سال قدیمی روی لب های تحویل و یک سال جدید فرود آمد.
جهان ، این بار ، نه با گلهای بهاری ، بلکه با زخم ها.
این هنوز سرزمینی است که بوی خون در رگ های خود می دهد.
خون یک مرد با عدالت.
علی ، او بی نظیر است.
اینکه شمشیر برای قدرت نیست بلکه برای حقیقت است.
امروز ، در آستانه سال نو ، نه تنها به یاد داشته باشید ، بلکه زندگی دردناک را نیز به یاد می آورید.
درد عدالت که روی زمین باقی مانده و به شهادت رسیده است.
***
این اتحاد عجیب
با لحظه تحویل سال آله ، روزهای شهادت پیامی دارد.
مثل این است که زمان می خواهد ما را برگرداند.
معبد هشدار دهنده.
عید سال نو و خون که هنوز روی زمین خشک نشده است.
علی از بین رفته است ، اما او عدالت را ترک کرد. اما او مجروح شد. اجازه ندهید این بنای یادبود با دست های زیادی به شهادت برسد.
امروزه عدالت در جامعه ما نیز زخمی شده است.
زخم فساد و چاقوی غیرمسئولانه.
زخمی از غفلت و خودخواهی.
***
عدالت یک جواهر ارزشمند است که در آن علی درگذشت.
امروز ، روح در قسمت های این سرزمین شماره گذاری می شود.
مردم ، چه چیزی را در سایه عدالت آرام کنیم.
آنها هر روز از دیروز ، تحت بی عدالتی پیچ خورده اند.
فقر ، تبعیض ، نابرابری و هزاران زخم دیگر.
عدالت کشته می شود.
اما این بار ، مرگ عدالت ، نه با شمشیر.
این هزاران اثر خاموش ، نامرئی و قابل مشاهده.
***
و شما باید این مکان را فریاد بزنید: ای مقامات!
عدالت در حال شهادت است.
علی سه روز پس از ضرب و شتم به شهادت رسید.
اما این بار اجازه نمی دهد که عدالت به شهادت برسد.
اجازه ندهید که عدالت در این خاک دفن شود.
سال نو ، سال عدالت فرا می رسد.
سالی که ممکن است یک سال امید باشد.
مردم در سکوت خود فریاد می زنند.
کسانی که روی بی عدالتی متمرکز شده اند.
آنها هنوز امیدوارند که روزی عدالت بازگردد و زنده شود.
شاید روزی فریاد خرد شده شنیده شود.
شاید یک روز فساد حذف شود.
اما اینها “شاید” در شما هستند.
امروز شما در موقعیت مسئولیت ایستاده اید.
شما می توانید عدالت را نجات داده یا آن را به مرگ بفرستید.
***
سال نو در حال آمدن است.
و وقتی اجازه نمی دهید عدالت شهید شود ، مردم شما را قانونی می کنند.
اگر اینگونه نباشد ، همه ما در این قتل عام ساکت شریک خواهیم بود. و اگر نه ، چه نوری؟ کدام سال جدید؟ کدام چشمه؟
وقتی عدالت به شهادت رسید ، همه چیز در تاریکی قرار می گیرد.
تولدت مبارک … امیدوارم