گزارش کردن بازتاب آنلاین به گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دست نوشته احمد کسروی از عارف قزوینی به مناسبت درگذشت وی. یکی این متن مهم و تاثیرگذاری است که به بررسی شخصیت، سبک زندگی و ویژگی های شخصیتی این شاعر بزرگ مشروطه می پردازد. کسروی در این مقاله با ارائه تصویری متفاوت و باز از عارف، او را فردی آزاد اندیش، تک رنگ، غیور و صادق به تصویر می کشد. به گفته کسروی، عارف نه تنها اهل نیرنگ و ریا نیست، بلکه هر چه در دل داشت بی پروا می گفت.

این متن بیش از آنکه تحلیلی از شعر عارف باشد، به شخصیت و سبک زندگی او می پردازد. کسروی از جنبه هایی از زندگی عارف یاد می کند که در منابع دیگر کمتر مورد تأکید قرار گرفته است، مانند بی اعتنایی وی به انباشت مال، استقلال او و دوری از کمک های مالی حتی در فقر و بیماری. و این در حالی است که بسیاری از همرزمان او که در مشروطیت فعال بودند توانستند به مناصب و ثروت دست یابند، اما عارف دست خالی ماند و در نهایت با سختی های فراوان زندگی کرد.

نکته مهمی که باید بر آن تاکید شود این است که این متن تنها روایتی از شخصیت عارف قزوینی است و ربطی به مواضع دیگر کسروی به ویژه دین و اسلام ندارد. این مقاله به دلیل دیدگاه ارزشمند است یکی در میان معاصران عارف، تصویری صادقانه و بی رنگ از او ترسیم می کند، فردی که بدون تعارف و ابهام زندگی کرد و تا پایان عمر به آرمان های خود وفادار ماند.

متن دست نوشته کسروی:

یک مرد خوب هفته گذشته درگذشت. عارف قزوینی شاعر نامی دوره مشروطه دار فانی را وداع گفت. عارف فضیلت هایی داشت که همه عیب جویان را بهانه می کرد، اما وقتی شش سال پیش او را دیدم، آزاد، مصمم، مشتاق و شجاع بود. عارف ارجی به مال و ثروت اهمیت نمی‌داد و سختی‌ها را بر خود می‌زداید، از احدی عنایت نمی‌کرد. او هرگز دروغ نگفت و اشتباه نکرد. از ریا پاک بود و آنچه در دلش بود می گفت. هر که را خوب می دانست دوستش می داشت و هر که را بد می دانست دشمنی را رها نمی کرد. کاری را که به نظرش درست بود انجام می داد و آن را از هیچکس پنهان نمی کرد و آنچه را که خوب می دانست، به انتقاد دیگران گوش نمی داد. اینها چیزهای خوبی بود که در همه یافت نمی شود.

زبان عارف بی دین بود، اما آداب دین را می دانست. حالا که عارف مرده، از زندگی اش نشان می دهم که در سال آخر عمرش که حوصله حرف زدن نداشت و از روی حسادت از کسی پول و کمک نمی پذیرفت. یکی از پذیرایی های صمیمانه دوستمان آقای اقبالی حمدانی و دیگر دستگیری های دو نفر از همشهریانمان آقایان نخجوانی و حیدرزاده که زندگی او را آسان کردند. برای پاکی و نظم عارف همین بس که همکارانش در هرج و مرج مشروطه ثروت اندوزی کردند و هر کدام امروز برای خود تسلی دارند، اما عارف با همه برتری هایی که بر دیگران داشت از این بازار محروم شد و خرج کرد. سالهای آخر عمرش با این سختی

خداوند روحش را شاد کند.

احمد کسروی

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما