پایگاه خبری تحلیلی بازتاب آنلاین (rimino.ir):

ایسنا: «مصاب شیرین 2» با بازی رضا داودنژاد، ترلان پروانه، مونا داودنژاد، زهرا داودنژاد، علی داودنژاد، همایون کاظمی، سارا لوئیز کاظمی و محمدرضا داودنژاد در سال 1396 به کارگردانی علیرضا داودنژاد ساخته شد و علیرضا داودنژاد با درخواست حضور در سریال The The. جشنواره فیلم فجر بود و یک سال بعد در جشنواره جهانی فجر ارائه شد.

در همان سال 2018 این فیلم برای اکران عمومی آماده می شد که محقق نشد و پس از آن به دلیل شیوع کرونا نتوانست اکران شود و اکنون قرار است از فردا 3 اکران شود. مرداد ماه انتشار عمومی

«مصاب شیرین 2» در ادامه قسمت اول این فیلم، داستان دختری را روایت می کند که برای تولد 18 سالگی پدر و مادرش را به مکانی نامعلوم دعوت می کند والدین برای رسیدن به آنجا سفری را از منچستر به لندن آغاز می کنند. آنها در این سفر زندگی گذشته خود را مرور می کنند.

علیرضا داودنژاد تهیه کننده فیلم های ماندگاری چون «غم های شیرین»، «نیاز»، «کلاس بازیگری» و… در کارنامه هنری خود پس از مرگ رضا (پسرش) که بازیگر اصلی فیلم هایش بود، حالت عادی خود را از دست داد نه، اما با اصرار ما حاضر شد در مورد شرایط اکران فیلمش صحبت کند. و در مناسبتی دیگر درباره محتوا و مضمون فیلم «بدبختی شیرین ۲» صحبت کنید.

چرا «مصاب شیرین 2» حدود شش، هفت سال پس از تولید اکران می شود؟ البته دوره تعطیلی سینماها را به دلیل کرونا داشتیم اما می شد زودتر اکران شود.

به نظرم غیبت رضا (داودنژاد) موثر بود. دوستی قدیمی و به یاد ماندنی سرتیپ با رضا حتماً تأثیر داشته است. تاکید فارابی که یکی از شرکای فیلم هم هست نباید تاثیری می داشت. با این حال، تراکم فیلم های اکران نشده به دلیل ویروس کرونا و تعطیلی سینماها همه شرایط اکران فیلم ها را تحت تاثیر قرار داده است و در سال های پس از کرونا علیرغم افتتاح سالن های سینما، هنوز رسیدن به یک نتیجه بسیار دشوار و پیچیده است. اکران به دلیل تراکم صف های فیلم پشت سر گذاشته شده است.

در این چند سال نگران بودید که «مصاب شیرین 2» به سرنوشت اکران «فری» دچار شود که در زمان مناسبی اتفاق نیفتاد. آیا شرایط مناسبی برای اکران «مصاب شیرین» وجود دارد؟

در مجموع شرایط سینما خوب نیست و به نظر می رسد دشمنان سینمای ایران که در این سال ها زیاد در مورد آنها صحبت کرده ام، از جمله با شما و حتی چندین مقاله برای شما نوشته اند. دشمنی سینمای ایران» توانسته اند به اکثر اهداف خود دست یابند. گرفتن؛ تا به حال ندیده اید که بیش از هشتاد درصد فیلم های اکران شده در سینمای ایران ورشکست شوند و بسیاری حتی نتوانند هزینه های تبلیغات و پخش خود را تامین کنند. عوامل و دلایل اصلی این وضعیت مشخص است و من بارها در مورد آنها گفته ام و به اختصار به برخی از آنها اشاره می کنم:

اول – مسئولانی که اجازه نمی‌دهند بین زندگی ایرانی آن‌طور که هست و سینمای ایران آن‌طور که می‌توان رابطه برقرار شود و مشکلات کنونی جامعه را منعکس کند. در عین حال، این تضعیف ارتباط، از ورود گرمای انسانی زندگی ایرانی به فیلم های ایرانی و شکل گیری و قوام سینمای ایران و رسیدن به زبان و بیان بومی و ملی جلوگیری می کند; چه لطمه ای بزرگتر از این که سینمای ایران بدون بهره برداری از کلیشه های رایج در سینمای تجاری و هنری جهان – مانند برهنگی و رفتارهای غارتگرانه – توانسته است رسما وارد جشنواره های مهم جهان شود و مهم ترین جوایز را از آن خود کند و راه را برای ایرانیان باز کند. سینما به بازارهای جهانی

اما امروز می بینیم که آن سینما و آن سینما به کما رفته است و گویا این سینمای زیرزمینی سعی دارد خلأ آن را پر کند. واقعا جای تعجب است که برخی تصمیم گیران می بینند و متوجه نمی شوند که دنیای دیگری ساخته شده و ابزار تولید و پخش و پخش فیلم از انحصار قدرت های مالی و سیاسی خارج شده است و قطعاً و مدیریت سازمانی آن ایجاد یک نظام رسانه ای هنری معتبر و مؤثر برای دستیابی به جهانی شدن ممکن نیست. و البته بعید نیست که آگاهانه به این روشها متوسل شوند تا تحت نظر قرار نگیرند و فساد را تا حد امکان مخفی نگه دارند و جریان رقابتی و باکیفیت ملی را تضعیف کنند و راه واردات رسمی و تسلط بر آن را تضعیف کنند. سیستم‌های هنر رسانه‌ای رقبا و مخالفان منطقه‌ای جهان را نرم می‌کند، در واقع می‌توانیم شاهد این اتفاق باشیم و امروز این مخالفان و رقبا هستند که بازارهای دیداری و شنیداری و فیلم‌های ترکی، اروپایی، آمریکایی، کره‌ای و فیلم‌های سینمایی را تسخیر کرده‌اند. فیلم‌های هندی از در و دیوار کشور بالا می‌روند و به خانه‌های بسیاری وارد می‌شوند و چشم‌ها، گوش‌ها و قلب‌ها را تسخیر کرده‌اند و بسیاری از فیلم‌سازان و تهیه‌کنندگان داخلی را بیکار و خانه‌نشین کرده‌اند.

سوم: تبعیض، طرد، انکار و… راه های پرداختن به تاریخ رسانه ملی با جریان تولید فیلم در سینمای ایران است. امروزه کیست که نداند دوران متن مکتوب و صامت یعنی متن گوتنبرگ گذشته است و متن دیجیتال یعنی متن مصور و صوت جای آن را می گیرد؟ این روزها کیست که نداند دنیا به میدان نبرد رسانه های دیداری و شنیداری تبدیل شده و سیستم های هنری رسانه ای تبدیل شده اند. یکی آیا آنها به اجزای اصلی قدرت های موثر جهان تبدیل شده اند؟ کیست که امروز نداند «اعتبار» راز «تاثیر» و «درک» نظام های هنری رسانه ای است؟ امروز کیست که نداند راز اعتبار آثار سمعی و بصری در داشتن «دانش سینمایی» نهفته است؟ دانش فیلم یعنی هنر دکوپاژ، کادربندی، نورپردازی، طراحی صحنه و لباس، چهره پردازی، صحنه پردازی، شخصیت پردازی، بازیگری، فیلمبرداری، تدوین، موسیقی و ایجاد ساختاری که بتواند دنیای روایی اثر را در یک بسته سمعی و بصری کوچک منتقل کند. بیش از صد دقیقه فراهم می کند. آنچه مشخصاً دانش فیلم را از سایر انواع تخصص در پردازش تصویر و صدا جدا می کند، حساسیت این نوع دانش به موضوع «زمان» است. این حساسیت و دانش نسبت به مقوله «زمان» است که سینماگر را در مواجهه با پرسش «ریتم» و «تمپو» یا «زمان» و «سرعت» و تأثیر و تنظیم آن، مانند یک نوازنده حساس و دقیق می کند. در تمامی سازه های سازه ای جنبه های فیلم از دیالوگ. نوشته به حالات، گفتار، لحن و نحوه حضور بازیگران و همچنین حرکات دوربین، تدوین، مونتاژ و … برمی گردد.

مثلاً از سریال پرطرفدار این روزها «آخر شب» گاهی می‌شنوم که به این زودی تمام شد یا چرا به صورت مینی سریال بود یا همه چیز در آن خیلی بزرگ بود یا آنها در او قفل نشده بودند. همه این نکات به یک موضوع بازمی‌گردد: ملکه اصول حرفه‌ای «دانش سینمایی» که کارگردان را در تمام بخش‌های اثر مقید می‌کند و او را به مراقبت از «ریتم» و «سرعت» در همه جنبه‌های یکسان راهنمایی می‌کند. . فیلم و دنیای روایی اثر و باورها قابلیت انطباق خود را حفظ می کند و حاصل آن سریالی می شود که بیننده را مانند فیلم های جذاب پای کار می گذارد و کمتر می توان صحنه یا پلانی را در آن یافت که این کار را انجام دهد. نباشد. به نظر می رسد اضافه یا حذف شده است. همه این ها را گفته ام و سال هاست که می گویم و تکرار می کنم به این امید که تاثیر داشته باشد و متولیان رسانه ملی باور کنند که بدون سینمای موفق و آبرومند ایران نمی توان به یک سینمای غیرقابل اعتماد رسید. رسانه سمعی و بصری مصنوعی، فراگیر و مؤثر موضع گیری علیه سینمای ایران و محروم کردن جریان تولید فیلم ایرانی از انتشار گسترده و تبلیغات مؤثر، چیزی بیش از نشستن در راس امور و قطع تحریم نیست. بنابراین در پاسخ شما ذکر شرایط اکران «رنج های شیرین 2» که مانند بسیاری دیگر از فیلم های ایرانی بدون تبلیغات محیطی، عدم ارائه و تبلیغات موثر تلویزیونی و صرفا با تکیه بر انعکاس در فضای مجازی که آیا این وضعیت را می توان شرایط بسیار مناسبی برای اکران دانست یا خیر، به خصوص که مشخص نیست فیلم ما این روزها قابلیت تبلیغ در شبکه های ماهواره ای را دارد یا خیر. به دلیل هزینه های گزاف!

قطعا پاسخ به این سوال برای شما سخت خواهد بود. نبود پسرت رضا این فیلم اکران می شود چون رضا با فیلم های شما خاطرات خوبی را برای مخاطب رقم زد. به نظر شما این فیلم را می توان آخرین نقش سینمایی رضا دانست؟

بیایید یک بار دیگر درباره رضا صحبت کنیم. این زخم هنوز تازه است و صحبت در مورد آن برایم سخت است. شاید تصور کردن آن آسان نباشد، اما حال و هوای من و روز من بیشتر شبیه کودکی است که پدر و مادری صمیمی، صمیمی، دوست داشتنی و دلسوز را از دست داده است. بذار برای بعد…

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما