بعد- ناف شما می تواند چیزهای زیادی در مورد سلامتی به شما بگوید. برای برخی، شکم بخشی از بدن کابوس است. این گروه دارای امفالوفوبیا (ترس از شکم) هستند.
طبق گزارش فرارو از گفتگو، هر احساسی که نسبت به ناف دارید، یک چیز مسلم است: این بازمانده زمانی است که به مادرتان وابسته بودید. بند ناف در بدو تولد بریده می شود و تنها یک قطعه کوچک بریده شده باقی می ماند که به تدریج خشک می شود و پس از یک یا دو هفته می افتد. چیزی که بعد از این باقی می ماند یک بخش کوچک و چروکیده است، جایی که گرد و غبار و کرک در سال های بعد جمع می شود. اما این همه ماجرا نیست. ناف شما فقط چند میلی متر عمیق تر است.
بند ناف نقطه دسترسی عروقی است که خون را به جنین و از آن می برند. اینها از جفت می آیند و از طریق بند ناف به جنین می رسند که در ژله وارتون پوشانده شده است، یک بافت همبند ژلاتینی که بند ناف را عایق و محافظت می کند.
به طور معمول، سه رگ در بند ناف وجود دارد. ورید نافی که اکسیژن و مواد مغذی را به جنین می رساند، از ناف عبور می کند و وظیفه تغذیه جنین در حال رشد را از طریق گردش خون انجام می دهد. دو شریان نافی نیز وجود دارد، اما این شریانها خون بدون اکسیژن و مواد زائد را در جهت دیگر به جفت میرسانند.
پس از تولد نوزاد، دیگر به این گردش خون نیازی نیست و وریدهای ناف پس از جدا شدن از جفت به طور طبیعی بسته می شوند. اما قسمت کوچکی از بند ناف بریده شده را که هنوز به آن متصل است می توان برای مدت کوتاهی به خصوص در نوزادان ضعیف استفاده کرد. سیاهرگ ها ممکن است خطوط قطره ای داشته باشند و برای تزریق دارو یا برای آزمایش نمونه های خون استفاده شوند.
ناف سوراخی در دیواره شکم است و این یک واقعیت ناشناخته است که در طول رشد جنین، روده های شما به دلیل محدودیت فضا مجبورند از حفره شکم خارج شوند، اما پس از چند هفته به حفره شکم بازگردند. روده ها این کار را با عبور از ناف و بند ناف انجام می دهند. در نتیجه، هاب نه تنها یک نقطه دسترسی، بلکه یک نقطه ضعف نیز محسوب می شود. فتق ناف زمانی رخ می دهد که بخشی از روده از هر شکافی عبور کند. در فتق ناف، بخشی از روده کوچک از طریق ناحیه ضعیف شده دیواره شکم به بیرون رانده می شود و خود را به صورت بیرون زدگی زیر پوست در اطراف ناف نشان می دهد، در این صورت فرد نیاز به اصلاح جراحی دارد.
نون و شکم
بیچاره خواهر «مری جوزف دمپسی»! او راهبه ای بود که بیشتر عمر خود را وقف مراقبت از بیماران در بیمارستانی در مینه سوتا کرد. او به عنوان یک پرستار آموزش دید و بعداً به عنوان پرستار با دکتر دکتر کار کرد. او دستیار جراحی ویلیام مایو شد. او در این مدت مشاهدات جالبی انجام داد.
در آن زمان که اواخر قرن نوزدهم بود، سرطانهای شکم و لگن عموما دیرتر و متأسفانه بیشتر تشخیص داده میشد و امروزه به این فرآیند متاستاز میگویند، یعنی مرحلهای که سرطان در یک عضو یا محل شروع شده و دوباره ظاهر میشود. سپس به سایر اندام ها سرایت می کند. مری جوزف اشاره کرد که برخی از بیماران مبتلا به سرطان متاستاتیک یک توده یا توده جدید در شکم خود دارند. او این موضوع را به مایو گزارش داد که مایو قبلاً به آن توجه نکرده بود.
مایو بعداً کشف راهبه را به نام خودش منتشر کرد و هیچ اعتباری برای همکارش قائل نشد. تنها پس از مرگ دمپسی و مایو در سال 1939، پزشک دیگری به نام همیلتون بیلی به درستی این گره را به نام مری جوزف، راهبه ای که آن را کشف کرد، نامید.
توده یا ندول در ناف زمانی که بیمار است سفت به نظر می رسد و تغییر رنگ می دهد و در واقع به دلیل گسترش سرطان در بافت شکم ایجاد می شود. این وضعیت این روزها رایج نیست زیرا سرطان های بیشتری در حال حاضر قبل از گسترش گسترده تشخیص داده می شوند.
نشانه های دیگری که در اساطیر جایی ندارند نیز روی ناف دیده می شوند. در یک مثال، به ما امکان می دهد بین کبد و شکم ارتباط برقرار کنیم. پوست اطراف ناف دارای بسترهای عروقی سطحی است که به گردش خون عمیق تر باز می گردد. آنها در واقع خون را به داخل ورید پورتال کبدی می ریزند، سیاهرگ بزرگی که پر از مواد مغذی است که به کبد می رود و از روده ها جذب می شود.
اگر فشار در سیاهرگ یا ورید باب خیلی زیاد شود (اغلب در نتیجه بیماری های کبدی مانند سیروز الکلی)، فشار در وریدهای اتصال نیز ایجاد می شود. دیواره سیاهرگ ها از شریان ها نازک تر است و تحت فشار منبسط می شود. در نتیجه، سیاهرگهای کوچک اطراف ناف در همه جهات بزرگ و متورم میشوند و زیر پوست قابل مشاهده میشوند. این علامت “سر مدوسا” یا “سرپوش” نامیده می شود.
در اساطیر یونانی، مدوسا دختر فورسیس و ستو و تنها فانی در میان آنهاست. او میتوانست هر کسی را که به چشمانش نگاه میکرد به سنگ تبدیل کند. سرانجام قهرمان اساطیری پرسئوس سر مدوزا را می برد. پرسئوس بارها در جنگ ها و درگیری ها از سر بریده مدوسا به عنوان سلاح استفاده کرد تا اینکه آن را به الهه آتنا داد و او آن را بر روی سپر زئوس قرار داد. مشاهده شعاعی وریدهای بزرگ و برجسته در اطراف ناف بیمار کاپوت مدوزا نامیده می شود.
ناف به عنوان “محل رشد باکتری ها” در نظر گرفته می شود و عدم تمیز کردن آن می تواند منجر به عفونت، بوی بد دهان و حتی سنگ های شکمی به نام امفالیت شود. این سنگ ها مانند نقاط سیاه هستند. تشکیل این سنگ ها رایج نیست، اما تجمعی از چربی پوست، باکتری، کثیفی، صابون و پرز از لباس هستند و اغلب با آسیب پوست همراه هستند. در صورت عدم درمان، سنگ ها می توانند بسیار بزرگ شوند و باید با موچین با کمک یک متخصص برداشته شوند.
بنابراین ناف مانند یک گوی بلورین قابل اعتماد و پیش بینی کننده در تشخیص بیماری های داخلی است.