دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه برداشت ما این است که سیاست تضعیف ارزش پول ملی، ابزار سیاستی است که ایران را زمین گیر  و نظم اجتماعی آن را دچار اختلالهای جدی می کند و به واسطه شوکهای ناگهانی قیمتی، آسیبهای همه جانبه ای را به همه عرصه های نظام حیات جمعی ما تحمیل می کند، در بیان اولویتهایی که باید مورد توجه سیاستگذاران کشور قرار گیرد، گفت: به موازات خلع ید از بانک‌های خصوصی باید مافیای واردات هم مهار شود. ما باید سیاست‌های تورم زا را به عنوان خط قرمز نظام ملی تلقی کنیم، یعنی هر سیاستی که محرز بود از نظر کارشناسی تورم ایجاد می‌کند، باید متوقف شود.

 

سیاست تضعیف ارزش پول ملی، ایران را زمین گیر می کند

به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، که در نشست «ادعا نامه ای علیه سیاست تضعیف ارزش پول ملی »، در موسسه «مطالعات دین و اقتصاد»، سخن می گفت، با بیان این پرسش که چرا تصور ما این است که این ادعا نامه ملی باید با پشتیبانی نظام اندیشه ورزی کشور و همه توسعه خواهان این جامعه، جدی گرفته شود، توضیح داد: برای پاسخ به این پرسش، در ادبیات توسعه گفته می شود که هر نظم اجتماعی، در معرض دو رقیب عمده خارجی و داخلی قرار دارد که هر دو آنها امیدشان را به ضعف و درماندگی آن نظم اجتماعی دوخته اند تا بتوانند اهدافشان را دنبال کنند. برداشت ما این است که سیاست تضعیف ارزش پول ملی، ابزار سیاستی است که ایران را زمین گیر  و نظم اجتماعی آن را دچار اختلالهای جدی می کند و به واسطه شوکهای ناگهانی قیمتی، آسیبهای همه جانبه ای را به همه عرصه های نظام حیات جمعی ما تحمیل می کند.

 

تلنگر «عالی نسب» به پیشنهاددهندگان شوک درمانی در دوره جنگ

وی یادآورشد: به خاطر دارم، وقتی در دوره جنگ، کسانی ظاهرالصلاح، چنین پیشنهادهایی را به ویژه بعد از اینکه با نخستین شوک منفی شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی روبرو شده بودیم، استاد فقید عالی نسب به مهندس موسوی هشدار دادند و گفتند که انشالله توصیه کنندگان فقط به واسطه ضعف اندیشه ای و فقدان تجربه کافی چنین پیشنهادهایی را می دهند، در غیر این صورت هر کسی که الفبای اقتصاد سیاسی تعدیل ساختاری را بداند، حتما نسبت به این مساله آگاهی دارد که این سیاست، رقبا را به مداخله های خشن علیه ما تحریک می کند و وقتی که ما ارزش پول ملی را تضعیف می کنیم، به شکلی می خواهیم تهاجم یا کودتای آنها علیه ما ارزان تمام شود.

 

سیاست تضعیف ارزش پول ملی، اول بار با فشار خارجی ها به ایران تحمیل شد

این اقتصاددان، تاکید کرد: اگر این دوستان، حتی بصیرتهای امثال استاد فقید عالی نسب را ندارند، کاش حداقل به کتابهای در دسترس به زبان فارسی، درباره اقتصاد سیاسی ایران مراجعه کنند تا این مطامع خارجی ها را به وضوح و عریانی تمام بر حسب شواهد تاریخی ایران متوجه شوند. دکتر کاتوزیان در کتاب «اقتصاد سیاسی ایران» با جزئیات توضیح داده اند که که سیاست تضعیف ارزش پول ملی، سیاستی بود که اول بار با فشار خارجی ها و در راستای مطامع و اهداف آنها به ایران تحمیل شد. آنها در چارچوب مسائل و شرایط جنگ دوم جهانی می خواستند از ایران عبور کنند تا به روسیه کمک برسانند، دولت ایران را مجبور کردند هزینه های اشغالگران را بپردازد و تعهد کردند پس از جنگ با ما تسویه خواهند کرد. زمانی که جنگ پایان یافت و آنها فاتح جنگ شدند و زمان بازپرداخت بدهی هایشان رسید، بازپرداخ بدهی ها را به تضعیف 50درصدی ارزش پول ملی مشروط کردند و به تعبیر دکتر کاتوزیان، این کار نشانه آشکار رفتار قطاع الطریق ها است.

 

 

مومنی اظهارداشت: در تحلیل اینکه چرا اقتصاد ایران پس از 1332، همیشه دچار التهاب و بحران بود گفته می شود بخش اعظم به هم ریختگی هایی که در اقتصاد ایران پدیدار شد و بحرانها و بی ثباتی هایی که رخ داد، ریشه در تضعیف ارزش پول ملی داشت. از کسانی که درباره مسائل سرنوشت ساز و حساس کشور تصمیم می گیرند، اگر به هر دلیلی قادر به ارزیابی روش شناختی و فهم نظری ریشه‌های فاجعه ساز این سیاست نیستند، انتظار می رود که به اندازه حداقلی خودشان را به آن تجربه های تاریخی مجهز کنند.

 

 

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با تاکید بر اینکه سیاست تضعیف ارزش پول ملی، از جیب مردم ایران، هم هزینه مداخله خارجی‌ها و کودتا را کاهش می دهد و هم با به افلاس و فلاکت انداختن مردم و کارگزاران حکومتی هزینه – فرصت جاسوسی را هم می کاهد، تصریح کرد: با کمال تاسف با اینکه ما با مصداق‌های پرشماری از آن روبرو هستیم گویی یک اراده‌ای وجود دارد تا اینها فهم نشود و درباره آن، به نحو بایسته‌ای بحث صورت نگیرد. از دیدگاه رقبای خارجی استقلال و عزت و آبروی ایران، یکی دیگر از مسائلی که از این دریچه بسیار اهمیت دارد، این است که از جنبه اقتصادی هم کارکرد پدیده شوک درمانی، تحمیل رکود تورمی و تحمیل شرایط ناشی از رونق بخشی به اقتصاد رقبای خارجی بر علیه منافع ملی است. هر کدوم از این‌ها واقعاً یک مصداق‌های بسیار تکان دهنده‌ای دارد.

 

 شوک درمانی، در زمره آشوب زاترین سیاست‌های تجربه شده در دنیاست

مومنی با بیان اینکه شوک درمانی، اما از جنبه داخلی در زمره آشوب زاترین سیاست‌های تجربه شده در دنیاست، ادامه داد: در اوایل دهه ۱۳۷۰بانک مرکزی مجله‌ای منتشر می‌کرد و در آن مجله مقاله‌ای منتشر شده بود که نشان داده بود که در اثر سیاست تضعیف ارزش پول ملی، ۷ رژیم سیاسی در کشورهای در حال توسعه واژگون شدند و حدود ۱۷دولت هم سقوط کرده بودند. متاسفانه چاپ کنندگان شرافتمند آن گزارش در مجله بانک مرکزی، تنبیه و اخراج شدند؛ چرا که بانک مرکزی در آن زمان خودش همان سیاست را در ایران دنبال می‌کرد. نباید فراموش کرد که اولین شورش‌های شهری با مضمون کاملا غیر سیاسی و ناشی از همین فشارها بود و در یک فاصله کوتاهی تقریبا در هفت شهر کشور این تجربه را مشاهده کردیم. گزارش‌هایی که دستگاه‌های نظامی و امنیتی همان زمان انتشار دادند به صراحت گفته بود مردم مظلوم و بی پناه معترض هیچ مشکلی با نظم سیاسی و رژیم حاکم بر ایران ندارند و فشارهای طاقت سوز معیشتی آنها را به اعتراض وادار کرده است.

 

سیاست تضعیف ارزش پول ملی مشروعیت سوز است

هیچ سیاستی به اندازه سیاست تضعیف ارزش پول ملی رابطه با مردم را بد نمی‌کند

این استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه سیاست تضعیف ارزش پول ملی مشروعیت سوز است، توضیح داد: یک وجه این مشروعیت سوزی، این است که ارزش پول ملی و قدرت خرید آن، باید آیینه پاسداشت شرافت مردم برای کارهای شرافتمندانه باشد، نه اینکه حکم جیب بری از مردم پیدا کند. اگر مردم احساس کنند که مدیریت اقتصادی کشور دست در دست مافیاها دارد و جیب مردم را می‌زند و از این طریق مشکلات مافیاها را حل و برای خانوارها بحران ایجاد می‌کند، طبیعتا مشروعیتی باقی نمی‌ماند. در اقتصاد سیاسی توسعه می‌گوییم ستون فقرات امنیت ملی و توسعه، رابطه مبتنی بر اعتماد با مردم است و به گواه شواهد پرشمار موجود که بخشی از آنها را در کتاب «اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری» مستند کرده‌ام، هیچ سیاستی به اندازه سیاست تضعیف ارزش پول ملی رابطه با مردم را بد نمی‌کند.

 

 

سیاست تورم زا، همه قراردادهای اجتماعی را متزلزل می کند

مومنی، به بخشهایی از کتاب «پیامدهای اقتصادی صلح» نوشته «جان مینارد کینز» اشاره کرد که در آن تاکید می شود که حواستان باشد که سیاست تورم زا، فقط فقرا و فقیرتر و غنی‌ها رو غنی‌تر نمی‌کند، بلکه همه قراردادهای اجتماعی را متزلزل می کند، گفت: به این اعتبار که سیاست تضعیف ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز، مهم‌ترین نیروی محرکه شدت بخشنده به فساد و نابرابری و رونق بخشی به سوداگرها و دلال‌ها و رباخوارها و تاجرباشی‌های خارجی است، مشروعیتی برای حکومت باقی نمی‌گذارد، فرصت‌های شغلی را از مردم دریغ و رقبای خارجی را برخوردار و متنعم از این سیاست فاجعه آمیز می‌کند.

 

 

 همواره در هنگام منازعه‌های هژمونیک، طرفین آن منازعه بر زمین گیر کردن ایران با یکدیگر توافق داشتند

وی توجه به مفهوم «موازنه عدمی» را در شرایطی که در مقیاس جهانی ما با منازعه هژمونیک میان قدرت‌های بزرگ روبرو هستیم، بسیار ضروری عنوان کرد و توضیح داد: همواره در هنگام منازعه‌های هژمونیک، طرفین آن منازعه بر زمین گیر کردن ایران با یکدیگر توافق داشتند و شواهد کافی نشان می دهد که هیچ سیاستی، به اندازه سیاست تضعیف ارزش پول ملی در زمین گیر کردن اقتصاد و جامعه ما نقش آفرینی نکرده است. به معنای دقیق کلمه، این شواهد نشان می‌دهد که چگونه هم قدرت حکومت در پیشبرد وظایف حاکمیتی اش سقوط کرده و هم جایگاه ایران از نظر اقتصادی هیچ تناسبی با ظرفیت‌های مادی و انسانی این کشور ندارد. بنابراین در چهارچوب این سیاست مطامع خارجی‌ها و دست نشانده گان خارجی‌ها در داخل یا بیرون از ایران، کاملا قابل درک است، اما پرسش راهبردی این است که پس چرا علی رغم بیش از ۵۰ بار دنبال کردن این سیاست در طی سال‌های پس از جنگ تحمیلی، و مشاهده اینکه هر ۵۰ بار هم این سیاست به طرز فاجعه آمیزی شکست خورده و فجایع بزرگی را برای ایران پدیدار کرده چه دستی در کار است، که این سیاست همچنان استمرار پیدا کند! این یک مسئله بسیار حیاتی است که باید راجع به آن به طور جدی فکر کنیم.

 

 

طی سال‌های پس از جنگ، دائما بر گستره و عمق فقر افزوده شده

در سه سال گذشته، 3 میلیون نفر در ایران فقیر شدند

مومنی با بیان اینکه وقتی وارد جزئیات فاجعه ای که بر ایران رفته می شوید و عدد و رقم‌های رسماً انتشار یافته را ملاحظه می‌کنید این ابعاد بسیار معنی‌دارتری به خود می گیرد، خاطرنشان کرد: طی سال‌های پس از جنگ، دائما بر گستره و عمق فقر در ایران افزوده شده، بحث بر سر این است که این مناسبات چند بار دیگر باید آزموده شوند و چه اتفاق‌های دیگری باید بیفتند تا عزیزان به فاجعه آمیزی آن توجه داشته باشند. شما داده‌های رسمی را نگاه کنید! فقط تحولات اندازه جمعیت فقیر را در ایران ببینید! گزارش‌های رسمی می گوید فقط در فاصله سال‌های ۱۳۸۵ تا 1400 اندازه جمعیت فقیر ایران، نزدیک به ۵ برابر افزایش پیدا کرده و گزارش‌های رسمی می گویند بیش از ۳۰ درصد کل جمعیت ایران زیر خط فقر قرار دارند و در همین دو، سه ساله اخیر هم دوباره بیش از 3 میلیون نفر به جمعیت فقیر ایران افزوده شده است. واقعا حکومت گرامی متوجه نمی شود که این به افلاس و فلاکت انداختن مردم، راه را برای دست نشانده شدن و متکی به خارج شدن آنها باز می‌کند!؟ واقعا از نظر اقتصاد سیاسی عزیزان نمی‌دانند اگر در کشوری تکیه ‌گاه مردمی نباشد، برای بقا منحصرا باید تکیه‌ به اجنبی ها داد!؟ همه تاریخ ۲۵۰ ساله گذشته ایران به وضوح این مسئله را نشان می دهد.

 

 

در اثر تضعیف ارزش پول ملی؛ بنیه تولیدی ایران به کلی عقیم شده

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، ادامه داد: در حالی که اندازه جمعیت تحصیل کرده ایران از حدود کمتر از ۱۵۰ هزار نفر در سرشماری ۱۳۵۵ به بالغ بر۱۳میلیون نفر در سرشماری ۱۳۹۵ رسیده، داده های رسمی منتشر شده توسط مرکز آمار و بانک مرکزی نشان می دهد که میانگین رشد اقتصادی غیرنفتی ایران، طی دوره سال‌های ۱۳۵۴ تا ۱۴۰۰ تقریبا مساوی است با میانگین رشد موجودی سرمایه غیرنفتی در کشور! یعنی اینکه این سیاست ما را به سمت اتکا فزاینده به خام فروشی و از کارکرد، انداختن نقش نیروی کار در اعتلای ایران دچار کرده است. همپایی تحولات رشد اقتصادی در ایران با اندازه موجودی سرمایه، به وضوح نشان دهنده این است که در اثر سیاست تضعیف ارزش پول ملی؛ بنیه تولیدی ایران به کلی عقیم شده و قادر به نقش آفرینی نیست و هیچ ردی هم از کارایی و بهره‌وری در آن مشاهده نمی ‌شود؛ چرا که تکیه بر خام فروشی و مناسبات رانتی حاکم بر آن به صورت نظام وار، انگیزه‌های دانایی، کارایی و بهره‌وری را کاهش می دهد و نکته بسیار کلیدی این است که مردم را به کلی، از مشارکت اعتلابخش در سرنوشت خود محروم می‌کند.

 

چرا این همه تجربه شکست خورده برای نظام قاعده گذاری ما درس نمی‌شود

وی یادآورشد: تمام سرشماری‌های دوره بعد از جنگ حکایت از این دارد که نزدیک به دو، سوم کل جمعیت در سنین فعالیت ایران، هیچ نقشی در تولید ملی ندارند؛ یعنی این سیاست، از مردم مشارکت زدایی می‌کند، آنها را به فقر و فلاکت و افلاس می‌اندازد و از همه مهم‌تر اینکه ریشه تولید فناورانه را در این کشور می‌سوزاند و توان حکومت را از نظر مالی، دچار آشفتگی رقت برانگیز و ذلیلانه می‌کند. پرسش قابل اعتنا این است که چرا این همه تجربه شکست خورده برای نظام قاعده گذاری ما درس نمی‌شود و چرا همه دولت‌های پس از جنگ با همه تفاوت‌هایی که در ادعاها و شعارها و اولویت‌ها و تفاوت در دیدگاه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شان وجود داشته از این رویه منحوس برای اداره اقتصاد ایران استفاده می‌کنند!؟

 

یک پرسش جدی از دولت…

این استاد دانشگاه با انتقاد از «سیاستهای زشت صدقه ای» که پس از شوک درمانی با توجیه «جبران فقراز متعارف گذشته مردم» انجام می شود، افزود: شما باب مشارکت فعال و خلاق مردم را باز بگذارید، تا با عزت نفس و احساس تعلق به جامعه و با غیرتمندی مشارکت فعال داشته باشند. چرا اکنون اهمیت این ادعا نامه، خیلی بیشتر است!؟ به خاطر اینکه برای نخستین بار در میان روسای جمهور منتخب دوره بعد از جنگ در ایران، رئیس جمهور فعلی شرافتش را گرو گذاشت و گفت من تعهد می دهم که اگر انتخاب شدم رویه شوک درمانی را دنبال نکنم! برای اولین بار او بود که گفت من شرافتم را گرو می گذارم که راجع به برطرف کردن گرسنگی مردم و عادلانه کردن آموزش، سلامت و دسترسی آحاد مردم به آن تلاش مجدانه کنم، پس چرا آنچه که ما در سند لایحه بودجه ۱۴۰۴ می‌بینیم که نخستین سند رسمی انتشار یافته از سوی این دولت است، در تمام این زمینه‌ها با نقض عهد روبرو هستیم!؟ این چه بساطی است!؟

 

 

مومنی با یادآوری اینکه اول شهریور، وقتی که این دولت مستقر شد، قیمت دلار زیر ۶۰ هزار تومن بوده و هنوز به شش ماه نرسیده در ۲۳ بهمن، قیمت دلار در بازار سیاه به حدود 94 هزار تومان رسید، گفت: چقدر خدا رحم کرد که شما شرافتتان را گرو گذاشته بودید که از این کارها نکنید! اگر می‌گفتید می خواهید از این کارها بکنید چه کار می کردید!؟ بعد هم درست به همان سنت مالوف، خود این مسئله کانون یک دور باطل شده که برای اینکه این جهش افسار گسیخته را اندکی ترمیم کنند، دوباره ارز به بازار سیاه تزریق می‌کنند! شما نمی‌دانید که در شرایطی که تولیدتان را آنقدر مفلوک کردید و این همه بحران‌های داخلی و تهدیدهای بیرونی دارید، منابع ارزی حیاتی‌ترین منابعی است که برای شما قدرت انعطاف ایجاد می‌کند و برایتان توان مانور دادن در مواجهه با مسائل و مشکلات مبتلا به پدید می آورد!؟ این چه بساطی است که بر سر کشور می آورید، بعد هم گوش و چشمتان را به روی توصیه‌های مشفقانه می‌بندید و هر جا هر چه دلتان می خواهد می گویید!

 

نمک به زخم مردم می‌پاشند!

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه به نظر می رسد تمام اعضای هیات وزیران نیازمند یک بازآموزی‌های جدی در زمینه منافع ملی هستند، ابراز عقیده کرد: نمک به زخم مردم می‌پاشند! اینکه یک مقام رسمی در مقام سخنگویی برای دولت می گوید آمار سفرها زیاد شده و این حکایت از این دارد که وضع مردم بهتر شده! خیلی شرم آور است! وقتی که شما خودتان می گویید 34 درصد جمعیت، فقر مطلق دارند و گزارش‌های رسمی وزارت کار می گوید نزدیک به ۶۰درصد مردم ایران قادر به تامین حداقل مورد نیاز کالری شان نیستند، معنای این حرف‌ها، جز نمک پاشیدن به روی زخم های مردم چیست!؟

 

 

مومنی اضافه کرد: رئیس بانک مرکزی در ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ در سی امین همایش سیاست‌های پولی و ارزی، می گوید عمده متقاضیان ارز در بازار غیررسمی شامل تقاضای قاچاقچی‌ها و تقاضا برای فرار سرمایه است! ایشان اعتراض می کند که چرا برخی به این بازار می گویند بازار آزاد!؟ شما آزادی را هم با این بساطتون به لجن می‌کشید!؟ کجای آن آزاد است!؟ بازاری که مطامع قاچاقچی‌ها و خارج کنندگان سرمایه را برآورده می کند و ملت و دولت و تولیدکننده‌ها را به فلاکت می اندازد. بعد با این حال مجوزهای ویژه می گیرند که در این بازار دوباره پول شارژ کنند! رئیس بانک مرکزی می گوید رابطه عمیقی بین بازارهای سرمایه‌گذاری با نرخ ارز وجود دارد. شخصا حداقل ۱۷ گزارش رسمی از بانک مرکزی دیدم که نشان می دهد به ازای هر مورد تجربه شوک نرخ ارز و تضعیف ارزش پول ملی به شکل متناسب انگیزه‌های سرمایه‌گذاری در این اقتصاد از بین می رود. پس چرا این کار ها را می‌کنید!؟

 

با وقاحتی باورنکردنی می گویند ریشه گرفتاری‌های ما در دهه ۱۳۶۰ است!

این اقتصاددان با انتقاد از برخی سخنان که عنوان می کنند شوک به نرخ ارز با هدف کنترل تورم انجام می شود، برخی اظهارات که به شکلی تلاش می کنند تقدیسی از بازار صورت دهند را بسیار عجیب عنوان کرد و اظهارداشت: حتی فردی گفت «بازار از انسان متدین و عادل خیلی عادلانه‌تر رفتار می‌کند؟»! این عبارت نشان دهنده فهم نزدیک به صفر از مفهوم بازار است. بازار یک برساخت از گونه «نوع آرمانی» است و در طول تاریخ بشر بازار رقابت کامل فقط یک بار مشاهده شده، آن هم در کتاب‌های درسی بوده است! آنچه که در دنیای واقعی وجود دارد بازارها است و این بازارها هر کدام بر حسب پشتیبانی‌های نهادی که از آنها می شود، می‌توانند فاجعه‌های بزرگ رقم بزنند. بعد با وقاحتی باورنکردنی می گویند که ریشه همه گرفتاری‌های ما در دهه ۱۳۶۰ است! خیلی شرم آور است! در حالی که گزارش‌های سالنامه های آماری نشان می دهد در هیچ دوره‌ای نسبت به ۸ ساله جنگ اندازه پاکدامنی و کاهش فساد مثل آن زمان نبوده! چقدر باید مزدور بود که این گونه دروغ‌هایی به این عریانی بر زبان جاری کرد! در قامت یک مزدور می گوید در دوره جنگ کثافت کاری می شد! شرم بر شما باد با این تعابیری که به کار می برید!

 

 

مومنی ادامه داد: او به عنوان متهم، مراکز تهیه و توزیع رو مورد حمله قرار می دهد! شرم بر آن بازارگرایی شما هم باد! مهم‌ترین کارکرد مراکز تهیه و توزیع، شفاف کردن اطلاعات بود. شما چه بازارگرایی هستید که اینگونه به فرایندی که به عالی‌ترین شکل می‌خواست ستون های استقلال اقتصادی ایران را بنا کند، اهانت می‌کنید!؟ در دوره‌های بعدی شما در بازار قاچاقچی‌ها ۴۰۰ میلیارد دلار از منابع بین نسلی کشور را نابود کردید! پاکدامنی مورد نظر شما آن است!؟ واقعاً بی‌شرمی را از حد گذراندند. گزارش ۱۳۹۳ وزارت مسکن و شهرسازی را بخوانید! می گویند ما در غیاب نهادهای پشتیبان بازار، به اسم خصوصی سازی و بخش خصوصی را میدان دادن، مسکن مردم را در معرض مطامع سفته بازها و سوداگرها قرار دادیم و فقط در بازار مسکن ایران، در چهارچوب علائم بازاری که در مناسبات شبه مافیایی مسکن در ایران صادر می‌شود، ۲۵۰ میلیارد دلار از دارایی های بین نسلی این کشور بلااستفاده باقی مانده است! شما خجالت نمی‌کشید انقدر آدرس‌های غلط را پخش می‌کنید!؟ شما در این مملکت زندگی نمی‌کنید!؟

 

هر بار شوک قیمتی داشتیم ایران از نظر رتبه پاکدامنی در دنیا سقوط کرد

این استاد دانشگاه ضمن تاکید بر اینکه هر بار که ما شوک قیمتی داشتیم ایران از نظر رتبه پاکدامنی در دنیا سقوط کرده است، تصریح کرد: حتی مرکز پژوهش‌های مجلس هم چند گزارش در این زمینه منتشر کرد و درست حتی در دولت رئیسی گفت سال ۱۴۰۱ که آنها شوک نرخ ارز را تحت عنوان مبارزه با رانت اجرا کردند، بی‌سابقه‌ترین مناسبات رانتی را برپا کردند. شوک درمانی می کنند و می گویند می خواهیم تورم را کنترل کنیم! همه چیز را به لجن کشیده اند! آمارتیاسن می گوید دیالکتیک ذهن مستعمره که خرد و مشاهده علمی را کنار می‌گذارد با هر مسئله‌ای یا با شیفتگی افراطی یا با نفرت افراطی روبرو می شود.

 

 

وی با یادآوری اینکه در استاندارد کشورهای در حال توسعه تقریبا در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بدون استثناء بازارگرایی مبتنی بر شوک درمانی یا همزمان با سرکوب مردم بوده یا به فاصله اندکی پس از آن، گفت: برای کنترل مردم مجبور شدند که کودتای نظامی کنند. ماجرای پینوشه، ماجرای موبوتو و ماجرای کودتای ژنرال‌های ترکیه همه بیانگر این مساله هستند. به محض اینکه در ۱۹۸۰ بعد از پیروزی انقلاب ایران برای اینکه ترکیه را تبدیل به مرکز سلطه ناتویی ها کنند، همزمان هم شوک درمانی در دستور کار قرار گرفت، نظامی ها بر سر کار آمدند و مردم را سرکوب کردند.

 

 

بیش از ۹۴ درصد کل صادرات ما را مواد خام و اولیه تشکیل می‌دهد

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد به افزایش جرم و جنایت و آمار طلاق در کشور اشاره کرد و گفت: بعضی از دوستان از ما گله می‌کنند و می گویند یک ساخت سیاسی فاقد صلاحیت این کارها را می‌کند، چرا شما به کارشناسانی که طرفدار بازارگرایی مبتذل هستند، نقد می‌کنید!؟ من می گویم که مگر نمی بینید که آنها آتش بیار این معرکه هستند و این گونه افراطی از یک بازار شبه مافیایی دفاع می کنند. هنوز هم بیش از ۹۴ درصد کل صادرات ما را صادرات مواد خام و مواد اولیه تشکیل می‌دهد، شما دیگر عریان تر از این می‌خواهید ایران رو زمین‌گیر ببینید!؟ این زمین گیر شدن در راستای الگوی سنتی استعماری تقسیم کار بین المللی است و اساساً طراحی شده برای اینکه منافع خارجی‌ها را در ایران تضمین کند.

 

 

مومنی ادامه داد: ۱۰ واحد نرخ ارز را بالا می‌برند بعد یک باره موج انتقادی ایجاد می کنند و دو واحد آن را از طریق تزریق ارز به بازار سیاه منحط و ضد توسعه‌ای و ضد منافع ملی پایین می آورند و کشور را در برابر مطامع افرادی مثل ترامپ دست خالی می گذارند. فلاکت و افلاس را در کشور سیستمی می‌کنند.

 

 

مومنی با بیان اینکه هیچ اقتصاددانی از افزایش نرخ بهره که آنها اسمش را نرخ سود گذاشته اند، احساس شادمانی نمی کند، گفت: شما رونق بخشی به بازار رباخواری را تقدیس می‌کنید و بعد آن دوره‌ای که آن همه شرافت را برای کشور ایجاد کرد و اولین بار ما در یک جنگ حتی یک مورد مرگ و میر ثبت شده ناشی از قحطی و اپیدمی نداریم و اینکه به مردم توجه شده را کثیف می دانید! پس معلوم می شود که فهم شما از تمیزی و کثیفی، به قول آمارتیاسن، فهمی استعمار زده است. فقط تقدیس بازار می‌کنید برای اینکه چنگ به صورت مردم کشیده و فلاکت و پس افتادگی هم روزی حکومت و تولیدکنندگان این کشور شود و ما را به سمت دریوزگی برای قدرتهای بزرگ پیش ببرد. این چه بساطی است که برای ایران تدارک شده!؟

 

 

تمام امتیازهای تبعیض آمیز غیرقابل باور را برای بانک‌های خصوصی و علیه بانک‌های دولتی اعمال کردند

به گزارش جماران، این استاد اقتصاد دانشگاه با بیان اینکه پاداش‌های تضمین شده‌ای که به سود بانکی داده می شود بین ۷ تا ۱۰ برابر نرخ سود رسما اعلام شده بنگاه های بزرگ تولیدی کشور است، بعد در این شرایط می خواهند تولید رونق بگیرد، خاطرنشان کرد: برای اینکه مثلا حلقه این ماجرای منحط و بازارگرایی مبتذل تکمیل شود، بانک‌های خصوصی راه انداختند. جالب است که در تمام دنیا گفته می شود ما بخش خصوصی را فعال می‌کنیم تا هزینه‌هایی که به جامعه تحمیل می شود، کاهش و کارایی افزایش یابد، اما تمام امتیازهای تبعیض آمیز غیرقابل باور را برای بانک‌های خصوصی و علیه بانک‌های دولتی اعمال کردند. بانکهای خصوصی از ۱۳۸۰ در ایران فعال شدند و از ۱۳۸۱ آنها را از سهمیه بندی اعتبارات معاف کردند! یعنی گفتند که در تخصیص‌های این‌ها هیچ ترجیحی بین تقاضای سفته بازانه و رباخوارانه و دلال مسلک برای پول با تقاضای نقدینگی برای سرمایه در گردش بانک‌های بنگاه های تولیدی وجود نداشته باشد. رسما به آنها مجوز دادند که نرخ بهره بالاتر از نرخ بهره رسماً اعلام شده بانک مرکزی برای بانک‌های دولتی را به کار بگیرند و اسمش را خصوصی‌سازی گذاشتند. یعنی گویا ماموریت خصوصی سازی در ایران شکستن کمر مردم و تولیدکننده ها است!

 

 

ارتباط شوک درمانی با افزایش نرخ بهره در ایران

مومنی با بیان اینکه با شوک درمانی مرتبا تقاضا برای پول را در ایران افزایش می دهند و بعد به بهانه اینکه تقاضا برای پول افزایش پیدا کرده، نرخ بهره رسمی را بالا می‌برند، گفت: مانند نرخ ارز، نرخ بازار سیاه نرخ بهره هم چند برابر هر نرخی است که رسما اعلام می شود. در طول تاریخ بانک مرکزی، فقط یک بار بانک مرکزی سال 1383 این گزارش را منتشر کرد؛ «اوضاع نرخ ربا در بازار نزول خواری ایران». در آن گزارش آمده وقتی که مثلا به قول خودشان نرخ سود در بازار رسمی پول حدود مثلاً ۲۰ تا ۳۰ درصد است، نرخ سود در بازار نزول خواری از ۹۰ درصد هم عبور کرد!

 

 

به گفته این استاد اقتصاد؛ گفتند که ما می‌خواهیم این دو تا نرخ ارز را به هم نزدیک کنیم، اگر بیشتر شده پس متوجه شوید. تحت این عنوان مجعول و مشکوک، یک شوک نرخ ارز جدید پدیدار کردید، نتایجش هم اکنون ظاهر شده و ما با افزایش فاصله روبرو بودیم. پس شما عملا، دوباره به رانت دامن زدید. اما در برابر این فهم گزینه دیگری هم وجود دارد و آن گزینه دیگر، تسخیر شدگی است. فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع به دست مافیاهاست. به گواه‌های پرشمار، سیاست‌های شوک درمانی چه در مورد قیمت حامل‌های انرژی، چه در مورد قیمت ارز و چه در مورد نرخ بهره، و هر چه که باشد، بدون استثنا با تشدید مناسبات رانتی در کشور همراه بوده است. بدون استثنا. ببینید چقدر طنز تلخی که می گویند ما این کارها را می‌کنیم تا با رانت مبارزه کرده باشیم!

 

غارت نیازهای معیشتی مردم توسط کشورهای همسایه به دلیل افت ارزش پول ملی

مومنی خاطرنشان کرد: ذلتی برای ارزش پول ملی ایجاد می‌کنند که همسایگان ما مثل غارتگران، می آیند و نیازهای معیشتی مردممان را به تاراج می‌برند، بر اساس گزارش‌های رسمی گمرک ایران فقط در مرداد 1397 که ما سه بار تجربه شوک نرخ ارز را در آن سال تجربه کردیم، ۲۷۵ هزار تن گوجه فرنگی و رب گوجه معادل آن به اصطلاح صادر شده! از یک طرف کشاورزان ما را استثمار می‌کنند که مثلاً با قیمتی بین یک هفتم تا یک پنجم آنچه که در بازار است از طریق فروش محصولات کشاورزی درآمد کسب می‌کنند از طرف دیگر، به ویژه در مناطق مرزی، برای مردم ایجاد قحطی می‌کنند. در همان گزارش می گوید فقط در مرداد ۱۵۰ هزار تن کاغذ و مقوا و دفتر مشق به اصطلاح صادر شده! یعنی ببین چه بساطی پهن کردند! شما شبیه این بساط را اکنون در همین چند هفته اخیر درباره سیب زمینی مشاهده کردید. همزمان در این کشور، وقتی شوک نرخ ارز ایجاد شد، جنون آمیز و به ثمن بخس، از دهان مردم بیرون کشیدند و به اسم صادرات، از کشور خارج کردند، آنچنان بحرانی ایجاد شد که بلافاصله فرمان واردات صادر شد و ببینید ما چند لایه داریم از این کارهای مافیا پرور لطمه می خوریم!

 

 

به گزارش جماران، این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: آن گزارش می گوید که در آن سال، ۱۴۰۰ تن کاغذ دستمال کاغذی به اصطلاح صادر شده که ۱۰۰ درصدش وارداتی است! یعنی ببینید چه مناسباتی را در کشور ایجاد می‌کنند! کار به جایی رسید که سال ۱۳۹۷ حتی کشوری مثل پاکستان انواع میوه و خیار و هندوانه و از این قبیل بردند! یعنی از مردم خودمان بکنیم و آنها را دچار محرومیت کنیم و مافیاها را تقویت کنیم! خدا می داند پشت سر این مسائل، چه کسی چه کار می کند و ما کی قرار است این مسائل را متوجه شویم.

 

 

چرا با عزت نفس مردم بازی می‌کنید!؟

یک سیاست مخرب چند بار باید آزمون شود؟

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد به تصمیم هیئت وزیران برای ارائه کالابرگ میان مردم اشاره کرد و گفت: چرا با عزت نفس مردم بازی می‌کنید!؟ یکی از مقامات رسمی کشور گفته بود ما می‌فهمیم که این کار چه بر سر فقرا آورده است. خب اگر می‌فهمید نکنید این کار مخرب را. بعد آنچه که بسیار غم انگیز و تکان دهنده است، این است که یک سیاست مخرب چند بار باید آزمون شود تا بالاخره عزیزان به جمع‌بندی برسند!؟

 

 

مومنی به اظهارات رئیس وقت کمیته امداد در سال 97 که سه بار شوک نرخ ارز ایجاد شده، اشاره کرد و ادامه داد: او گفت فقط در همین ۹ ماهه اول امسال مجبور شدیم ۶۲۰ هزار نفر به صورت جدید تحت پوشش خودمان درآوریم و در همان تاریخ قائم مقام معاون وقت امور توانبخشی سازمان بهزیستی هم گفته در 9 ماهه اول سال ۱۳۹۷ بالغ بر ۸۳ درصد به جمعیت مستمری بگیران کشور اضافه شده است. از یک طرف این شوک‌های نرخ ارز باعث شده که تولید کننده‌ها قادر نباشند سرمایه در گردش مورد نیازشان را تامین کنند و از کل ظرفیت بلااستفاده تولید کنندگان ایرانی، بالغ بر ۳۰ درصدش بلااستفاده است، چرا که دسترسی به سرمایه در گردش در کادر آن نرخ‌های بهره‌ای که رسماً وجود دارد برای تولید کننده‌ها امکان‌پذیر نیست.

 

 

 

استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه به بیان خاطره ای پرداخت و گفت: در دوره احمدی‌نژاد، بعد از شوکی که ایجاد کردند، مثلا سال حمایت از تولید اعلام شده بود. قیمت حامل‌های انرژی که فاجعه ایجاد کرد، وزیر وقت صنعت فکر کرده بود حالا که مثلاً گفتن شعار سال حمایت از تولید است، آنها این موضوع را جدی می‌گیرند. تمام صنعتگرها را جمع کرد و پرسید حادترین بحران شما چیست!؟ آنها هم گفته بودن کمبود نقدینگی برای سرمایه در گردش. بعد وزیر این موضوع را اعلام عمومی کرد که از نظر خودش مثلا یک فشار افکار عمومی هم پدیدار شود. واکنش رئیس وقت بانک مرکزی را من به عنوان یکی از اسناد تاریخ اقتصادی بعد از انقلاب نگهداری کردم. هم به وزیر صنعت وقت هتاکی کرد و هم رسماً گفت که بازار رسمی پول در بهترین حالت فقط ۲۵ درصد سرمایه در گردش مورد نیاز تولیدکنندگان تامین می کند!

 

 

به گزارش جماران، مومنی توضیح داد: در هر موج شوک درمانی که تقاضا برای پول را افزایش می دهد، با ضریب ۷۵ درصد، رباخوارها را به جان تولید کنندگان ایران می‌اندازند! بعد از این تولید انتظار دارند که مثلاً نیازهای کشور را تامین و توان رقابت هم ایجاد و مثلا ارز هم برای ما تامین کند.اینها چند بار باید آزموده شود که شما قباحت این کارها را بفهمید که از یک طرف با لطمه زدن به تولید، ایران را ذلیل‌تر و وابسته‌تر به خارج می‌کنید، در داخل هم رباخوارها را آقا و تولید کننده‌ها را اسیر آنها می کنید، مردم را هم که این گونه به فلاکت و افلاس می اندازید و از نظر ناتوانی مالی، حکومت را به جایی می‌رسانید که رسماً به تولید کننده ها اطلاعیه می دهند و می گویند ما دیگر برق و گازتان را نمی توانیم تامین کنیم، چون پول نداریم! آن قوه عاقله‌ای که در نظام نظارت‌های مربوط به اداره کشور است نباید تنبیهی برای اینها در نظر گرفته بگیرد که از این زاویه کشور را دچار این همه ماجراهای عجیب و غریب می‌کنند!؟

 

 

آمارهایی تلخ از شدت وابستگی ایران به واردات

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد در توضیح علت افزایش وابستگی های ذلت آور به دنیای خارج در اثر شوک درمانی، گفت: در سال‌های پایانی دهه ۱۳۷۰ و سال‌های اولیه دهه ۱۳۸۰ کل نیازهای وارداتی ایران با رقمی کمتر از ۱۵ میلیارد دلار تامین می‌شده است، دفتر اقتصاد کلان سازمان برنامه سال ۱۳۷۸ در گزارشی اعلام کرده بود اگر اطمینان پیدا کنیم که طی سال حتما ۱۸ میلیارد دلار در اختیار خواهیم داشت، کشور دیگر بحران سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و ظرفیت‌های تولیدی را تجربه نخواهد کرد، من می گویم در ۱۰ سال گذشته شما به طور متوسط سالانه بیش از ۶۰ میلیارد دلار واردات دارید و این همه خفت و ذلت به این کشور تحمیل کردید! وابستگی ذلت آور به دنیای خارج یعنی همین! یعنی اینکه شما لطمه‌های مهلک به تولید کشور وارد می کنید و روی دیگر این سکه یعنی اینکه به خارجی‌ها وابسته شدید! وجه بسیار غم‌انگیزترش این است که وقتی که به تولید لطمه می زنید، یعنی پس شغل با کیفیت هم نمی‌توانید داشته باشید، این در حالی است که نظام آموزش عالی کارشناس باکیفیت تربیت می‌کند و شما نمی‌توانید برای آنها شغل ایجاد کنید.

 

 

طرز عمل بانکهای خصوصی: «استمرار خلق پول از هیچ»

مومنی با بیان اینکه مرکز مطالعات مهاجرت دانشگاه شریف سال ۹۷ نشان داده بود که به ازای هر موج شوک درمانی میل به مهاجرت در میان تحصیل کردگان ایران 2 برابر می شود، اظهارداشت: ببینید سیاست تضعیف ارزش پول ملی چه طول و عرض و چه ماجرایی دارد! به گواه آنچه که مستنداتش در گزارش‌های رسمی هم مکرر ذکر شده به موازات هر شوک نرخ ارزی که وارد می‌کنیم کشور را در دور باطل رکود تورمی به اسارت می اندازیم. آن دور باطل رکود تورمی که باید هرچه سریعتر از آن خارج شویم، چرخه تورمی دارد؛ به این معنا که شوک نرخ ارز منجر به افزایش شدید هزینه‌های تولید می‌شود و بنابراین تجارت آبرومندانه و توسعه‌گرا را در کشور دچار اختلال می کند و وقتی که این مسئله به طرز عمل بانکهای خصوصی که من اسمش را «استمرار خلق پول از هیچ»، گذاشتم گره می خورد، به واسطه شدت گیری بحران کمیابی و شدت بخشی به انتظارات تورمی، تب سوداگری را در کشور افزایش می دهد. بنابراین نیروی محرکه تعمیق نابرابری‌های ناموجه و فقر گسترده می‌شود.

 

 

راهکاری برای خروج اقتصاد ایران از چرخه رکودی – تورمی

به گزارش جماران، این اقتصاددان در توضیح مکانیسم چرخه رکودی این دور باطل، گفت: در این چرخه رکودی، به موازات هر شوک نرخ ارزی که وارد می شود شاهد افزایش قیمت‌ها می‌شویم، بنابراین با افزایش قیمت کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه، بخش‌هایی از جمعیت قادر به خرید نخواهند بود. در نامه دوم اقتصاددانها در سال ۱۳۹۷ هم توضیح دادیم که به موازات هر شوک نرخ ارزی که اتفاق می‌افتد به شکل متناسب، با افزایش اندازه موجودی انبار بنگاه‌های تولیدی روبرو هستیم. گزارش‌های رسمی می گوید بنگاه‌های تولیدی ایران تقریبا با اندکی بیش از یک سوم ظرفیت تولیدشان کار می‌کنند، یعنی دو سوم ظرفیت تولیدی ما بلااستفاده است. بعد می گوید در این شرایط که تا این میزان تولید ما زبون و اندک شده، هر شوک نرخ ارزی که اتفاق می‌افتد، متناسب با آن، موجودی انبار بنگاه‌های تولیدی‌مان را بالا می برد، یعنی همان تولید اندک به خاطر بحران تقاضای موثر نزد اکثریت جمعیت که به فقر و افلاس کشیده شدند مشتری پیدا نمی‌کند.

 

 

مومنی با بیان اینکه در شرایطی که شوک درمانی نیروی محرکه فساد و نابرابری‌های ناموجه می‌شود، با یک پدیده‌ای روبرو می شویم با این مضمون که آنهایی که مایل به خرید تولیدات داخلی هستند قادر نیستند بخرند و آنهایی که قادر هستند مایل نیستند، ادامه داد: یعنی آن نقدینگی خصلت ارزطلبی پیدا می‌کند و عمدتاً هم متمایل به مصرف‌های لوکس و تجملی می شود. این گونه می شود که شما در سند لایحه بودجه ۱۴۰۴ می‌بینید که از ارز واردات کالاهای اساسی و مواد غذایی مورد نیاز مردم کاسته و به ارز برای واردات خودروهای لوکس افزوده می‌شود. این که از تسخیرشدگی می گویم، این یک نشانه آشکارش است.

 

 

در کوتاه مدت باید مافیای واردات و مافیای رباخواری کنترل شوند

باید به فوریت بانک‌های خصوصی از نگهداری و خرید و فروش دلار منع شوند

این استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه تهران در تشریح چگونگی خروج ایران از دور باطل رکود تورمی، توضیح داد: ما به یک سلسله تمهیدات فوری و کوتاه مدت و یک سلسله تلاش‌های بنیادی بلند مدت نیاز داریم. در کوتاه مدت باید مافیای واردات و مافیای رباخواری کنترل شوند. جزء الفبای توسعه این است که تولید کننده‌ها در شرایط عادی، قادر به رقابت با فعالیت‌های غیر مولد نیستند. یعنی نمی‌توانند با سوداگرها و وارداتچی‌ها رقابت کنند و با وجود رباخوارها تولید کنند. باید به فوریت بانک‌های خصوصی از نگهداری و خرید و فروش دلار منع شوند. در سایت بورس نگاه کنید، در بخش بزرگی از سال‌ها در ۱۰ ساله گذشته، میزان سود بانک‌ها از طریق بازی با دلار از میزان سود ناشی از فعالیت‌های بانکی‌ آنها بیشتر است.

 

 

مومنی با یادآوری اینکه تا سال‌های اولیه دهه ۱۳۸۰ این کشور با سالی حدود ۱۵ میلیارد دلار واردات خیلی آبرومندانه اداره می شد و ۱۳۸۳ در سند قانون برنامه چهارم توسعه آمده برای اینکه بتوانیم سالی ۸ درصد رشد داشته باشیم سقف نیاز ارزی مان برای واردات سال ۱۶ و نیم میلیارد دلار است، تاکید کرد: قرار بود با ۱۶.۵ میلیارد دلار واردات در سال، سالی ۸ درصد رشد اقتصادی داشته باشیم. این معنای بسیار بزرگی می دهد. اینکه شما نمی‌توانید اقتصاد را از سیاست جدا کنید. تصور اینکه بتوانید دستاورد اقتصادی داشته باشید، بدون اینکه اصلاح متناسب سیاسی کنید، تصور باطلی است. ممکن است در کوتاه مدت بهبودهایی ایجاد شود، اما اگر واقعا می خواهید به سمت استقلال، اعتلا و توسعه و رفاه مردم بروید، باید متناسب با هر اصلاح در سیاست اقتصادی، در توزیع قدرت هم به سمت عدالت حرکت کنید.

 

 

عده ای از مشارکت زدایی از مردم به خودشان می‌بالیدند

وی با بیان اینکه نمی شود مجلسی تشکیل شود که در بعضی از شهرهای بزرگ، پشتیبانی آراء مردم از آن مجلس زیر ۱۰درصد است، گفت: ما شرایطی را در ربع قرن گذشته تجربه کردیم که در آن عده ای از سیاست زدایی و مشارکت زدایی از مردم به خودشان می‌بالیدند. در حالی که فسادهایی که از دوره احمدی‌نژاد ظاهر شد به خوبی نشان داد، حکومت یک دست یعنی چه! گزارش مهر ۱۳۹۲ مرکز پژوهش‌های مجلس نشان داد در دوره احمدی نژاد به ازای هر یک واحد تولید ناخالص داخلی ارزبری آن تولید نسبت به دوره احمدی‌نژاد ۵ برابر افزایش پیدا کرد. یعنی بی‌سابقه‌ترین عمق بخشی به وابستگی‌های ذلت آور به دنیای خارج! در حالی که ژست احمدی‌نژاد «مشت محکم علیه امپریالیسم و صهیونیزم» می گرفتند.

 

 

به موازات خلع ید از بانک‌های خصوصی باید مافیای واردات هم مهار شود

این استاد دانشگاه با بیان این اعتقاد که ما به بازآرایی در قیف شورای نگهبان و راه باز کردن برای مشارکت افراد شایسته و غیرچاپلوس نیاز داریم و جز این امکان ندارد بتوانیم قانون باکیفیت داشته باشیم، به «رشد هیولایی نقدینگی» در دوره ظهور بانکهای خصوصی در ایران اشاره و تصریح کرد: به موازات خلع ید از بانک‌های خصوصی باید مافیای واردات هم مهار شود. از گمرک عناوین اقلام وارداتی کشور رو بگیرید! واقعاً حیرت انگیز است! مطالعات موجود نشان می دهد به ازای هر یک میلیارد دلار واردات کالاهای قابل تولید در کشور بین ۲۵ تا ۱۰۰ هزار فرصت شغلی در ایران از بین می رود و ما گزارش‌های رسمی داریم که نشان می دهد اندازه واردات کالاهای قابل تولید در کشور در دهه گذشته در بعضی از سال‌ها بیش از ۳۰ میلیارد دلار بوده است. با این امتیازدهی های غیرعادی به مافیای واردات و بانک‌های خصوصی ما چه لطمه‌ای به همه شئون حیات جمعی کشورمان وارد کردیم. باید بازنگری بنیادی در اقلام وارداتی کشور و منحصر کردن واردات به وارداتی که از دریچه توسعه ملی توجیه دارد، صورت گیرد.

 

 

باید سیاست‌های تورم زا را به عنوان خط قرمز نظام ملی تلقی کنیم

به گزارش جماران، وی ادامه داد: مسئله سوم این است که ما باید سیاست‌های تورم زا را به عنوان خط قرمز نظام ملی تلقی کنیم، یعنی هر سیاستی که محرز بود از نظر کارشناسی تورم ایجاد می‌کند، باید متوقف شود. بسیار دردناک است که در سفری که دو هفته پیش به یکی از استان‌های کشور داشتم، کارشناس‌های سازمان برنامه می‌گفتند یکی از مسئولان بانک مرکزی به آنها گفته می‌دانیم آنچه مثلا در زمینه شوک درمانی تمهید کردیم، حداقل ۱۵ درصد به تورم موجود اضافه می کند.

 

 

 پول ملی یعنی قدرت خرید دسترنج مردم

بازی با آن، خطرناک، مشروعیت سوز و ناامن ساز است

مومنی ضمن اشاره به پیامدهای تورم بر افزایش ناهنجاری اجتماعی و فقر گسترده در کشور، با تاکید بر اینکه با رویه‌های سفله پرورانه و صدقه‌ای نمی‌شود کشور را توسعه داد، گفت: از جنبه اندیشه‌ای وقتی می‌بینیم سیاستگذاران می‌خواهند سراغ مثلا کنترل تورم بروند، به طور کلی نقش سقوط بنیه تولید ملی در تورم فعلی را کاملا نادیده می‌گیرند. کشوری که اهتمام به ارتقاء بنیه تولید فناورانه نداشته باشه و جامعه‌ای که منابعش را بیشتر به تولید اختصاص ندهد، دچار ناپایداری ذاتی و سیستمی خواهد بود و این گونه امنیت ملی ما هم در مخاطره خواهد بود. در حالی که متاسفانه کل ساختار نهادی ایران علیه تولید و در کادر منافع غیرمولدها استوار شده این بازآرایی به ویژه در سیاست‌های پولی، سیاست‌های مالی، سیاست‌های تجاری و سیاست‌های نرخ ارز باید در دستور کار قرار گیرد. پول ملی یعنی قدرت خرید دسترنج مردم. بازی با این متغیر بازی خطرناک و مشروعیت سوز و ناامن سازی است. بالغ بر ۳۵ سال تجربه شکست خورده در این زمینه کافی است.







logo-vid

منبع:عصرایران

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما