شهاب حسینی: وقتی بهروز وندی وقتی به آتش نیاز داشتم کلمه تلخی به من داد

یکی آرزوهای من برای داشتن عنوانی مانند مجوز ساخت و ساز

بازیگر مشهور شهاب حسینی گفت ؛ یکی یکی از آرزوهای من این است که ما هیچ عنوانی مانند مجوز در سینمای ایران نداریم.

طبق پایگاه داده اطلاعات Diarirza ، شهاب حسینی ، بازیگر سینمای ایران که این روزها در سینماها و سریال های سینماها منتشر می شود. وی گفت: “آ بان او در شبکه سینمای خانگی منتقل می شود و بر انگیزه خود برای ایفای نقش در پروژه های مختلف تأکید می کند: اگر مفهوم فیلمنامه روی کاغذ مرا به عنوان بازیگر جذب نمی کند ، من حتی آماده بازی کردن طلای کوهی نیستم.

اگرچه فیلم “ره” به گونه ای بود که احساس کردم درد دارم. همین مورد در مورد فیلم “آشغال های دوست داشتنی” نیز صدق می کند. در آن زمان این فیلم در مورد معنای کشور وطن مادر صحبت می کرد و پرسید که کدام مادر می تواند فرزندان خود را به زباله بیاورد؟ هر یک از این کودکان مادر دارند. این یک کلمه بسیار جذاب در این فیلم بود و امیدوارم که این فیلم هنوز هم نمایش داده شود.

حسینی همچنین در برنامه “کافه آپارات” در مورد بهروز وندی به جای اکبر عبدی در فیلم “آشغال های دوست داشتنی” توضیح داد: روزی که محسن امیریوسی داستان را برای ما تعریف کرد ، گفت که بهروز وندی پدر این خانواده را بازی می کند. شکر در قلب ما ذوب شد و ما گفتیم که باید باشیم. محسن تمام تلاش خود را انجام داد و این رویا رویای خود را برآورده کرد. از آنجا که ساختار این فیلم برای هر یک از ما امکان بازی در یک اتاق جداگانه را فراهم کرده است ، تمام قسمت هایی که اکبر عبدی در این فیلم در ترکیه بازی کرده است ، و امروز یک نسخه از فیلم با بهروز وندی وجود دارد که من ندیده ام.

وی افزود: Mohsen Amiriusfi با ترکیب داستان “پیرمرد و دریا” از همینگوی و واقعه تلخ هواپیماهای مسافربری ایران توسط دریایی ایالات متحده ، فیلمنامه دیگری را ایجاد کرد که توسط یک فیلمنامه جذاب نوشته شده است که امیدواریم به Behrouz Vosisoughi بازی کنیم. این فیلمنامه توسط امیریوسفی به آقای وندی ارائه شد و در معرض خود قرار گرفت. اگر این اتفاق بیفتد ، بهترین حسن خاتام برای حرفه بازیگری من خواهد بود.

با توجه به ملاقات با بهروز وسوجی ، بازیگر سینما در مورد علاقه خود به این بازیگر گفت: “آقای وفی همیشه شخصیت را مورد تجزیه و تحلیل قرار می داد. وقتی واقعاً آتش گرفت ، این کلمه تلخ را به من می داد.

حسینی در مورد تجربیات ناتمام خود با سعید روستی در فیلم دوم کارگردان گفت: زمان تولید “متر و نیم”. در حین نوشتن فیلمنامه ، من حدود یک ماه با این تیم بوده ام ، اما در عین حال بهتر بود از ابتدا تا پایان داستان تغییر در این شخصیت را مشاهده کنیم. این شخصیت باید روشن و تاریک باشد یا برعکس. جذابیت یک داستان چنین تغییری است.

“در شب قبل از مراسم پایانی ، من یک راز و نیاز به خدا داشتم و با صمیمانه گفتم ، چرا باید همیشه به خارجی ها لمس کنیم؟” چرا ما این افتخار را نمی دهیم؟ خدا را شکر که این در بسته شدن اتفاق افتاد و این رای از پاکت داور به دست آمد. تا لحظه ای که نام من اعلام شد ، من هیچ ایده ای در مورد نتیجه نداشتم و حتی در ابتدا حتی برای شخص منتخب لمس کردم تا ببینم دوربین ها به من رسیده اند! شاید اهمیت جشنواره کن را درک نکرده ام. در همان مراسم ، هنگامی که برگشتم ، به آسغر فرهادی و خانم علیوستی نگاه کردم و اشک را در چشمان او دیدم ، احساس کردم که اتفاق بزرگی رخ داده است. برای خودم این احساس غرور ملی بود و من از کشورم و مردمم سپاسگزارم که سرم را بلند کنند. من همچنین اشاره کردم که روح پدرم باید این صحنه را دیده باشد. آنچه برای پدر مهمتر است که به فرزند خود افتخار کند. من از آن بسیار خوشحال شدم.

وی بر واکنش اعتراضی خود به نتایج داور جشنواره فیلم فجر تأکید کرد: من فکر نمی کنم که نظر مستقیمی در مورد نظر داوران وجود داشته باشد ، اما از آنجا که من در هیئت منصفه جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور داشتم ، من بر این عقیده بودم که فیلم هایی که از نظر فنی و هنری داوری نبودند. این مانور تبلیغاتی در این نوع فیلم ها عملکرد داور جشنواره را از بین می برد. اعتراض من در بسته شدن جشنواره فیلم آب و هوایی تهران همان نوع مداخله در برخی از موسسات و ارگان ها هنگام ارزیابی فیلم های جشنواره بود ، در حالی که داور جشنواره حضور داشت و سرانجام اعلام شد.

بازیگر رازا در مورد حاشیه در ارتباط با سیمورگ گفت: “امروز آمار مشخص است.” این فیلم ، که سیموره ، پس از شهادت دوستانی که در تئاتر شرکت کرده بودند ، بهترین فیلم را از تماشاگران گرفتند ، نتوانست نمایش های خود را پر کند ، چه رسد به اینکه جلسات خوبی داشته باشد. این شماره دیگر است. در پایان ، مردم هیچ ارتباطی با جزئیات ندارند و به خروجی نگاه می کنند. اگر خروجی یک جشنواره متناسب با درک او باشد ، این جشنواره یک جشنواره عادلانه و حرفه ای محسوب می شود و در غیر این صورت مورد احترام قرار نمی گیرد.

حسینی در بخش دیگری از گفتگو تأکید کرد: یکی یکی از آرزوهای من این است که ما در سینمای ایران هیچ کاری برای انجام نداریم. واقعاً دیگر نمی تواند بنشیند و یک فیلم انتخاب کند. عرف جامعه می تواند به ما بگوید که یک فیلم چگونه باید باشد. حتی در شرایط امروز ، من معتقدم که وجود یک شورای 4 ساله کافی نیست. موضوع مجوز همچنین به آکادمی نیاز دارد که محدود به فیلمسازان نباشد ، و اساتید دانشگاه و کارشناسان اقتصادی باید بدون توجه به اینکه چه کسی فیلم ساخته است ، در مورد طبقه بندی فیلم تصمیم بگیرند.

وی افزود: “من امیدوارم که روزی ما دیگری را از سر خود” روشن کنیم “و به همه کسانی که حق دارند در این جهان حق داشته باشند ، حق را دارند زیرا در این جهان مورد تقدیر قرار می گیرند. معما حقیقت وقتی که قطعاً متفاوت است جذاب و جذاب می شود ، در غیر این صورت تاریخ فیل در تاریکی پیامبر مولوی می شود.

بازیگر و کارگردان سینما گفت: “من واقعاً تعجب می کنم که برخی ترس ها چیست و به برخی از کاهش فرهنگ و سینما اشاره کردم. وقتی با ما در مورد واقعیت های تلخ در خانه خود صحبت می کنیم ، می ترسد؟ آنچه من به خارج از کشور می روم و مشکلات داخلی خود را با فضای داخلی می نامم ، اما معتقدم که این می تواند آنقدر در خانه تأثیر بگذارد که اثرات مثبتی باشد. اگر بتوانیم این درد را تحت مجوزهای رسمی ایجاد کنیم ، حاکمیت این درد نیز آگاه است و به مردم اجازه می دهد تا در مورد آن صحبت کنند.

وی گفت: “نسلی که من در آن بزرگ شدم به دلیل فشار خارجی مجبور شدم دنیای درونی را برای خود ایجاد کنم.” وقتی امروز به عنوان بازیگر در اینجا می نشینم ، رویاهای کودکی خود را در دنیای درونی خود دنبال کرده ام. در عین حال ، این وضعیت نیز خطرات داشت. در این نسل ، نوعی اسکیزوفرنی تشکیل شده است که گویی در این نسل در بین بسیاری از افراد وجود دارد. ما مجبور شدیم دو روش زندگی را در خانه و خارج از خانه تجربه کنیم. آنها حتی در مدرسه به ما نگفتند ، برای دعا به دعا برویم و خدا را شکر کنیم ، اما آنها می روند ، در غیر این صورت ما نظم و انضباط آنها را کاهش خواهیم داد!

حسینی در مورد تجربه ایفای نقش متفاوت در نقاشی فیلم گفت: “وقتی فیلم را در این فیلم پذیرفتم ، به کشف بزرگی رسیدم. به ویژه که چنین نقشی توسط بازیگران بزرگی مانند داستین هافمن و شان پن برای ایفای این نقش بازی می شد. یکی وقتی ناگهان گفت: چرا به دنبالش بود؟ با خودم گفتم چرا او چنین سؤالی را از من پرسید و چرا چشمانم دشوار به نظر می رسید؟ من این احساس را داشتم که این شخص احساس غیر طبیعی بودن نمی کند ، و این من هستم که او را غیر طبیعی می بینم. او به خودش نگاه نمی کند و این کلید بازی این نقش برای من بود.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما