عبدالباری عطوان، تحلیلگر سرشناس جهان عرب و سردبیر روزنامه رای الیوم در یادداشتی پیام های سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در سالروز آزادسازی ارتفاعات لبنان از خاک لبنان را تحلیل کرد. تروریستهای تکفیری در یادداشتی با تحلیل پیامهای سخنرانی دوشنبه شب، آنچه را «آزادسازی دوم» میدانستند، مشخص کرد. سید حسن نصرالله میخواهد وارد افکار عمومی لبنان و اعراب شود، پیامهای خود را به احزاب مورد نظر برساند، برای آن موضع یا تریبون پیدا کند و این قاعده در مورد سخنرانی او در دوشنبه شب 2017 نیز صدق میکند. به مناسبت ششمین سالگرد آزادی «جرود». آموس هاکستین، نماینده آمریکا، قبل از ورود به بیروت وارد شد تا درباره تشدید تنش ها در مرز لبنان و فلسطین اشغالی گفتگو کند.
سه پیام سید حسن نصرالله در این سخنرانی بیانگر ویژگی های استراتژی مقاومت، سلاح های ضربتی و جهت گیری ها و اولویت های نظامی و سیاسی آینده آن است.
اولین پیام، پاسخی مستقیم و قاطع به تهدیدات رژیم اشغالگر مبنی بر ترور رهبران نظامی فلسطین در لبنان، به ویژه صالح العاروری، معاون دفتر سیاسی حماس و یکی از برجستهترین معماران شورشهای مسلحانه کرانه باختری لبنان بود. زیاد النخله رهبر جنبش جهاد اسلامی و نصرالله. وی در این زمینه به صراحت گفت که مقاومت اسلامی در لبنان با خشونت پاسخ خواهد داد و در مورد حمله تروریستی در خاک لبنان که یک لبنانی، یک فلسطینی یا حتی یک ایرانی را هدف قرار دهد، سکوت نخواهد کرد. این در حالی است که سید حسن نصرالله به آنچه می گوید عمل می کند.
پیام دوم آمریکا و عوامل آن در منطقه شرق فرات در سوریه بود. سید حسن نصرالله در بسیاری از سخنان خود مستقیما و شاید برای اولین بار گفت که میادین اصلی گاز و نفت سوریه در شرق رود فرات اشغال شده و آمریکایی ها منابع آن کشور را غارت می کنند و مانع بازگشت آنها به سوریه می شوند. حاکمیت آینده دولت و مقاومت سوریه.
وی همچنین تاکید کرد که مقاومت می تواند او را آزاد کند و نبردهای پیش رو در شرق فرات می تواند به یک جنگ منطقه ای تبدیل شود.
پیام سوم نیز هدف داخلی لبنان بود و جنبه اطمینان بخشی داشت و جنبه هشدار داشت زیرا تاکید می کرد که گفت و گوی حزب الله و جنبش آزاد ملی به رهبری جبران باسیل در حال پیشرفت است و هیچ قدرت اتحاد با حزب الله را پیش بینی نمی کند. جنبش امل و رهبر آن. باری رئیس پارلمان لبنان تاکید کرد که در راه امام موسی صدر در عرصه مقاومت و دفاع از مسئله فلسطین و اعتقاد به وجود ملت لبنان عاری از تفرقه و جناح بندی گام برداشته است. . علیرغم این پیام اطمینانبخش، دبیرکل حزبالله خاطرنشان کرد: اجازه نمیدهیم رئیسجمهوری در لبنان روی کار بیاید که به جای حل مشکلات مردم، با حزبالله روبرو شود و به رژیم اشغالگر خدمت کند.
سید حسن نصرالله که صاحب یک دستگاه امنیتی است، شاید بتوان گفت قویترین دستگاه منطقه است، به خوبی میداند که تهدید به ترور رهبران مقاومت لبنان و فلسطین برای چندین مورد «جدی» است. از مهم ترین دلایل آن، ناکامی دشمن صهیونیستی در کنترل مقاومت در فلسطین است که تشدید سریع عملیات ضد صهیونیستی و در اختیار داشتن تسلیحات پیشرفته به ویژه تسلیحات خودکار بومی، تفنگ، فناوری موشکی و به زودی فناوری پهپادها نشان می دهد.
این تهدیدات بنیامین نتانیاهو تلاشی مذبوحانه برای سرپوش گذاشتن بر شکست کابینه خود، فروپاشی بازدارندگی امنیتی و نظامی رژیم اشغالگر قدس، رشد مقاومت و از بین رفتن اعتماد افکار عمومی به کابینه و ارتش رژیم صهیونیستی است. در کشور سرزمین های اشغالی
توجه ویژه سید حسن نصرالله به اشغال شرق فرات توسط آمریکا و عوامل آن و تهدید به مقابله و اخراج آنها می تواند نشان دهنده این باشد که در محور مقاومت برنامه ای برای تمرکز بر این اشغال و تلاش برای تقویت آن وجود دارد. حملات این محور برای پایان دادن به آنها به زور. به همین دلیل، یادآوری این نکته ضروری است که حزبالله همراه با سایر احزاب ملی در عراق، نقش بسزایی در مقابله با متجاوزان آمریکایی و شکست متجاوزان در آن کشور ایفا کردند و نیروهای آنها در سوریه نیز در حمایت از عناصر مسلح نقش داشتند. توسط حزب الله با نابودی این کشور و تبدیل نظام آن به رژیم دست نشانده غرب مقابله شد.
منطقه عربی منتظر جرقه ای است که می تواند در روزهای آینده به یک جنگ منطقه ای منجر شود. آیا این جرقه با ترور بی مورد یکی از رهبران مقاومت لبنان یا فلسطین توسط رژیم اشغالگر در خاک لبنان زده می شود؟ یا اینکه جنگ با آغاز روند آزادسازی شرق فرات توسط جناح های محور مقاومت تحت رهبری «حزب الله» و حمله به پایگاه های آمریکایی آغاز خواهد شد؟
به ویژه بیان می کند که تصمیم گرفته شده است که به رنج مردم سوریه و تمام تلاش ها برای گرسنگی دادن آنها پایان داده شود و بندهای اصلی این است که این مردم و رهبری آنها در انتظار مرگ از گرسنگی و تسلیم شدن در برابر محاصره آمریکا، غارت هستند. . ثروت و منابع آنها و تکرار تجربه دردناک در عراق دوام نخواهد داشت.
آموس هوخشتاین که تمایلات اسرائیلی دارد، اگر خطر این موضوع و احتمال وقوع جنگ منطقه ای را احساس نمی کرد، در این مقطع تصمیم به سفر به لبنان نمی گرفت. او میداند که جنگ از همیشه نزدیکتر است و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از آن یا به تأخیر انداختن آن با آرام کردن اوضاع انجام میدهد. او نماینده و فرستاده رژیم اشغالگر است نه دولت آمریکا. پس آیا او در ماموریت خود موفق خواهد شد؟ باور نمی شود که او در این زمینه موفق شود، زیرا اولاً با طرف اشتباه تعامل دارد و ثانیاً نمی داند که شرایط تغییر کرده است و مقاومت متوقف نمی شود و علاوه بر این، امروز این مقاومت است که متوقف شده است. . او مافوق و تصمیم گیرنده جنگ یا صلح است و مردم نتانیاهو، اسموتیچ، بن گور و هوخشتاین باید منتظر بمانند و ببینند چه اتفاقی خواهد افتاد.
311311