به گزارش خبرگزاری بازتاب آنلاین به گزارش ایرنا، در میانه تاریخ، بسیاری از زنان قربانی خشونت های وحشیانه ای شدند که نه تنها توسط شوهرانشان انجام می شد، بلکه با حمایت نانوشته نظام مردسالار و قوانین ناعادلانه توجیه می شدند. داستان های تلخ این زنان نهفته در ردای سکوت تاریخی، حکایت از زخم های جامعه ای دارد که زنان سال ها در سایه سنگین سنت و سکوت در آن زندگی کرده اند.
“زن کشی” به عنوان یکی یکی از جدی ترین اشکال خشونت علیه زنان، پدیده ای است که ریشه در تاریخ، فرهنگ و ساختارهای اجتماعی جوامع مختلف دارد. تاریخ زنکشی در ایران نشاندهنده تأثیر عمیق سنتها، باورهای مردسالارانه و نابرابریهای حقوقی بر زندگی زنان است. در جامعهای که گاهی خشونت علیه زنان بهطور مستقیم یا غیرمستقیم توجیه میشود، زنکشی نه تنها بهعنوان یک جرم فردی، بلکه بهعنوان بیان مشکلات ساختاری و اجتماعی نیز باید مورد بررسی قرار گیرد.
مؤلفه های زن زندگی در جامعه مردسالار قدیم
در قرون اخیر جامعه ای کاملا سنتی در ایران وجود داشته است که ابتدا به شکل محدود و سپس به شکل های بیشتری در دوره قاجاریه و به ویژه در دوره پهلوی ظاهر شده و البته تا حدودی می تواند با فرهنگ کهن آمیخته شود. . این جامعه به شدت مردسالار بود و زنان در آن زمان ضعیف و ناتوان تلقی می شدند. انتظارات جامعه از زنان آنقدر زیاد بود که باید کاملاً تسلیم مردان شوند. در آن زمان این باور وجود داشت که نه تنها جسم، بلکه ذهن زنان نیز توانایی های مردانه را ندارد و به همین دلیل به آنها «ضعیف» می گفتند.
در این زمینه فرهنگی، دختران از کودکی به ازدواج تشویق می شدند. بسیاری از دختران در سن بلوغ یا حتی زودتر مجبور به ازدواج شدند و در این مورد چاره ای نداشتند. این ازدواج ها گاهی بدون توجه به بلوغ روحی دختران صورت می گرفت و هیچ گاه نظر آنها در مورد انتخاب همسر پرسیده نمی شد.
زنان نیز پس از ازدواج به سرعت صاحب فرزند می شدند و اغلب در سنین پایین چندین فرزند به دنیا می آوردند. بنابراین ازدواج کودکان و حتی فرزند مادری نه تنها مرسوم بود، بلکه تا حدودی از آداب و رسوم اجتماعی بود. فرزندان خانواده ها معمولاً در سن ازدواج مادر به خانه شوهر فرستاده می شدند. به این ترتیب زنان 25 یا 30 ساله دختران خود را به خانه شوهر می فرستادند و دوباره مادر می شدند. در واقع، مادران و دختران همزمان باردار شدند و فرزندانی به دنیا آوردند.
در این مدت، مردان نه تنها بر فضای عمومی تسلط داشتند، بلکه حوزه خصوصی و خانواده نیز در اختیار آنها بود. مردان اختیار کامل داشتند که با همسران خود هر طور که می خواهند رفتار کنند. خشونت خانگی علیه زنان به امری پذیرفته شده تبدیل شده بود و زنان به راحتی توسط شوهرانشان به کوچکترین بهانه ای مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند و کشته می شدند. در حین بررسی آرشیوها، به اسنادی در این زمینه برخوردیم که نمونه هایی از زن کشی را نشان می دهد:
قتل “بانو بتول” توسط شوهرش
یکی از نمونههای زنکشیهایی که در اوایل دهه 1330 اتفاق افتاد و اسناد آن در مرکز اسناد شورای اسلامی موجود بود، میتوان به قتل «بانو بتول» توسط همسرش کاظم اشاره کرد. در این مورد، پدر بتول در شکایت خود می نویسد که دخترش پس از دوازده سال زندگی با همسرش که دو فرزند کوچک نیز داشت، به دلیل نریختن فرش روی پشت بام خانه توسط شوهرش با چاقو کشته شد. آورده بود.
در این مورد می گوید: یکی فرزندان خردسال مقتول که محل مرگ مادرشان را دیدند متاثر شدند و پس از مدتی جان باختند. حتی خواهر مقتول نیز بر اثر این بدبختی بیمار شد. با توجه به این شرایط، پدر این دختر طی نامه ای به سردار فاخر حکمت، رئیس شورای ملی، از داماد و برادر دامادش که ریاست پست ژاندارمری را بر عهده داشتند، شکایت کرد.
پدر بتول از اینکه برادر کاظم، رئیس پاسگاه ژاندارمری، القا کرد که کاظم دیوانه است، شکایت کرد که باعث شد فرد قتل همسرش پس از مدتی از زندان آزاد شود. به همین دلیل تنبیه نشد و حتی می خواهد دوباره ازدواج کند.
کمیسیون عرایض مجلس این شکایت را به بازرسی کل کشور ارسال می کند و این اداره کل نیز با ارسال پیامی به دادسرای همدان خواستار رسیدگی «در چارچوب قانون و اطلاع از روند کار» شده است. اعتراف کن”. نتیجه عمل.» هیچ سند دیگری از این پرونده وجود ندارد که در پایان ماجرا روشن شود، اما هر اتفاقی افتاد، «زنی» به دست شوهرش کشته شد و شوهر به دلایلی از مجازات فرار کرد. – حداقل برای مدتی
دختر حیدرعلی توسط شوهرش کشته شد
در مرکز اسناد شورای اسلامی یک مورد دیگر زن کشی مربوط به قتل دختر حیدرعلی توسط همسرش مجید وجود دارد. حیدرعلی طوماری به مجلس شورای ملی نوشت که دخترش به دست شوهرش مجید کشته شد.
حیدرعلی شکایت کرده است که پلیس اسدآباد به پرونده قتل دخترش رسیدگی نکرده است و به همین دلیل از مجلس میخواهد که به ظلمی که در حق او شده رسیدگی کند. کمیسیون عرایض مجلس در پاسخ به این پرونده از وی خواست تا «با مراجع ذیربط تماس بگیرد». تا به امروز، هیچ سندی مبنی بر اینکه این مقامات در کجا واقع شده اند و چگونه این پرونده زنان کشی پیشرفت کرده است، وجود ندارد.
10 سال زندان برای قتل والدین
یکی یکی دیگر از پرونده های آرشیو اسناد مربوط به فردی است که به جرم قتل خانواده اش در مشهد به ده سال زندان محکوم شده بود. غلام محسن، یکی از نامهای این قضیه، در طوماری به شورای ملی گفت که در قتل خانوادهاش بیگناه بوده و تحت فشار ژاندارمری به قتل خانوادهاش اعتراف کرده است، هرچند قتل از او نبوده است. عمل کنید غلامحسین مدعی است که به همین دلیل به ده سال زندان محکوم شده و این حکم ناعادلانه بوده است.
پس از تماس مجلس شورای ملی با مقامات مشهد، وزارت دادگستری طی نامه ای خطاب به مجلس نوشت که «غلام محسن به جرم قتل پدر و مادرش در دادگاه کیفری استان نهم به ده سال حبس تعزیری محکوم شد» و درخواست تجدیدنظر نیز ارائه کرد. شکایت در دیوان عالی کشور ناموفق بود.
خلاصه
مروری بر آرشیو اسناد و روزنامههای گذشته واقعیتی تلخ را آشکار میکند: زنکشی نه تنها پدیدهای جدید است، بلکه بارها در طول تاریخ در جامعه ایران تکرار شده است. گزارش ها نشان می دهد که در این دوره مردان خود را حاکم بر زندگی و سرنوشت زنان می دانستند و زنان را دارایی خود می دانستند. به همین دلیل مردان به راحتی هر نوع خشونت فیزیکی و کلامی علیه زنان را تحمل می کردند. گزارش های متعدد نشان می دهد که این فجایع در سایه خلأهای قانونی و نگاه مردسالارانه جامعه از دیروز تا امروز تکرار شده است.
سال هاست که موضوع زن کشی در معرض نوعی محاصره قانونی و بی توجهی اجتماعی قرار گرفته است. گویی این موضوع هرگز اولویت یا مهم نبوده است. حتی امروز، فمینیسم از همان مشکلات گذشته تغذیه می شود. نگرش هایی که حقوق زنان را نادیده می گیرند و در برابر این جنایات سکوت می کنند، به ادامه آن دامن می زنند. این زخم تاریخی نشان می دهد که تا زمانی که یک چارچوب قانونی جدی و فرهنگ اجتماعی ایجاد نشود، زن کشی در سکوت ادامه خواهد داشت.
منابع
محمدحسین شریفی ساعی، «تفاوت های جنسیتی در خودکشی و همسرکشی در عصر قاجار» مجله پژوهش مددکاری اجتماعی، سال هشتم، شماره 29، 1401
آرشیو مرکز اسناد شورای اسلامی
آرشیو کتابخانه ملی و مرکز اسناد ایران
۲۵۹