در زمان “نادرشاه” یکی از استانداران او به مردم خیلی ظلم میکرد و مالیات های فراوان از آن ها می گرفت !
مردم به تنگ آمده و شکایت او را نزد نادر بردند . نادر پیغامی برای استاندار فرستاد ولی او همچنان به ظلم خود ادامه می داد . وقتی خبر به نادر رسید ، چون دوست نداشت کسی از فرمانش سرپیچی کند ، همه ی استانداران را به مرکز خواند…
دستور داد استاندار ظالم را قطعه قطعه کنند و از او آشی تهیه کنند !! بعد آش را در کاسه ریختند و به هر استاندار یک کاسه دادند و نادر به آنها گفت : “هر کس به مردم ظلم و تعدی کند، همین آش است و همین کاسه” !