فقر در میان مبتلایان به سرطان، متاستاز کرده؛ گروهی از بیماران که تعدادشان کم نیست، با هزینههای کمرشکن درمان مواجه شدهاند. آنها در مسیر، یا از ادامه درمان منصرف میشوند یا از همان ابتدا با اعلام تعرفه اولین آزمایش، دست میکشند و به خانه میروند. (انتشار یک عامل بیماریزا از یک محل اولیه یا آغازین به یک محل دیگر یا ثانویه در بدن میزبان است. این اصطلاح معمولاً برای اشاره به متاستاز توسط تومور سرطانی استفاده میشود.)
روزنامه هم میهن نوشت: بهمنماه، مدیرعامل موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان خراسان، از انصراف برخی خانوادهها از درمان سرطان کودکان بهدلیل مشکلات مالی خبر داده بود و قبل از آن، رئیس انجمن رادیوآنکولوژی ایران گفته بود که داروهای جدید سرطان وارد فهرست بیمهها نشدهاند؛ داروهایی که هر بار 10 تا 100 میلیون تومان است. داروهای ایمونوتراپی و تارگتتراپی یا همان درمان هدفمند، جزو این دستهاند. خرید این داروها در توان قشر کارمند و کارگر نیست و بهسختی میتوان آنها را تامین کرد، دولت در قالب بیمه هم حمایتی نمیکند.
آخرین آماری که وزارت بهداشت منتشر کرده، حکایت از ابتلای حدود ۱۹۰ هزار مورد جدید بیمار مبتلا به سرطان در کشور دارد که رشد 5 درصدی در سال را نشان میدهد. همه اینها در شرایطی است که برآوردشده 68 درصد از مبتلایان به سرطان، بهدلیل هزینههای بالای درمان، دچار هزینههای کمرشکن میشوند. کمرشکن، یعنی فرد بیش از یکسوم درآمدش را صرف هزینه درمان کند. سه دهک اول، از پرداخت این هزینهها عاجزند، چرا؟ چون بیشتر هزینهها بهجای بیمهها، از جیب بیماران پرداخت میشود. بیماران مبتلا به سرطان، هر روز فقیرتر میشوند.
خیلیها در مسیر درمان منصرف میشوند
مژگان میرحبیبی، عضو هیئتمدیره شبکه ملی خیریهها و نیکوکاران میگوید؛ افراد زیادی میشناسد که بهدلیل هزینهها، درمان را رها کردهاند، آنها حتی توانایی پرداخت تفاوت 10 و 20 درصدی بیمهها را هم ندارند، در روستاها مردم گاو، زمین و… میفروشند، قرض میگیرند تا درمان شوند. این درحالیاست که در برخی مناطق حتی تخت به اندازه کافی برای شیمیدرمانی وجود ندارد. در دزفول و اهواز موارد اینچنینی فراوان است، به همین دلیل افراد اصلاً مراجعه نمیکنند. حتی هزینه رفتوآمد ندارند تا دارو بخرند و درمان شوند. خیلیها در مسیر، از ادامه درمان منصرف میشوند.
براساس اعلام او، مشکل اصلی درمان سرطان بزرگسالان است؛ چراکه برای کودکان، موسسات خیریه فراوانی وجود دارد که حمایتشان میکند. هرچند بیماران زیادی همچنان از درمان عاجزند، مثلاً گفته میشود در یکی از بخشهای بیمارستان کودکان مفید، حدود 25 درصد از کودکان بستریشده که به انواع بیماریها مبتلا هستند، بهدلیل نداشتن هزینه، ترخیص نمیشوند و مددکاری مانده با این بیماران چه کند: «هزینههای درمان بیماران مبتلا به سرطان، بسیار بالاست، روزبهروز قیمت داروها بیشتر میشود؛ چه داروی بزرگسال و چه داروی کودکان. برخی از موسسات میگویند درمان برخی از بیماران در یکماه، به یکمیلیارد تومان هم میرسد.»
به گفته حبیبی، داروها بهدلیل تحریم وارد و ثبت سفارش نمیشوند، داروهایی که از کشورهای دیگر به ایران فرستاده میشوند، در گمرک میمانند و ترخیص نمیشوند: «گاهی روند ترخیص آنقدر طولانی میشود که تاریخ مصرف دارو میگذرد، ما حتی در گمرک، دستگاههای رادیوتراپی هم داریم که یک خیّر بهصورت رایگان خریده و امضای دو وزیر پای برگه ترخیص آن زده شده، اما گمرک میگوید که باید ارزشافزوده آن پرداخت شود تا ترخیص کنند.
یکسالونیم پیش، خیری از آمریکا، یک دستگاه پیشرفته رادیوتراپی برای موسسه خیریهای در سمنان فرستاده اما دستگاه از همان زمان در گمرک است. مدیرعامل موسسه خیریه مدام اعلام میکند که ممکن است موش وارد دستگاه شود، یکی از سیمها را پاره کند و کل دستگاه خراب شود. این دستگاه بالای 200 میلیارد تومان قیمت دارد.»
میرحبیبی به نکته دیگری اشاره میکند: «شرکتهای دارویی دیگر بهصورت مدتدار دارو نمیدهند و برخی از آنها اعلام کردهاند که بعد از تعطیلات، با متقاضیان دارو، نقدی کار میکنند. همه اینها بهدلیل بالا رفتن قیمت ارز است. تعدادی از داروهای عادی که بهصورت روزانه در اختیار بیماران قرار میگیرد تا 350 درصد افزایش قیمت داشته است.» به گفته او، دارو، وارد میشود اما چون فارماکوپه نیست، بیمه نمیشود.
درحالیکه داروها هر سال بهروز میشوند و باید وارد فهرست فارماکوپه شوند، اما در ایران چند سال است که این داروها فارماکوپه نشدهاند، دارو در بازار آزاد پیدا میشود اما تحت پوشش بیمه نیست. این اتفاق به گونه دیگری برای داروهای ایرانی هم میافتد، دارو تولید میشود اما شرکتهای تولید کننده، فهرست جدید را به سازمانهای بیمهگر نمیدهند، بنابراین بیمه، قیمت جدید ندارد و تعرفهاش مربوط به دو تا سه سال پیش است. همین مسئله سبب میشود تا بیمار موقع پرداخت دچار مشکل شود.
موسسات خیریه، تنها بخشی از هزینهها را تامین میکنند، بخشی از آن بهعهده خانوادههاست و حالا همان بخش متعلق به خودشان را هم نمیتوانند پرداخت کنند: «یک بیمار از روستایی به داروخانه مراجعه میکند، قیمت و فاکتور را باید بگیرد و به موسسه خیریه بدهد تا آنها هم هزینه داروها را پرداخت کنند، اما داروخانهها در این وضعیت که دارو هر روز گران میشود، پیشفاکتور نمیدهند و میگویند که قیمتها لحظهای بالا میرود.»
او میگوید، در بسیاری از مواقع بیماران تصور میکنند که اگر داروی خارجی مصرف کنند، سریعتر بهبود پیدا میکنند، بههمین دلیل سراغ داروهای گران خارجی میروند: «قبلاً کمیتهای متشکل از چند پزشک متخصص در وزارت بهداشت فعال بود که برای پوشش بیمهای یک دارو تصمیمگیری میکردند. اما این کمیته هم تعطیل شده، حالا وضعیتی شده که پزشک هر دارویی تجویز کند، بیمار باید تهیه کند، به پزشک هم ارتباطی ندارد آن دارو بیمه است یا خیر، یا بیمار توانایی خرید دارد یا ندارد.»
به همه این مشکلات باید مقررات دستوپا گیر اداری برای تهیه دارو را هم اضافه کرد: «در کنار تحریمها و بالا رفتن قیمت دلار، همچنین بهروز کار کردن کارخانهها، مقررات دست و پا گیر اداری، بیماران را آزار داده است، آنها برای گرفتن داروهایشان با مشکلات زیادی مواجهاند.»
افزایش 50 درصدی مراجعه به خیریهها
موارد جدید ابتلا به سرطان بالا رفته و میرحبیبی میگوید که برخی از خیریهها اعلام کردهاند حدود 50 درصد به مراجعهکنندگانشان اضافه شده. همه اینها در شرایطی است که خیریهها دیگر ظرفیت گذشته را ندارند؛ قبلاً موسسههای خیریه میتوانستند 100 درصد به بیماران کمک کنند، حالا این میزان به 50 درصد رسیده است. خود وزارت بهداشت اعلام کرده که سال آینده، بسیار سخت خواهد شد. یک خیر همان مبلغ 100 میلیون تومانی که حالا پرداخت میکند را به موسسه میدهد، اما این مبلغ برای سال آینده کافی نیست. به همین دلیل بیماران هم ناچار میشوند برای تامین هزینههای درمانشان طلا، خانه، ماشین و… را بفروشند؛ البته اگر داشته باشند.
به گفته او، وقتی بیماران کارشان به بخش خصوصی میافتد با دو، سه جلسه شیمیدرمانی یا رادیوتراپی، سقف بیمهشان پر میشود بنابراین یا باید دست از درمان بکشند یا به سمت خیریهها بروند. گاهی هم پزشکان، مشاورههای اشتباه میدهند و بیمار را ترغیب میکنند به مرکز درمانی مشخصی برود.
کاهش کمک خیّران
جمیله مظفری، سالها درگیر سرطان پستان بوده و حالا با یکی از موسسات درمان سرطان فعالیت میکند. او در بخش شیمیدرمانی بیمارستان مهدیه تهران هم فعال است و بیمارانی که نیازمند حمایت مالی برای درمانند را شناسایی میکند. شش نفر از اعضای درجه یک خانواده مظفری، درگیر سرطان بودهاند و او به خوبی با هزینهها آشناست. به گفته او، خانوادههای با تعداد بالای بیمار مبتلا به سرطان، باید تست ژنتیک بدهند، اما همین تست 20 میلیون تومان است و همه نمیتوانند انجام دهند؛ چراکه تحت پوشش بیمه نیست.
او صحبتها درباره توقف درمان گروهی از بیماران را تایید میکند و در عین حال میگوید که تیم حمایتیشان داروهای مورد نیاز بیماران را تهیه میکنند، گاهی از کشورهای همسایه میخرند و میگوید که داروها بهشدت کمیاب شده و بیمار باید دوندگیهای زیادی کند تا بتواند داروی مورد نیازش را تهیه کند، آنهم بهشرطیکه پولش را داشته باشد.
به گفته او، در مقابل بالا رفتن تقاضا برای گرفتن کمکهزینه درمان، تعداد خیّران هم بهشکل واضحی کم شده. برخی از آنها میگویند که نیازمندان در اطرافشان بیشتر شدهاند یا مثلاً میخواهند به بیماران دیگر کمک کنند؛ نمونه آن موسسه خیریهای است که پس از 9 سال همکاری با آنها، حالا میخواهد به بیماران پروانهای سیستان و بلوچستان کمک مالی کند.
مظفری میگوید که بخشهای شیمیدرمانی هر روز در حال گستردهشدن هستند، مثل بخش شیمیدرمانی بیمارستان مهدیه تهران. هرچند پزشکان بیمارستان مهدیه کارت خیّران را دارند، تیمهای حامی هم فعال هستند و مددکاران هم بیماران را پذیرش میکنند، بااینهمه باز هم نمیشود تمام بیماران را پوشش داد. با اینکه گفته میشود در بخش دولتی، هزینههای درمان هم ارزانتر است اما مسئله نوبتدهی دیرهنگام است، اغلب دستگاهشان خراب است. در بخش خصوصی هم برای 30 جلسه رادیوتراپی باید بین 30 تا 70 میلیون تومان پرداخت کرد و عملاً بیمار مستاصل مانده است.
منبع:عصرایران