نصرت‌الله تاجیک در یادداشتی با عنوان «تاثیر پارادایم سیاست خارجی بر مبارزات انتخاباتی» در روزنامه اعتماد نوشت: آن‌قدر نقش سیاست خارجی در اداره امور کشور پررنگ شده که در کنار سوءمدیریت و ناکارآمدی در زمینه‌های گوناگون حکمرانی، حل مشکلات خارجی کشور در اولویت قرار دارد، به گونه‌ای که در دولت آینده هر کسی رییس‌جمهور شود نقش وزیر امور خارجه از وی مهم‌تر نباشد کم‌اهمیت‌تر هم نیست!

 

لذا هم‌اکنون دغدغه مردم که هنوز یخ دلزدگی ناشی از تحولات 1396 به بعد، آب نشده و برای رفتن پای صندوق، اطلاع از برنامه‌های نامزدها در زمینه سیاست خارجی و اقتصاد را مهم می‌دانند. تا مطمئن شوند نامزد موردنظر با برنامه و مجری توانمند می‌تواند با یک سیاست خارجی متوازن و تنش صفر زمینه سرمایه‌گذاری خارجی، تولید شغل و محل فروش کالاهای تولیدی کشور را فراهم کند.

 

کاری که منجر به رونق تولید و افزایش درآمد مردم از محل بخش خدمات مانند گردشگری و تولیدات صنعتی، کشاورزی و فرآورده‌های نفتی بشود، امید به آینده را افزایش و از ناهنجاری‌های متعدد چون فساد، مهاجرت، طلاق، اعتیاد و… جلوگیری کند. این مساله سیاست خارجی دولت آینده آن‌قدر مهم است که اگر چند قطبی در مبارزات انتخاباتی شکل بگیرد حول افراد نیست، بلکه چگونگی پارادایم سیاست خارجی دولت چهاردهم و توان اجرایی نمودن تغییرات مورد نیاز آن است!

 

در این مدت 24 ساعتی که از اعلام اسامی نامزدها گذشته است متاسفانه فضای جامعه آن‌قدر سرد است که طول می‌کشد تا شور انتخاباتی به وجود آید، اما در همین مدت کم چون جامعه علی‌رغم خمودی، افسردگی و انفعال تشنه امید است، میزان استقبال از راه یافتن آقای پزشکیان به مرحله مبارزه انتخاباتی صرف‌نظر از دلایل و انگیزهای حکومت، نشان از آن دارد که امیدی نو در وجدان عمومی برای تغییر شرایط و خروج از یأس و انفعال که مهم‌ترین عامل فروپاشی یک ملت است، نمودهایی از آغاز سر زدن جوانه امید را از خود بروز داده است و این مسوولیت ایشان را در برنامه‌ریزی، انتخاب همکاران مناسب و معرفی آنها و برنامه‌های خود در زمینه‌های مهم ازجمله سیاست خارجی و اقتصاد به مردم دو چندان سنگین‌تر می‌کند تا میثاقی جدید بین وی و مردم امضا شود.

 

این اقدام قشر مردد و مخصوصا آن دسته که به این چینش انتخاباتی بدگمان هستند به پای صندوق می‌آورد. البته در کنار آشنایی با سازوکارها، اهداف، انگیزه‌ها، نیازها و بازی‌های حکومت، اما نباید از قدرت و نقش مردم در بازیگردانی هم غفلت نمود.

 

ضمن آنکه راهی جز صندوق نداریم و ثمره رها کردن کشور در دست جناح محافظه‌کار در سه سال گذشته را نیز دیده‌ایم پس شاید با انتظارات حداقلی بتوان نتیجه بهتری برای اصلاح روندها، سیاست‌ها و رویکردهای حکمرانی گرفت. اما بعد از این مقدمه چه باید کرد؟!

 

به هر صورت الان شاهد تغییرات منطقه‌ای و بین‌المللی هستیم، از طرفی اهداف سیاست خارجی بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هم از سیاسی و امنیتی به سوی اقتصادی گسترش پیدا کرده و هم به قدری به یکدیگر نزدیک است که حتی رقابت‌ها از منظر اهداف و دستاورد همپوشانی هم دارد و از طرف دیگر آن دوران جنگ سرد نیز گذشته که مجال و فضای بازی برای ایفای نقش قدرت‌های کوچک‌تر به‌جا مانده باشد تا ایران بتواند از این طریق برای تامین منافع حداکثری و جبران عقب‌ماندگی‌های چند دهه گذشته که باعث تجمیع مطالبات معوق اقشار گوناگون ملت شده، یک بازی قدرتمند تمام‌برد انجام دهد.

 

لذا یکی از اولویت‌های سیاست خارجی دولت چهاردهم ضرورت وقوع شیفت پارادایم برای تنوع‌بخشی به سیاست خارجی خود، کنار نهادن سیاست دشمن‌محوری و اتخاذ راهبرد ایجاد توازن بدون تغییر اصول اساسی سیاست خارجی کشور است تا به افکار عمومی دنیا و مخصوصا نخبگان و مراکز مطالعاتی جهان نشان دهد که هدف ایران از بازیگری منطقه‌ای و بین‌المللی تامین منافع و اهداف سیاست خارجی‌اش است و قصد دشمنی با کشورها و به‌هم زدن بازی‌های بین‌المللی را ندارد.

 

مخصوصا اگر در این بازی‌ها سایر بازیگران منطقه‌ای و جهانی اهداف سیاست خارجی ایران را امنیتی نکرده و قصد حذف نقش ایران در میان نباشد. باتوجه به ظرفیت‌های نرم و سخت‌افزاری این حق ایران است که درصدد اجرای توازن‌بخشی به سیاست خارجی خود و ایجاد رابطه معقول با شرق و غرب باشد، اما برای اجرای موفق این رویکرد حتما باید سیاست متوازن دنبال شود تا با این توانمندی‌های عموما «سخت‌افزاری و تا حدی هم نرم‌افزاری که تولید کرده‌ایم، هم زهر مخالفت‌های غرب گرفته شود و از ظرفیت‌هایش استفاده گردد و هم خودمان را به ظرفیت‌های شرق محدود نکرده باشیم،

 

زیرا در دوران فعلی که جهانی شدن اقتصاد جای هیچ‌گونه شک و شبهه‌ای برای تعاملات اقتصادی بین‌المللی به‌جا نمی‌گذارد و اقتصاد سیاسی ضعیف ایران نه تنها تک محصولی بلکه سفره مردم به غلط به فروش نفت وصل شده، به‌نظر می‌رسد تنها راه اتخاذ این سیاست است که باید با تفکر سیاسی که هسته آن مصالحه است و دور شدن از سیاست‌های حذفی و دشمنی با کشورها و در قالب اجرای مگاپروژه‌های همکاری‌های توسعه اقتصادی منطقه‌ای و بین‌المللی طراحی و اجرا گردد.

 

فضای ناشی از ایجاد توازن و تنوع‌بخشی در سیاست خارجی با ایجاد رابطه با تمامی بازیگران به اندازه‌ای وسیع است که با حاصل جمع ویژگی‌های پهنه ژئوپلیتیکی ایران و پیشرفت‌هایی که در آموزش نیروهای جوان و بخش فناوری و سخت‌افزار داشته است، لاجرم قدرت منطقه‌ای ایران از سوی قدرت‌های موثر و فرامنطقه‌ای مورد شناسایی قرار می‌دهد و ایران سطح تعاملات خود را از همسایگان و نیروهای تاثیرگذار منطقه‌ای به بازیگران و ذی‌نفعان فرامنطقه‌ای می‌کشاند و این خود زمینه تامین منافع ملی حداکثری ایران خواهد شد.

 

دولت چهاردهم باید توجه داشته باشد مجموعه تحولات و ظرفیت‌های سخت و نرم‌افزاری ایران به گونه‌ای رقم خورده است که نه نگاه به شرق و نه توسعه روابط منطقه‌ای به فرض وقوع، کشور را از روابط با غرب بی‌نیاز نخواهد کرد! بلکه شرق، غرب، کشورهای منطقه و همسایگان همه مکمل یکدیگرند و وضعیت اقتصادی ایران و مخصوصا نیاز به فناوری و سرمایه‌گذاری خارجی برای جبران خروج ما از بازار انرژی بین‌المللی و لطمه‌ای که بر اثر تحریم‌ها و سوءمدیریت به حجم اقتصادش خورده، بدون شک کاهش تنش با غرب و عادی‌سازی روابط با آنها تا حداقل بتوان هم از ظرفیت‌های احتمالی آنها بهره برد و هم با کاهش مزاحمت‌های آنان از ظرفیت‌های همسایگان و شرق بهره برد، از ضروری‌ترین اقدامات است و این عملی نخواهد شد الا با اتخاذ راهبرد توازن در سیاست خارجی و تنش صفر با جهان. ان‌شاءالله!

منبع:عصرایران

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما