گزارش کردن مبنای تفکر و فرهنگ تبلیغی، آیت الله عبدالله جوادی آملی فیلسوف، حقوقدان، مفسر قرآن، مدرس حوزه علمیه قم و از مراجع تقلید شیعه است. آنها خاطرات خوبی از حضور در تهران دارند.
همشهری نوشت: ایشان در بخشی از خاطرات خود به نماز جماعت که مایه خیر و برکت بود اشاره می کنند: «یکی از برکات و دستاوردهای تحصیل در تهران شرکت در نماز جماعت مرحوم آیت الله العظمی آقا بود. سید احمد خوانساری رضی الله عنه ظهر در مسجد سید عزیزالله به امامت ایشان برپا شد. این هم یک شور الهی بود که خود را به صورت جرقه ای در دل ما پیدا کرد. چون با وجود اینکه نماز جماعت در خود مدرسه مروی و مساجد مجاور برگزار می شد، اما به دلیل شوق و شوق نماز ظهر آنها، مجبور شدیم مسیر طولانی را از مدرسه مراوی تا مسجد حاج سید عزیزالله طی کنیم و توانستیم. برای شرکت در نماز جماعت . ما از مرحوم آیت الله سید احمد خوانساری که مردی وارسته و با اخلاق و امین در علم و عمل بود لذت بردیم و معلوم بود که نماز جماعت ایشان مایه خیر و صلاح ماست. و مایه برکت است زیرا حضور طلاب و دیگران در نماز جماعت بسیار مؤثر است و در رشد آنان نقش بسزایی دارد. در چند سالی که در ماه مبارک رمضان در تهران تبلیغ نمیکردیم، نه تنها در نماز جماعت مرحوم آقای خوانساری شرکت میکردیم، بلکه در درس اعیاد مرحوم آقای شیرانی نیز شرکت میکردیم.»
مبارزه با بهائیان
وی در ادامه به بیان خاطرات خود در مسجد امام (ره) می گوید: بعد از اقامه نماز جماعت آقای خوانساری برای شنیدن سخنرانی مرحوم حجت الاسلام والمسلمین فلسفی واعظ شیخ محمدتقی به مسجد رفتیم. امام فعلی (شاه سابق) و از بیانات شیرین و آموزنده ایشان بهره بردند; مخصوصاً در این زمان مبارزه با مذهب استعماری بهائیت در حال انجام بود و در افشای این جریان و طرح و رد شبهات واهی آن بسیار خوب عمل می کردند. لذا مرحوم آقای فلسفی نقش مهمی در مبارزات ضد بهائیت داشت. البته با توجه به اهمیت کار ایشان و حساسیت حکومت طاغوت نسبت به بهائیت، باید مورد حمایت و حمایت عده ای از مردم مؤمنی قرار می گرفت که از نزدیک با ایشان همکاری می کردند و از ایشان حمایت می کردند. مرحوم آیت الله العظمی بروجردی رضی الله عنه نیز در حمایت از آقای فلسفی نامه نوشتند و فرستادند و ایشان نیز نامه آقای بروجردی را از منبر قرائت کردند. در همین زمان، مرکز فعالیت سیاسی- مذهبی بهائیان به نام «حظیره القدس» از دست آنان گرفته و ویران شد. اما این امر به دلیل حمایت رژیم و درباریان که بسیاری از آنها یا رسماً بهائی بودند و یا به نمایندگی از کشورهای غربی و استعماری وظیفه دفاع و تقویت این فرقه مخالف را از منظر سیاسی داشتند، به نتیجه نرسید. گرچه جنبش ضد بهائی به طور جدی دوام نیاورد و به دلیل اخلال در نظام طاغوت و حمایت های خارجی از آن، مرکز فعالیت های فرهنگی و سیاسی بهائیان (حدیره قدس سره) از بین نرفت، اما تا حدی از بین رفت. این کارزارهای فرهنگی ثمربخش بود و سخنان و شبهات بهائیان مورد انتقاد و رد قرار گرفت. و مرحوم آقای فلسفی رضوان الله در این حرکت بسیار موفق و مؤثر بودند.