زنان در فیلم های داریوش مهرجویی نقش ویژه ای دارند. او علاوه بر در نظر گرفتن نقشی ویژه برای زنان در بیشتر فیلم هایش، رباعی با نام هایی از زنان ساخت که حتی در این سال ها از اعتبار و اهمیت آن ها کاسته نشده است. به مناسبت درگذشت این کارگردان محبوب، مهم ترین شخصیت های زن اثر داریوش مهرجویی را مرور می کنیم.
به گزارش پی ام آپ، در این مورد تنها به مهم ترین آثار داریوش مهرجویی و مهم ترین قهرمانان کارنامه کاری او پرداخته ایم و به همین دلیل برخی از فیلم ها را حذف کرده ایم. به عنوان مثال آخرین فیلم داریوش مهرجویی با حضور یک دختر جوان ساخته شد. مهرجویی در «لمینور» به مشکلات و محدودیت های دختری به نام نادی با نوازندگی فردیس احمدیه پرداخت که در خانواده ای سنتی زندگی می کرد و اجازه نواختن هیچ سازی را نداشت.
مستاجران نادره خیرآبادی مادر عباس 1365
نادره خیرآبادی در «اجاره نشین ها» نقش مادر عباس و مهندس را بازی کرد. مادر مهربانی که مدام برای ایجاد آرامش تلاش می کرد و تنها کسی بود که عباس به او گوش می داد و درباره اش حرف نمی زد. نکته قابل توجه این است که در واقع نادره خیرآبادی و عزت الله تزمامی متولد 1303 هستند و حتی نادرا 6 ماه از تزمامی کوچکتر است اما در این فیلم نقش مادرش را بازی کرده است و جالب اینجاست که هیچکس توجهی به این فیلم نکرده است. این. تفاوت: سنی نداشت، همه او را در این نقش باور داشتند. نادره پیش از این فیلم بارها نقش مادر را بازی کرده بود و این بار بازی درجه یک خود را به نمایش گذاشت.
هامون | بیتا فرهی | مهشید | 1368
محور اصلی فیلم «هامون» داریوش مهرجویی، آشفتگی شخصیت هامون است، اما مهشید نیز این آشفتگی را به گونه ای دیگر نشان می دهد. مهشید و هامون هفت سال است که با هم زندگی می کنند. عشقی که بیشتر شبیه یک تجربه کنجکاو به نظر می رسد تا عشق واقعی. حالا بعد از گذشت چندین سال، مهشید احساس می کند که هامون نتوانسته به خواسته اش برسد. مهرجویی مهشید را زنی علاقه مند به دنیای مدرن و روشنفکری معرفی می کند اما او خالی است و همه چیز را در ظاهر می بیند. هامون برای حل مشکلاتش به کتاب، سفر و گفتگو می چسبد، اما مهشید برای حل این مشکلات به سرگرمی های ناپایدار روی می آورد و مجذوب شنیدن تعریف و تمجید می شود. او در هیچ چیز محکم نیست و اصلاً معنای زندگی را نمی داند. شما از زندگی راضی نیستید، اما هدف مشخصی ندارید و نمی دانید چگونه به رضایت برسید.
بانو بیتا فرهی | بانو مریم 1370
داریوش مهرجویی در فیلم بانو واقعیتی تلخ را فاش کرده است. زنی مهربان و دلسوز که به دیگران کمک می کند به تدریج متوجه می شود که دیگر حتی مالکیت خود را هم ندارد. مریم بانو محور اصلی فیلم است و به عنوان نماد خوبی معرفی شده است. در ابتدای فیلم با خیانت همسرش روبرو می شود و از همسایه های بی خانمان در ویلای خود استقبال می کند که حضورشان باعث می شود احساس تنهایی نکند. از جایی به بعد متوجه می شود که از لطف او سوء استفاده کرده اند و خانه اش را غارت می کنند. بیتا فرهی توانسته در اجرای خود احساسات یک زن تنها را از اعماق دل شکستگی تا اوج امید و شادی به نمایش بگذارد. بخش عمده ای از جذابیت نقش به شخصیت پردازی دقیق مهرجویی برمی گردد، اما فرهی آنقدر باورپذیر آن را بازی کرده است که احساس می کنیم ما نیز از این ظلم آسیب دیده ایم.
سارا | نیکی کریمی سارا | 1371
کریمی در فیلم «سارا» در قالب زنی مومن به نام سارا ظاهر شد. زنی که مجبور می شود شبانه روز کار کند تا هزینه جراحی شوهر بیمارش را بپردازد و بینایی او را از دست بدهد، اما شوهرش قدر زحمات او را نمی داند و با بهبود بیماری او را متهم می کند. کریمی پس از عروس، این بار با ظاهری ساده و حتی محجبه، می دانست چگونه به درستی نقش زنی را به تصویر بکشد که تمام زندگی اش را زیر پای همسرش می گذارد. نام نیکی کریمی در یازدهمین جشنواره فیلم فجر در فهرست نامزدهای بازی در فیلم «سارا» قرار گرفت. حضور او در فیلم داریوش مهرجویی و بازی متفاوت سارا موفقیت دیگری به او داد و تا حدودی جایگاه او را در سینمای ایران تثبیت کرد.
پری | نیکی کریمی پری | 1373
داستان در مورد سیر تحول یک زن از ایمان ظاهری و افراطی و سردرگمی در دین به واقعیت است. زنی که از نظر اعتقادی خود را در مسیر همسرش نمی بیند، با کمک یک دفترچه و مواجهه با پرسش های فراوان، به جایی می رسد که تعریف جدیدی از مبحث ایمان و هستی پیدا می کند. مهرجویی این فیلم را بر اساس «فارنی و زویی» دیوید جی سلینجر نوشته که از قضا با واکنش های منفی نویسنده مواجه شد. پس از اینکه نام نیکی کریمی به دلیل بازی در فیلم های «عروس» و «سارا» در فهرست نامزدهای سیمرغ بلورین قرار گرفت، بار دیگر برای بازی در فیلم «پری» نامزد دریافت سیمرغ شد. اما این بار بخت با او یار نبود و سیمرغ بلورین جشنواره بیست و دوم به دست او نیفتاد.
لیلا | لیلا حاتمی لیلا | 1375
«لیلا» شروعی عاشقانه دارد. زن و مرد جوانی که زندگی عاشقانه ای دارند و هیچ مشکلی در پیش ندارند. دخالت های مادرشوهر و موضوع ناباروری لیلا ماجرا را به سمت دیگری می کشاند و لیلا به دلیل عشق زیادی که به همسرش دارد تصمیم می گیرد او را از حق پدر شدن محروم نکند. لیلا در حالی که از درون به سوی نابودی می رود، عاشقانه همسرش را همراهی می کند تا با زن دیگری ارتباط برقرار کند و مدام سعی می کند طوری رفتار کند که انگار با این موضوع مشکلی ندارد اما درست در شب عروسی که خانه برای عروس خالی است. و داماد او چنین می کند، وقتی عروس و داماد وارد خانه می شوند، قدرتش را از دست می دهد و به هم می ریزد و دیگر نمی تواند همسرش را ببیند یا با او زندگی کند. چهره لیلا از ابتدا تا انتهای فیلم رنگ می بازد و کم کم رگه های شادی از بین می رود.
درخت گلابی گلشیفته فراهانی میم | 1376
محور اصلی فیلم نویسنده ای به نام محمود است که پس از سال ها نویسندگی و تدریس و مبارزه سیاسی اکنون احساس می کند که با افکارش مشکل دارد و نمی تواند چیزی بنویسد. سفر او به باغ کودکی اش برای نوشتن آخرین کتابش، او را با خاطرات درخت گلابی و معشوقه نوجوانش میم پیوند می زند. میم یک نوجوان پرشور است که شعر و تئاتر را دوست دارد. دختری که از او بزرگتر است و خودخواه به نظر می رسد. محمود تمام تلاشش را می کند تا عشقش را به او ابراز کند و میم در دنیای خودش است و آنقدر که باید به او اهمیت نمی دهد. تا اینکه بالاخره میم ایران را ترک میکند و وقتی میخواهد برود، از محمود میخواهد که با او بیاید، اما سالها بعد محمود چنان درگیر سیاست میشود که میم را فراموش میکند و میم نیز در یک تصادف میمیرد. میم تصویری از یک عاشق سرسخت ارائه می دهد و بی تفاوتی و رها شدن محمود بخشی از ویژگی های اوست که در بازی گلشیفته فراهانی نمود پیدا می کند.
بماند معصومه بخشی | بمان 1380
مهرجویی در سال ۱۳۸۰ فیلم دیگری با محوریت زندگی سه جوان ایلامی ساخت. این فیلم به زندگی سه دختر می پردازد، اما تمرکز فیلم بر روی بمانی است که نام او برای فیلم انتخاب شده است. بمانی دانش آموزی از خانواده ای پرجمعیت و فقیر است. پدرش رفتگر شهرداری است و برای پرداخت اجاره خانه اش تصمیم می گیرد دخترش را به عقد صاحبخانه اش درآورد. بمانی که عاشق پسر چوپان است عصیان می کند و با چوب به سر خالو می زند اما زیر بار کاری که کرده نمی تواند زنده بماند و در نهایت خود را می سوزاند. «بمانی» به اندازه دیگر آثار مهرجویی در آن زمان موفق نبود و آنطور که باید دیده نشد، اما در مجموع موضوع مهمی را لمس کرد.
مهمان مادر گلاب آدینا عفت 1382
«مهمان مادر» درباره مادری بیمار از طبقه فقیر جامعه است که به دلیل شکستگی پای خواهرزاده اش به بیمارستان می رود. گلاب آدینا در فیلم «مامان مامان» نقش مادری بیمار و فقیر و در عین حال شرافتمند و مسئول را در شرایط بحرانی بازی می کند و حداکثر نقطه استیصال یک زن هم کلاس خود را به نمایش می گذارد. او لباس عفیف می پوشد و مانند زنان ساده این قشر احساسات خود را ابراز می کند تا کاملاً باور کنیم که او متعلق به همان خیابان و محله است. گلاب آدینه قبل از «مهمان مامان مامان» در فیلم «زیر پوست شهر» نقش یک مادر طبقه پایین را بازی کرده بود و یکی از دلایلی که داریوش مهرجویی آدینا را انتخاب کرد، توانایی او در ایفای این نقش بود. او نامزد «مهمان مامان مامان» شد و سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد.
سنتور گلشیفته فراهانی هانیه 1385
گلشیفته فراهانی اولین بار در نوجوانی مقابل دوربین داریوش مهرجویی قرار گرفت و در فیلم «درخت گلابی» نقش میمکی را بازی کرد. در فیلم قرن اما حضور او کاملا جدی بود. هانیه یکی از هواداران علی سنتوری معرفی شد که به صورت عاشقانه به او علاقه مند بود. دختری شاد و هیجان زده که کم کم در مسیر زندگی با علی به زنی تنها و غمگین تبدیل می شود. او به تنهایی خانه را حمل می کرد و سعی می کرد علی را از مواد مخدر دور کند، اما در نهایت وقتی دید علی را جلوی چشمانش نابود می کنند، چاره ای جز رها کردن او نداشت. تغییر تدریجی هانیه از دختری بشاش به زنی بالغ و خسته از نکات مهم این نقش بود.