فیلم‌های زندگی‌نامه، روایتگر رویدادهای مهم تاریخی هستند و در این گونه فیلم‌ها، بخشی از زندگی افراد مهم به تصویر کشیده می‌شود. سینمای بیوگرافی را می‌توان به‌عنوان شخصیت‌پردازی سینما توصیف کرد که می‌کوشد بحران‌ها و دغدغه‌های شخصیت مورد توجه و موضوع آن را چه از جنبه‌های درونی و چه بیرونی آشکار کند و مسیر رشد و تکامل و عیوب شخصیت‌هایش را بررسی و پردازش کند. یک کل

به گزارش اعتماد، فیلم سینمایی «شاه توت» به نویسندگی و کارگردانی «مت جانسون» محصول امسال (2023) کانادا یک فیلم زندگینامه ای است که تا حدودی دارای مولفه هایی از سینمای کمدی است و البته این موضوع آسیبی به روایت اصلی وارد نکرده است. از داستان و حقایق آن .

این فیلم که حول محور دو شخصیت اصلی آن، مایک لازاریدیس (با بازی جی بارچول) و جیمی بالسیلی (با بازی گلن هاورتون) می چرخد، داستان ظهور و سقوط و ظهور و سقوط شرکت Research in Motion را روایت می کند. که نشان دهنده سهل انگاری و بی تفاوتی مدیران تصمیم گیر نسبت به اقدامات و چشم اندازهای شرکت رقیب (اپل) و دست کم گرفتن آن، باعث حذف گوشی های هوشمند بلک بری ساخت این شرکت می شود.

قطعا این فیلم می تواند نمونه ای بی بدیل برای آموزش مدیران کسب و کارهای مختلف باشد که چگونه جاه طلبی و نادیده گرفتن منشاء مشتری از سوی موسسان شرکت بزرگی مانند RIM (مخفف Research in Motion) باعث ورشکستگی مطلق شد. و از دست دادن کل بازار تلفن همراه. خواهد بود در این فیلم بیوگرافی شخصیت «لازاریدیس» به عنوان شخصیت فنی و مهندس فنی و در کنار او شخصیت «بالسیلی» به عنوان بازاریاب و شخصیتی خوش زبان در ارائه برند این شرکت معرفی شده است. ، که باید در شرایط مختلف مکمل یکدیگر باشند.

از این منظر، فیلم شخصیت «لازاریدیس» را ایستا و مخالف هر تغییری و شخصیت «بالیسلی» را شخصیتی پویا (پویا) و دگرگون معرفی می کند که از زمان در دو قطب متضاد حرکت می کنند و ظاهر می شوند. به زمان بنابراین در داستان پردازی فیلم، نقش ارتباط این عناصر در پیشبرد روایت بسیار تعیین کننده و در هم تنیده است و فیلمساز در شخصیت پردازی این دو عنصر از متناقض بودن واقعه بهره برده است.

البته در کنار این دو شخصیت می توان به شخصیت «داگ فرگین» (با بازی مت جیسون، نویسنده و کارگردان فیلم) اشاره کرد که با حضور او مثلثی از اضداد شکل می گیرد به طوری که در طول فیلم این شخصیت سعی دارد با خلق محیطی سرگرم کننده و نشاط آور، نظم و انضباط و یک سویه بودن و دید خشک محیط کار را از «باللیسلی» بشکند.

این فیلم زندگینامه ای دیالوگ و لحن بیان خود را به درستی کدگذاری و شخصی سازی کرده است و به این ترتیب در شخصیت پردازی برای هر یک از آنها موفق بوده است. حتی قاب های آغازین فیلم که شخصیت های فیلم را از پشت ویترین سازمان ها به صورت تار و تار نشان می دهد، در راستای شخصیت پردازی ارائه شده است. اما داستان فیلم که از سال 1996 با معرفی گوشی موبایل «پیوند جیبی» توسط شخصیت های لازاریدیس و فرگین آغاز می شود و تا سال 2007 که استیو جابز آیفون را به بازار معرفی می کند ادامه دارد، در مسیر اصلی قرار دارد. . این فیلم به این معناست که رقابت در بازار تلفن همراه با سرعت و ریتم مناسب پیش می رود.

درگیری های ناشی از شخصیت دایره ای و چندبعدی فیلم یعنی «بالیسلی» که سعی در استخدام مهندسان شرکت های رقیب با اختیار خرید سهام غیرقانونی در بازار داشته و از سوی دیگر در خرید باشگاه هاکی شکست خورده است، یکی است. از عوامل اکشن مولد شخصیت تخت فیلم، یعنی «لازاریدیس»، ساخت گوشی موبایل با صفحه نمایش لمسی است.

این فیلم شخصیتی مانند «باللیسی» را نشان می دهد که برای رسیدن به هر موفقیت و مبارزه آماده است از هرکس و هر چیزی قربانی کند، اما در نهایت قربانی بی برنامگی خود در بازار موبایل می شود و از طرفی هوشیار. و شخصیت وارسته، به عنوان «لازاریدیس» که می‌خواهد مشتریانش را وادار به کلیک کردن روی تلفن‌های همراه بلک‌بری دنیای دیجیتال خود کند، به‌تدریج به دلیل نداشتن نوآوری در رایانه ذهنی‌اش حبس می‌شود. این فیلم نشان می دهد که هر چقدر دو مدیر خوب و عالی در دو فاز مختلف یک سازمان عمل کنند، اگر یک مدیر استراتژیک در کنار خود نداشته باشند، منجر به از بین رفتن یک سازمان بزرگ در عرصه رقابت و مبارزه می شود. با محصولات مشابه؛ به همین دلیل است که تنها صدای وزوز گوشی های بلک بری توسط صاحبان آن شنیده می شود و پیام گوشی های آنها در شبکه مخابراتی یک چیز است. مشترک در دسترس نیست!

این فیلم بیوگرافی توانسته است به درستی دیالوگ و لحن بیان خود را متناسب با هر شخصیت کدنویسی و شخصی سازی کند و در این راه موفق به شخصیت پردازی هر یک از آنها شده است. حتی قاب های آغازین فیلم که شخصیت های فیلم را از پشت ویترین سازمان ها به شکلی تار و کم رنگ نشان می دهد، در راستای شخصیت پردازی ارائه شده است. اما داستان فیلم که از سال 1996 با معرفی گوشی موبایل «پیوند جیبی» توسط شخصیت های لازاریدیس و فرگین آغاز می شود و تا سال 2007 که استیو جابز آیفون را به بازار معرفی می کند ادامه دارد، در مسیر اصلی قرار دارد. . این فیلم به این معناست که رقابت در بازار تلفن همراه با سرعت و ریتم مناسب پیش می رود.

در داستان پردازی فیلم، نقش ارتباط این عناصر در پیشبرد روایت بسیار تعیین کننده و در هم تنیده است و فیلمساز از وقوع متناقض در شخصیت پردازی این دو عنصر سود برده است. البته در کنار این دو شخصیت می توان به شخصیت «داگ فرگین» (با بازی مت جیسون، نویسنده و کارگردان فیلم) اشاره کرد که حضورش نوعی مثلث اضداد را تشکیل می دهد، به طوری که در طول فیلم این کاراکتر تلاش می کند تا با ایجاد محیط کاری سرگرم کننده و نشاط آور، نظم و انضباط و یک سویه بودن و نگاه خشک محیط کار را از «باللیسلی» بشکند.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *