۱۴۷۸۵۶۴
بهترین ها: امروزه حتی اگر تحت تأثیر فرهنگ و هنر کره جنوبی (معروف به کی پاپ) قرار نگرفته باشید، مطمئناً افرادی را در اطراف و اطراف خود خواهید یافت که به این فضای رنگارنگ و شیک علاقه نشان می دهند. به نظر می رسد این موج عظیم اکنون مانند سیل قدرتمندی است که در نقاط مختلف جهان رخنه کرده و بر آن مسلط شده و در ده سال اخیر ایران را نیز فرا گرفته است. فضایی که در نگاه اول یک سرگرمی ساده به نظر می رسد اما با کمی دقت می توان فهمید که جریان چیزی فراتر از این حرف هاست. ویدئوی زیر را تماشا کنید:
ویدیویی که دیدید مربوط به یکی این یکی از برنامه های ناشناس رادیویی است که در روزهای اخیر با عناوین مختلف در فضای مجازی منتشر شده است. مهم نیست که چند درصد از مکالمات ویدیو را درک می کنید، زیرا هدف از پست محتوای خاص این ویدیو نیست. به طور کلی، اگر این برنامه را در تلویزیون دیده باشید یا به طور اتفاقی این کلیپ را در تایم لاین اینستاگرام خود مشاهده کرده باشید، احتمالاً چیز خاصی از محتوای آن دریافت نخواهید کرد، اما اگر می خواهید کمی کنجکاو باشید و به نظرات نگاه کنید، متوجه خواهید شد که نکته ممکن است تمرکز در این ویدئو بر روی یک تفاوت استراتژیک است، در ارتش نامرئی که به نظر می رسد بسیار محبوب است.
سهیل درباره این ویدیو نوشت: اینها ارتش نیستند، من اگر بودم دوربین همین الان در گلوی مجری بود.
یا مثلاً کامنت مرجان: «بیشتر شبیه توهین به مردم است، خیلی متاسفم».
احتمالاً در ابتدا اولین کلمه ای که توجه شما را جلب می کند «لوگو» است. اما این ارتش یا شاید لشکریان، دقیقاً چه مقامی است که برای رسیدن به آن باید خلوص نیت خاصی داشت؟ ظاهرا “ارتش” یا به عبارتی “ارتش” نام مستعار طرفداران گروه معروف موسیقی کی پاپ، “بی تی اس” است. نامی خاص که نشان دهد شما از طرفداران (کاملاً وفادار) این گروه موسیقی هستید و احتمالاً ترجیح و ارادت خاصی به همه اعضای این گروه دارید. اما از تعداد بحث ها و جنجال ها می توان حدس زد که این کلمه یک نام خاص نیست، بلکه یک حرفه است! حرفه ای جدید و احتمالاً فراگیر که هرکسی شایسته نام آن نیست و برای داشتن این عنوان داشتن شایستگی کافی و خلوص نیت لازم است.
در نگاه اول ممکن است عجیب به نظر برسد، اما این حجم از خشم، نفرت و البته عدم تحمل هر کسی را نگران می کند.
آیدا: اینها ارتش نیستند، ارتش نباش!
آرمیتا: «اگر ارتشهای «واقعی» بودند، هرگز اجازه نمیدادند میزبان اینطور به بتهایشان توهین کند.
و کامیار: به نظر من ارتش باید مجری را ساکت کند.
اما تنها نکته مربوط به این ویدئو، دعوای داخلی ارتش ها نیست (که خیلی جدی به نظر می رسد!). نکته دوم و مهم این است که تولید چنین محتوای جنجالی در پخش رسمی کشور چه معنایی می تواند داشته باشد؟ با مرور نظرات این برنامه متوجه می شویم که این ارتش هوشمند به راحتی به این سوال پاسخ می دهد:
یسنا که ناراضی به نظر می رسد: «اصلا خوشحال نیستم از بی تی اس در رادیو صحبت کنم، خدا را شکر هیچ وقت تلویزیون ایران را تماشا نمی کنم».
ساجده همچنین نوشت: «مخاطب ندارند، با این کارها می خواهند مخاطب جذب کنند و با قدرت بی تی اس دوباره می خواهند این کار را انجام دهند.
نازنین زهرا: آخرین تلاش صداسیما برای جذب مخاطب
و امیرعلی: «وقتی هیچکس به تلویزیون توجه نمی کند، باید همین کار را بکند».
اما سوال اصلی اینجاست؛ آیا واقعاً این ارتش آنقدر بزرگ است که برای حفظ تعداد بینندگان تلویزیون باید به منافع آن پناه برد؟ آیا تولید برنامه برای این قشر از جامعه تنها راه حلی است که سازندگان می توانند به آن فکر کنند؟
در هر صورت نباید قانون را نادیده گرفت. علیرغم اختلافات درون سازمانی، قدرت تشخیص این ارتش بسیار بالاست زیرا وقتی چیزی را از طریق رسانه ها می شناسید و با آن ارتباط برقرار می کنید، بازی های رسانه ای را نیز می شناسید. خوب می فهمید که حتی اگر صدا و سیما باشد، وقتی تولید محتوای خوب و باکیفیت به صفر نزدیک می شود، باید برنامه ای ویژه درباره کی پاپ ساخت تا توجه این ارتش قدرتمند را به خود جلب کند. بله، قطعا گزینه های بهتری برای کاهش این وابستگی به فرهنگ و هنر کشورهای دیگر وجود دارد، اما چرا باید نقد را کنار بگذاریم و به دنبال اعتبار باشیم؟
برای دسترسی سریع به آخرین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان بهترین اپلیکیشن را نصب کنید.
منبع:برترینها