رسول سلیمی: «فتنهی آرام» و «جنبش آرام مهسا» نامهای جنبش پاکسازی تمامیتخواه به سیاستمدارانی داده میشود که از انتخابات سال ۱۳۹۷ تاکنون با ابزارهای رد صلاحیت، گاهی با تبلیغات سیاه و استدلالهای مخالف، فرآیند پاکسازی را در کشور انجام میدهند. اعضا. خانواده فعالان سیاسی منتقد همچنان به دنبال حذف سیاسی نخبگان غیرمتعهد به هر وسیله ای هستند. اما با گذشت زمان، تیغه جریان شبکه دایره ای از خودی ها را نیز در بر گرفته است.
علی لاریجانی از اصولگرایان حامی آرمان های تشکل سنتی جامعه روحانیت مبارز و وفادار به مرجعیت قانونی و قانون اساسی به دلیل حمایت از برجام و مقابله با تندروها در انتخابات مجلس دهم 1400 ثروت خود را از دست داد. و او هدف تطهیر شد. یا محمود احمدی نژاد که در عین ماندن در دایره نظام، مرتکب اشتباهاتی شد، اما نمایش وفاداری متزلزل او ستاره بخت او را پایین آورد و برچسب «جریان انحرافی» را به تیغ تطهیر رساند.
در چنین شرایطی، جریان توتالیتر-پاکگرا که نفوذ پنهانی بر نهادهای حساس کشور دارد، به تدریج راهبرد خود را برای توسعه تمامیتخواهی در کشور تبیین میکند و معتقد است که «تمدن اسلامی» موجود در آمریکا ضروری است. دستیابی به گفتمان اسلام سیاسی، ظهور «دولت اسلامی»، مستلزم تسلط بر همه ارکان کشور و حضور مدیران وفادار به ارزشهای ایدئولوژیک تعریف شده توسط این جریان است. نمایندگان این تفکر از مجلس نهم تا یازدهم، اعضای جبهه پایداری هستند که مبانی فکری آن ها دلالت بر این ندارد که مشروعیت نظام سیاسی از مردم نشات می گیرد.
مرحوم مصباح یزدی، نظریه پرداز این جریان، معتقد بود «دموکراسی بومی غربی ها ابزاری برای ماست.» رفراندوم به ما مشروعیت نمی دهد. پذیرش می آورد. ممکن است در آینده قانون به گونه ای طراحی شود که مردم در مورد تعیین استاندار نظر بدهند. از نظر اسلام، این قانون و این جریان اشکالی ندارد، اما این بدان معنا نیست که مردم به آن مشروعیت بدهند. وگرنه تصمیم اصلی، تصمیم خدا، پیامبر، ائمه اطهار و تصمیم فقیه است.
نگاهی به اظهار نظر نخبگان جبهه پایداری نشان می دهد که جریان خالص گرایان تمامیت خواه پروژه ای ده ساله را دنبال می کند تا هر سه قوه را در اختیار این جریان قرار دهد. این ایده که در انتخابات 1400 اجرا شد، توسط سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی، از اعضای فراکسیون قاضیه، به شرح زیر آشکار شد: «نیاز داریم که کشور به مدت ده سال توسط یک جناح یکسان اداره شود.» این اتفاق با انتخابات امسال افتاد. . پس از ده سال، نهادهای دموکراتیک برمیگردند و جنبشهای سیاسی خود را فعال یا احیا میکنند و میتوانند به قدرت بازگردند.»
برخلاف جبهه پایداری، «مدرنیست ها» دومین جریان در جبهه بنیادگرایی هستند که متشکل از تکنوکرات هایی با سابقه نظامی یا دانشگاهی هستند. این گروه که برنامه «حکومت نوین» را دنبال میکند، با هدف ارتقای کارآمدی نظام جمهوری و مشروعیت سیاسی آن بر اساس ولایت فقیه، اصلاح روشهای حکومتی را در چارچوب ولایت فقیه دنبال میکند. نظر دولت برای توانمندسازی مردم گرچه نوبنیادگرایان در جناح راست این جریان یا اصولگرایان معتدلی مانند علی لاریجانی و علی اکبر ناطق نوری که فعالان مبتنی بر «عقلانیت سیاسی مبتنی بر منافع ملی» هستند، موضع دارند، اما طیف چپ این جریان است. درباره محمدباقر قالیباف و غلامعلی حددادال. «کارآمدی نظام دینی بر اساس مصالح امت اسلامی» ثابت می کند که در شرایط کنونی، هم طیف راست و هم طیف چپ اصولگرایی تحت فشار توتالیترهای توتالیتر حذف شده و طرد شده با موضع خود در قبال حوادث یک سال گذشته قرار دارند. توضیح. . مدل حذف و طرد که در انتخابات 2018 کارساز بود همچنین منجر به رد صلاحیت و بی خانمانی نخبگان سیاسی رقیب شد.
تعدادی از چهرههای رسانهای نزدیک به جناح چپ بنیادگرایی در این زمینه از ایده نظامی یا اقتدارگرایی نظامی پیروی میکنند که در آن به وضوح میخواهند در یک دوره 10 ساله به یک نهاد امنیتی با حمایت کامل نهادهای نظامی مجوز دهند. آنها می توانند تفسیر خود را از دموکراسی ایجاد کنند. صادق تضوی اخیرا در پاسخ به چنین دیدگاه افراطی، دخالت نیروهای مسلح در انتخابات را حرام دانسته و این دخالت را برای اسلام و نظام مضر دانسته است.
در چنین شرایطی، مخالفت خالصان تمامیت خواه با جناح راست و چپ اصولگرا، جریان توتالیتر را به سمت برنامه ریزی برای حذف نخبگان رقیب سوق داده است. بر این اساس، از منظر تندروها، محمدباقر قالیباف و غلامعلی حداد عادل نیز خارج از دایره وفاداران تعریف می شوند و با این استدلال که این افراد از ساکت ترین معترضان پس از درگذشت مهسا امینی بوده اند یا اینکه. در سیستم متصل به اندازه کافی مشترک نشد. و اکنون در آستانه انتخابات پارلمانی هدف توافق قرار گرفته اند.
چه می شد اگر در چند هفته اول وقایع پس از درگذشت مهسا امینی در بازه زمانی مهر تا نوامبر 1401، دو رویکرد برجسته توسط نخبگان اصولگرا برجسته شد:
رویکرد اول؛ آنچه در آن منعکس شده است بیانیه جبهه پایداری در این بیانیه تاکید شده است که آنچه اتفاق می افتد فقط اعتراض و اقدام مدنی نیست، بلکه خشونت سازمان یافته برای تخریب اموال مردم و سلب آسایش نوامیس و فرزندان است.
رویکرد دوم؛ ذره برای جسم مستقیم قالی باف در آبان وی در سال 1401 بر این موضوع تاکید کرد و گفت: نه تنها اعتراض را درست و برای پیشرفت کشور می دانیم، بلکه معتقدیم این حرکت های اجتماعی باعث تغییر سیاست و تصمیم گیری می شود.
در مقابل و پس از اظهارات قالیباف مبنی بر لزوم اصلاح نظام حکومتی، سایت وابسته به جبهه پایداری در گزارشی به ضرغامی و قالیباف رجانیو حمله کرد. رجانیوز نوشته بود: «نئولیبرالهای اصلاحطلب از غوطهور شدن در ورطه سکولاریسم دریغ نکردهاند و زمانی که شرایط اقتضا میکند این خواسته را اعلام کرده و خواستار جدایی دین از سیاست و حتی تشکیل دولت پارلمانی هستند. فرقی نمی کند «کارناوالی مثل ضرغام» باشد یا «تکنوکراتی مثل…».
برای انجام این پاکسازی، حلقهای جریان جدیدی به نام شریان است که برخی از مدیران جوان دولتی از جمله مهرداد بذرپاش (وزیر راه) و امیرحسین قاضی زاده هاشمی (رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران) در آن عضویت دارند. حکومت را به جبهه وصل کردند و پایدار شدند. جریان سیاسی توتالیتر که اعضای آن محمود نبویان و حمید رسایی هستند، از منتقدان صریح قالیباف در مجلس هستند.
از سوی دیگر، تشکیل حزب «شریان» به منزله انشعاب از سازمان «شانا» یا شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی تلقی می شد. این سازمان به ریاست غلامعلی حداد عادل به بازوی سازماندهی عملیاتی حامیان ابراهیم رئیسی در ریاست جمهوری در انتخابات ۱۴۰۰ و دیگر اصولگرایان در انتخابات شورای شهر تبدیل شد.
بنابراین، با توافقات فوق، نقشه راه تشکیل «حکومت توتالیتر ایدئولوژیک» در آستانه انتخابات مجلس در حال انجام است که در سه مرحله توسعه می یابد:
در فاز اول طرح در اختیار گرفتن تمام ساختارهای قدرت کشور بر اساس نظریه تشکیل حکومت توتالیتر بر اساس الگوی اجرا شده در پهلوی اول است تا با ادغام قدرت در نهادها، اهداف توسعه به صورت استبدادی ابلاغ و اجرا شود. از بالا . در این راستا دو مسیر متضاد تمامیت خواهی سیاسی و اقتدارگرایی نظامی وجود دارد.
در مرحله دوم پس از اتحاد قدرت و پاکسازی افراد غیرمتعهد و بی وفا از ساختارها و نهادها، تشکیل یک حزب فراگیر منجر به حذف یا انحلال احزاب رقیب می شود. با توسعه دایره پاکسازی، حذف احزاب رقیب با وجود ابزارهای رد صلاحیت تسهیل می شود و در صورت وجود چنین احزاب، به دلیل گسترش تمامیت خواهی در کشور، عملاً فعالیت حزبی بی نتیجه خواهد بود.
در مرحله سوم، آنچه برای کاربران توتالیتر مطلوب است، خنثی کردن مشارکت مردم در انتخابات است که با هر درصد مشارکت، شکل رسمی انتخابات را برای توزیع مناصب بین وفاداران حفظ خواهد کرد، اما طبیعی است که هر فردی توسط حزب معرفی شد، انتخابات در غیاب یک رقیب، جریان اینترنتی را خنثی کرد. حزب مؤثر برنده انتخابات خواهد بود تا دموکراسی و جمهوری خواهی نظام سیاسی در شکل ظاهری آن حفظ شود.
وضعیت کنونی کشور در سال 1402 که در مرحله اول تطهیر قرار دارد، حتی اصولگرایان مانند قالیباف و حدادعادل را نیز در وضعیت تقابل با جریان تمامیت خواه تطهیر قرار داده است. در همین راستا غلامعلی حددادال وی در جلسه شورای مرکزی ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی گفت: نباید اجازه دهیم جریان تحریف در پوشش ادبیات انقلابی ذهنیت جعلی جبهه انقلابی را در اذهان عمومی ایجاد کند. در عقلانیت و اخلاق و رفتار خودخواهانه برای منافع شخصی و حزبی با سلاخی مسائل کلان اقتصادی و ملی».
بنابراین با توجه به انتخابات اسفند 1402 و با کمک و برنامه ریزی سازمان شریانی، از این پس امکان توافق برای ایجاد فهرست واحد در میان سازمان شانا ضعیف به نظر می رسد. موضوعی که منجر به حضور فعال افراد نزدیک به جبهه پایداری در دولت شده است. برای جلب نظر ابراهیم رئیسی، هدف دولت با محوریت وزارت کشور تشکیل مجلسی کاملاً هماهنگ با دولت است. کمک چین ناموفق بود و با برکناری معاون سیاسی وزیر کشور به بن بست ختم شد.
در چنین شرایطی و با توجه به جدایی افراد نزدیک به قالیباف و حداد عادل از سمت های وزارتی که سال گذشته با استعفا یا عزل صورت گرفت، باید از ابراهیم رئیسی برای تشکیل مجلس همسو با دولت فراخوانده شود. اصولگرایان معتدل با کدام طیف افراطی به ائتلاف نانوشته دست خواهند یافت؟ و آیا این ائتلاف به طولانی شدن دولت دوم او کمک خواهد کرد؟
۲۱۶۲۱۳