معیشت کارگران هرگز تغییر نکرده است. این سخنان سولت مرتضوی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در حالی است که دولت ها در دو جلسه طولانی شورای عالی کار با حداقل و ناچیز سبد 19 میلیون و 500 هزار تومانی موافقت نکرده اند!
نگرانی ها
علیرضا خرمی، فعال کارگری می گوید: در شرایطی که دولت مدعی است هزینه زندگی ماهانه کمتر از 19 میلیون تومان است، وزیر کار چگونه می تواند مدعی دستکاری در سبد معیشت و مبنای پیشنهاداتش نشده باشد. ? آیا داده های 100% علمی است؟ صولت مرتضوی گفت تا جایی که گفته شد در کالری سنجی سبد معیشت کارگران دستکاری شده است، اصلا دستکاری نشده است، ببینید مرجع این کار مشخص است که موسسه تقدیه است. در مؤسسه تقدیه افراد آگاه و آگاه هستند، می نشینند تحقیق می کنند و بعد نظرشان را می گویند و آنچه اعلام می کنند ملاک عمل خواهد بود.
شکی نیست که در مؤسسه تغذیه افراد آگاه می نشینند، معاینه می کنند و نظر خود را اعلام می کنند، اما مؤسسه تغذیه مسئولیتی برای محاسبه سبد معیشت خانوارهای کارگری ندارد، این وظیفه کمیته عالی دستمزد کارگری است. شورایی که بر اساس سبد غذایی مؤسسه تغذیه – صرفاً در عنوان پیشنهاد بر اساس سبد غذایی – و بر اساس دادههای تورم، سبد معیشتی خانوارهای کارگری را محاسبه و احراز صلاحیت کند. کارگران به سبد غذایی مؤسسه تغذیه اعتراض دارند، اما مهمترین اعتراض، عدم پذیرش قانون از سوی دولت است. به گفته اعضای صنفی شورای عالی کار، دولت می خواهد بدون محاسبه سبد معیشت، درصد افزایش حقوق را مطرح کند و احتمالا همان ارقام 20 درصدی پروژه بودجه را به روی میز بیاورد.
در همین حال، علیرضا خرمی تاکید می کند که «برای درک این موضوع که امروز مخارج معیشتی از مرز 30 میلیون تومان گذشته است، نیازی به متخصص و دانشمند نیست؛ در شهرهای بزرگ، چه مستاجر، بدون شک هزینه ماهیانه یک خانواده 3 نفره بیش از 30 میلیون تومان است. چگونه می خواهند این واقعیت را با حرف های مکرر و استدلال های بدون منطق پنهان کنند؟!
یک سوال ساده
آیا افزایش 20، 30 یا 50 و 60 درصدی دستمزد می تواند برای بهبود سطح زندگی کارگران و یا حتی حفظ قدرت خرید آنها کافی باشد؟ خرمی در پاسخ به این سوال می گوید: خیر، افزایش 100 درصدی حقوق دیگر جوابگو نیست، اگر مدعی عمل به قانون هستند باید در حد حمایت واقعی حقوق افزایش یابد.
اما این سوال را می توان با یک قیاس ساده در مورد قدرت خرید دستمزد کارگران پاسخ داد. ببینیم قدرت خرید کارگران در ده سال گذشته چقدر کاهش یافته است. طلا همیشه پشتوانه پول بوده و شاخصی مهم در ارزیابی قدرت خرید محسوب می شود، پس ببینیم ده سال پیش (سال 92) با حداقل دستمزد چند سکه طلا می شد خرید و امروز قدرت خرید حقوق چقدر است.
در سال 1392 پایه حقوق کارگران روزانه 162375 ریال و ماهانه 4871250 ریال تصویب شد. کارگر متاهل و یک فرزند در سال 92 مبلغ 589 هزار و 837 تومان دریافت کرده است. که در اسفند قیمت سکه تمام بهار آزادی در سال 92 حدود 934 هزار تومان بود. در نتیجه در آن زمان حقوق حداقل دستمزد کارگران متاهل و دارای فرزند 63 درصد سکه کامل بود یا به عبارتی یک کارگر حداقل دستمزد می توانست 63 درصد سکه طلا را با ماهنامه شما خریداری کند. حقوق. حقوق.
ده سال جلوتر می رویم. در سال 1402 حقوق پایه ماهانه کارگران در شورای عالی کار 5 میلیون و 308 هزار تومبه تصویب شد. در نتیجه درآمد ماهانه یک کارگر متاهل دارای یک فرزند با احتساب یارانه، مسکن و حقوق عائله مندی حدود 7 میلیون و 300 هزار تومان است. 5 اسفندماه قیمت سکه تمام بهار آزادی در بازار 35 میلیون و 100 هزار تومان اعلام شد; در نتیجه تنها 20 درصد ارز را می توان با دستمزد کارگران خریداری کرد. در واقع کارگران برای خرید یک سکه کامل باید پنج ماه کامل از حقوق خود را پس انداز کنند.
در سال 92 کارگران با حقوق یک ماه خود نیم سکه و با حقوق دو ماهه خود می توانستند یک سکه کامل و ربع بخرند اما در سال 1402 قدرت خرید حقوق به 20 درصد کل رسیده است. . سکه بهار آزادی یا به عبارتی با 5 ماه پس انداز حقوق می توانید یک سکه کامل بخرید.
اگر طلا را مبنای محاسبه قدرت خرید دستمزد کارگران قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که استاندارد زندگی کارگران در طول ده سال چقدر کاهش یافته است. در این ده سال قیمت ارز 37.58 برابر شده در حالی که حداقل دستمزد کارگران تنها 12.37 برابر شده است. در واقع اگر حقوق کارگران با نرخ سکه طلا رشد می کرد، امسال باید به 22 میلیون و 160 هزار تومان برسد.
برای حفظ قدرت خرید کارگران در سطح سال 92، کارگران حداقل دستمزد یک فرزند در سال 1402 باید 22 میلیون و 160 هزار تومان دریافت می کردند. و در چنین شرایطی عجیب است که دولت نه برای امسال که برای سال آینده حاضر نیست رقم 19 میلیون و 500 هزار تومان برای سبد معیشت را بپذیرد! از دولت و وزیر کار باید پرسید: چگونه می توان با چنین رویکرد قهقرایی توقع «افزایش قدرت خرید کارگران» و «توجه ویژه به کارگران عزیز کشور» را داشت؟