عصر ایران؛ مهرداد خدیر اگر عنوان این یادداشت شما را شگفت زده کرد، حق با شماست، زیرا در نگاه اول و حتی عمیق تر هیچ شباهتی بین آنها وجود ندارد. محمدجواد ظریف معاون راهبردی کنونی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ایران در سال های 1392 تا 1400 و امضاء کننده توافق هسته ای (برجام) در سال 1394، 4 سال پس از درگذشت وی. حجازی خیس توسط دروازه بان فوت شده دیده نشد.
جواد ظریف یک سیاستمدار و کارگزار رسمی است و ناصر حجازی ستاره ملی فوتبال و باشگاه استقلال (تاج) بود و راه میانه ای برای رسیدن به قدرت نداشت. از اوایل دوران پهلوی برای بازی در کاخ شاه و جمهوری اسلامی دعوت شد که از سیاستمداران فاصله گرفت. حجازی قد بلندی داشت و چهره ای سینمایی داشت و آقای ظریف هم مثل اکثر مردان ایرانی قد متوسطی دارد.
شاید بتوان حدس زد که ولی حجازی علیرغم اینکه یکی از معدود فوتبالیست های تحصیلکرده دهه 50 بود و از دبیرستان مترجمی فارغ التحصیل شد، هرگز مهارت های زبانی جواد ظریف را بر اساس مهارت های زبانی هر یک از دوستانش نداشت و فکر نمی کنم. او به دنبال رفتن آمریکا بود.
جواد ظریف مادری ثروتمند داشت و به لطف اموالی که از کاشی فروش معروف به ارث برده، کارمند است. نبود اما حجازی از دوران جوانی به این درآمد از فوتبال وابسته بوده است و این داستان را می توان ادامه داد و می توان در مورد اختلافات گفت، به ویژه اینکه ناصر حجازی زبان تند و تیز داشت و آقای ظریف با وجود صراحت، کاملاً با آن سازگار است. برای تصدی مناصب چیزی متفاوت است و این از تغییر است مدل ریش و یقه پیراهنش در وظایف رسمی دیده می شود، در حالی که ناصرخان حجازی کراوات زده است.
شاید بتوان تصور کرد که شباهت این دو به خاطر رویای ریاست جمهوری و کاندیدایی مرحوم ناصر حجازی و صلاحیت وی به عنوان یک سیاستمدار مذهبی است. نبود تایید نشد و جواد ظریف هنوز نامزد نشده بود، اما برخی نگران کاندیداتوری او بودند و هنوز هم هستند!
یا شاید تصور کنید زنده یاد حجازی زمانی گفته بود که همه مردم ایران به جز من سرمربی تیم ملی ایران بوده اند و البته جواد ظریف هرگز سرمربی تیم ملی فوتبال ایران نبوده است. زیرا در این یک پاراگراف به حداقل صلاحیت توجه شده است!
جدای از این سطرهای غیر جدی، هدف از تمثیل بالا این است که برای حذف ناصر حجازی از دروازه بان و کاپیتانی تیم ملی فوتبال ایران و به دلیل اینکه استقلال او را نگرفتند، نقشه ای واهی به وجود آوردند به نام ” … 27 ساله ها آن را اجرا کردند تا هر ملی پوش بزرگتری به نفع جوانان حذف شود هر چند که دروازه بان ها گاهی تا 40 سالگی دروازه بان هستند.
برای سرنگونی ظریف در سایه جنگ در منطقه و برای مسعود می افتد. پزشکیان برخی نمایندگان مجلس به تایید مشاغل حساس و ممنوعیت به کارگیری مدیرانی که فرزندانشان کارت اقامت در کشورهای غربی دارند پایبند هستند.
اگر به روح این قانون توجه کنیم، مشخص می شود که فرزندان جواد ظریف در دوران مأموریت او در آمریکا به دنیا آمده اند و هیچ گناهی در حق او نیست.
اگر بگویید پسر معاون مطبوعاتی دولت احمدی نژاد او نیز ظاهراً قبل از تصویب این قانون در آلمان به دنیا آمد.
اگر می گویید با این قانون، دکتر مصطفی چمران آنها می گویند او نمی تواند با همسر و فرزندان آمریکایی تبار خود کشیش شود.
اگر به من بگویید چگونه می توانم او را به یاد بیاورم نبود پسر آقای ما می رویم او در فرانسه متولد شد و نامزد ریاست جمهوری شد. می گویند قبلاً اتخاذ شده است و راز تشابه در همین است.
مرحوم ناصر حجازی گرفتار قانون مضحک 27 ساله آن مرحوم شد. مصطفی داودی او نوشت و حالا همه او را فراموش کرده اند و نام ناصرخان در خیابانی در تهران نوشته شده است و مجسمه اش را هم برپا کرده اند و هر که بپرسی مصطفی داوودی کی بوده احتمالا به یاد نمی آورد.
بنده خدا حجازی یک جایی دستش بسته است نبود در نتیجه تیم ملی از استقلال کنار گذاشته شد و بنگلادش را ترک کرد و روزها به جای صبحانه و ناهار موز خورد تا اینکه باور کردند او همان ستاره فوتبال ایران و مربی تیم ملی محمدان و بنگلادش و محمدان پرسپولیس ایران است. شکست خورد
ظریف اما خیلی جاها دستش بسته است و هنوز به بیانبان نرفته است، اما می توان گمان برد که به خاطر این همه دشمنی جاهلانه، خصوصی قلبش خونی است و اگر این یادداشت را بخواند شاید به آنجا برود ناصر. آرامگاه خان یا حداقل مجسمه او در غرب تهران. چرا که این بازیکن و ستاره فقید درگیر نقشه ای بود که هدفش حذف اول و بیش از هرکس دیگری بود و طرف هم باید پاسخگوی قانونی باشد که در ابتدا خلاف او بود. نبود به رئیس جمهور فشار وارد شد.
البته می توان از نمایندگان قانون گذار پرسید: چگونه یک مبلغ می تواند از زایمان همسرش در محل سکونت جلوگیری کند؟ یا طرف چگونه می تواند از مهاجرت فرزند به خارج از کشور یا طرف مقابل که دخترش با شوهرش به کشور دیگری رفته است جلوگیری کند؟
بله، اگر پول دزدیده شده را برده باشند یا خود فرد در جای دیگری زندگی کند، قابل قبول است، اما چسبیدن به برخی و نادیده گرفتن برخی دیگر، یادآور نقشه 27 ساله است. چرا چون کشتن نخبگان در این مملکت رایج است و حالا که از زندگی ناصر حجازی یاد می شود، زندگی دیگری به یادگار مانده است – علی رضا قلی– تو هم باید یادت باشه جامعه شناسی نخبه گرایی نوشت
خدای ناکرده اگر حادثه ای رخ دهد این دسته از جنگ طلبان ندیده اند که تئوریسین جنگ شده اند و به بهانه قطعنامه می خواهند دولت را تضعیف کنند، کاری انجام نمی شود و ممکن است امثال ظریف چاره ای بیندیشند. محمدعلی فروغی او نیز هدف تهمت قرار گرفت و تماشاچی در حین نقشه فروغی با سنگ به سر او زد. نبود و ایران به متفقین نمی‌پیوندد، شاید حتی پس از جنگ ایران به دلیل اتهامات همکاری با آلمان به دو بخش تقسیم شود.