تینا مزدکی: از کشف آتش گرفته تا اختراعات ماقبل تاریخ تا انقلاب های باشکوه، بشریت از آغاز تاریخ خود همواره دستخوش تغییرات بسیاری در جهان بوده است. هر بار که زندگی انسان ابعاد هوشمندانه تری پیدا می کرد و این ابعاد گسترش می یافت، همراهی انسان در این دگرگونی ها بود. بدون این حمایت، زندگی بشر امروزی شاید هرگز آنطور که اکنون می بینیم نخواهد بود. نبود. انقلاب اینترنت یکی از آن رویدادهایی بود که تمام جهان را تحت تأثیر قرار داد. همزمان با انقلاب اینترنتی، زمانی که تمام جنبه های زندگی بشر رنگ دیگری به خود گرفت. سرعت و میزان دسترسی جامعه به اطلاعات تغییر کرده است و امروزه تغییرات اجتماعی و سیاسی زیادی در زندگی را می توان به این تغییر نسبت داد.

اگرچه بعد از اینترنت تحولات زیادی در دنیا رخ داده است، اما در کشور خودمان شاهد محدودیت گسترده اینترنت هستیم که البته برخی به دلایل مختلف آن را توجیه می کنند. فیلترینگ و پیامدهای آن در دنیایی که اینترنت وجود دارد یکی یکی از ارکان اصلی آن شده است، موضوعی بود که با «امید جهانشاهی» پژوهشگر مطالعات رسانه و ارتباطات بازتاب آنلاین گفت‌وگو کردیم.

– با توجه به اینکه تغییرات زیادی در دنیا به واسطه اینترنت صورت گرفته است; ماهیت کنشگری اجتماعی در دوران امروز و با وجود اینترنت نسبت به دوره قبل چقدر تغییر کرده است؟

در سوال شما حقیقتی وجود دارد که برخی از نیروهای سیاسی جامعه نمی خواهند آن را درک کنند یا آن را تهدید می بینند و می خواهند در مقابل آن بایستند و یا اینکه روح و ابعاد آن را درک نمی کنند. اما واقعیت این است که ما وارد «دنیای پس از اینترنت» شده‌ایم. اگرچه از نظر فنی باید دوران ها را به نسل های مختلف اینترنت تقسیم کرد، اما در یک نگاه کلی و مقدماتی می توان جهان را به دنیای قبل از اینترنت و دنیای پس از اینترنت تقسیم کرد.

در دنیای پس از اینترنت، همه چیز در سایه دیجیتال گرایی تغییر کرده است و می توان گفت که پوست آن را کنده اند. بازی های آنلاین و دیجیتال صنعت بازی را تغییر داده اند. رسانه های اجتماعی و دیجیتال صنعت رسانه را تغییر داده اند. بازاریابی رسانه های اجتماعی در آشفتگی است. حتی سیاستمداران نیز در جریان مبارزات انتخاباتی شاهد این تغییر پوست بودند.

این پیشرفت در ارتباطات انسانی و دسترسی به اطلاعات اتفاق افتاد. سرعت و میزان دسترسی مردم به اطلاعات کاملاً تغییر کرده است و بسیاری از تحولات اجتماعی و سیاسی که در دنیا شاهد آن هستیم ریشه در این تغییر دارد که در سرعت و میزان دسترسی مردم به اطلاعات صورت گرفته است. ریشه در پوستی دارد که در رابطه مردم با سیاست و اخبار سیاسی شکل می گیرد و باید درک شود. امروزه مردم قدرت کنشگری را کشف کرده اند.

– وضعیت این کنشگری در جامعه ما از نظر فیلترینگ چگونه است؟

مردم فیلتر شکن را دور می زنند. ما می توانیم نوعی دور زدن را در همه زمینه ها ببینیم. چه در دولت، چه در میان روشنفکران و چه در زندگی روزمره. یکی فیلترینگ یکی از مصادیق آن در بخش دولتی است. هنگامی که ضد فیلتر رایج، فراوان و در دسترس باشد، فیلتر کردن بی معنی است. فیلتر واقعا ناکارآمد است و به راحتی قابل دور زدن است. پس از آن، به اصطلاح نگرانی های امنیتی که قرار است فیلترینگ را توجیه کند، عملاً بی ربط است و در عمل تنها چیزی که برای سیستم می ماند شرمساری فیلتر است وگرنه فیلترشکن های زیادی وجود دارد. ما باید به شرایطی برسیم که در عملکرد دولت، در عملکرد روشنفکران و فعالان مدنی و در زندگی روزمره شاهد گشاده رویی و شفافیت باشیم و دلیلی برای نادیده گرفتن آن وجود نداشته باشد. روشنفکران نیازی به این ندارند که با حرف هایشان زحمت بکشند.

می گویند فضای مجازی زمین بازی دشمن است و فیلترینگ را توجیه می کنند!

جهانشاهی: نظام در عمل فقط شرم فیلترینگ را دارد

– می بینیم که مردم با وجود فیلترینگ همچنان از پیام رسان های خارجی استفاده می کنند. نظر شما در مورد عواقب فیلترینگ چیست؟

یکی یکی از مهم ترین پیامدهای فیلترینگ، ایجاد فضای بی اعتمادی بین مردم و نظام است. بی اعتمادی مادر بحران هاست. وقتی بی اعتمادی حاکم شود، دولت دیگر نمی تواند از مردم در مورد مسائل عمومی کمک بخواهد و گفتمان جریان اصلی دیگر نمی تواند ارزش های مطلوب را ترویج کند. همانطور که اشاره کردید حتی مردم به دلیل داخلی بودن به پلتفرم ها و نرم افزارهای داخلی علاقه کمتری دارند. به همین دلیل است که ما نیاز به بازسازی این اعتماد داریم و این نیازمند نگاهی متفاوت به جامعه مدنی، سیاست و فضای مجازی است.

برخلاف این ادعا که فیلترینگ در خدمت جلوگیری از تهدیدات نظام است، مثلاً برای جلوگیری از ایجاد فضای منفی و سیاه نمایی، باید گفت که خود فیلتر کردن، این نگاه های بسته، این موانع بحث های جمعی در مورد توسعه و مشکلات جدی عمومی است. بزرگترین هستند. تهدیداتی برای سیستم وجود دارد. زیرا اولین کاری که انجام می دهند، از بین بردن اعتماد است و همانطور که گفتم: بی اعتمادی مادر بحران هاست.

جهانشاهی: نظام در عمل فقط شرم فیلترینگ را دارد

به جای اینکه خودمان را تحریم کنیم، در آموزش سواد دیجیتال به جامعه کار کنیم

توجه داشته باشید که مخالفت من با فیلترینگ به این معنا نیست که فضای مجازی آسیب و تهدید جدی نداشته باشد، قطعا همینطور است. همانطور که بسیاری از تحقیقات نشان داده اند، رسانه های اجتماعی آسیب های جدی بسیاری دارند، مانند: ب) کاهش مراقبه، توجه و تمرکز افراد. مردم نسبت به گزارش های گسترده و دقیق بی تاب هستند. میل به یادگیری و مدیتیشن را کاهش می دهند. آنها به دموکراسی آسیب می زنند. آنها به پوپولیسم کمک می کنند، اما با همه این تهدیدها و آسیب ها، فیلترینگ و مهمتر از آن این دیدگاه که فیلتر کردن همه رسانه های اجتماعی راه حل است، خود بستری برای ایجاد تهدیدهایی است که بی اعتمادی و ناامیدی را ایجاد می کند.

به جای اینکه خودمان را تحریم کنیم، باید به شدت روی ایجاد مهارت های دیجیتال در جامعه کار کنیم. ما باید به سواد اینترنتی بپردازیم، که در واقع با توجه به نقشی که اینترنت در زندگی امروز ایفا می کند، با نام دیگری خوانده می شود: مهارت های زندگی. ما باید روی مقررات کار کنیم. هنوز جای کار علمی و جدی در این زمینه وجود دارد.

– به نظر شما نیاز به فیلترینگ چیست و در این زمینه به چه موضوعاتی بیشتر توجه کنیم؟

برگردم به نکته خوب سوال اول شما که مشکل دنیای پسا اینترنت است. گفتم تغییرات پوستی را در نواحی مختلف مشاهده کردیم. یکی یکی از آنها قدرت است. امروزه قدرت اهمیت نرم افزاری را به دست آورده است. آنچه به یک گفتمان قوت و تداوم می بخشد، میزان مشروعیت و پذیرش روایتی است که به جامعه ارائه می کند.

اگر کسی احساس می‌کند که سطحی از فعالیت اعتراضی در رسانه‌های اجتماعی وجود دارد، باید به دنبال نقاط ضعف در روایت ارائه‌شده نیز باشد. این روایت باید برای مردم استقلال و آزادی داشته باشد. باید رشدی باشد تا مورد قبول جوانان باشد. در دنیای امروز ما نمی‌خواهیم در مورد فیلتر بودن یا نبودن اینترنت بحث کنیم. دسترسی به اطلاعات و استفاده از اینترنت حق شهروند امروزی است. البته آسیب ها و تهدیدهایی نیز وجود دارد که باید به درستی و مناسب با آن ها برخورد کرد، نه این که نحوه برخورد با این تهدیدات بستری برای تهدیدات دیگر شود.

آخرین نکته مربوط به بحث گفتگو است. یکی یکی از وظایف رسانه ها ایجاد گفتگو است. در جامعه ای که گفت و گو نیست اعتراض هست و این اعتراض در فضای مجازی خودش را نشان می دهد. راه رسیدگی به این اعتراض، فیلتر کردن نیست، بلکه تشویق گفتگو است. منظور من از گفت و گو فعالان مدنی است که با یکدیگر گفتگو می کنند تا گفت و گوی توسعه ایجاد کنند. برای ایران، اعتماد با اهمیت بیشتر این گفتگو در جامعه پدیدار خواهد شد. مسئله اعتماد در جامعه باید جدی گرفته شود. خود فیلتر کردن یکی از موانع جدی ایجاد اعتماد است.

۵۸۳۲۳

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما