جمهوری اقتصادی چیست؟

دوران ایرانی- جمهوری تجارت (جمهوری فروشنده) این یک سیستم سیاسی بود که در آن مالکیت خصوصی دارایی ها ، برای نتیجه گیری از قرارداد ، انتقال نسبتاً رایگان مالکیت قانونی و ارتش نظامی صورت گرفت. در این جمهوری ها ننگ نبود و آنها از بیش از یک گروه یا اقتدار اجتماعی در تصمیمات عمومی شرکت داشتند.

عدم تجارت در این جمهوری ها این بود که مهمترین طبقه اجتماعی در این سیستم های سیاسی بورژوازی بود که زندگی وی مبتنی بر تجارت بود. این فئودالی که صاحبان زمین بزرگ کشور و اشراف کشور بودند ، توسط بورژوازی تحقیر شدند.

شرکتی که در زمین نبود (یا حداقل صاحب زمین بزرگی نبود) سرمایه مالی بزرگی نداشت و به تدریج سعادت خود را از طریق تجارت و پس انداز بر اساس پس انداز افزایش داد.

همچنین ، آنها امتیازات ارثی و اجاره دولت اشرافی فئودالی و کشور مستقر در کشور و به طور کلی سبک زندگی و پس انداز آنها را نداشتند ، طبقات اجتماعی قدیمی اشرافی به آنها اجازه می دهد با موقعیت تحقیرآمیز و شرم آور در تجارت نگاه کنند.

جمهوری های اقتصادی در واقع پیشین سیستم های لیبرال دموکراتیک در جهان امروز بودند. به طور خاص ، معمولاً نوعی مستمری “نمایندگی” وجود داشت.

جمهوری های تجاری همچنین شامل سیستم های سلطنتی قانون اساسی بودند. اما سلطنت الهی ، زیرا عمیقاً با اصل “نمایندگی” سازگار نبود ، فراتر از جمهوری های تجاری بود.

اولین جمهوری اقتصادی واقعی جمهوری هلند در قرن هفدهم و انگلیس اندکی پس از آن بود. جمهوری هلند مدلی را تأسیس کرد که غالباً مثال زدنی است.

جمهوری منابع طبیعی کمی داشت. مردم مهاجران ناهمگن بودند که به دلیل تحمل مذهبی یا تحمل مذهبی به هلند مهاجرت کردند. سعادت هلند تقریباً کاملاً از طریق تجارت بود.

داستان انگلیس کمی متفاوت بود. در انگلیس ، علی رغم تاریخ اشرافی این کشور ، پادشاه قدرت و درد کاملی نداشت. قانون عادت انگلیس نیز از مالکیت دفاع می کرد.

اگرچه سیستم سیاسی انگلیس یک پادشاهی بود ، اما در واقع ترکیبی از پادشاهی و بسیاری از عناصر جمهوریخواه بود.

اولین نظریه پرداز مهم جمهوری های اقتصادی ، مونتسکیو (1-5) ، “آزادی سیستماتیک” سیستم سیاسی انگلیس را واگذار کرد و متفکران “روشنگری اسکاتلندی” ، مونتسکیو ، عمیق ترین جنبه وضعیت تجاری را در یک سیستم سیاسی عمیق تر کردند بشر به همین دلیل ، امروز یک هماهنگی مشترک است که هر توصیف مفهوم جمهوری تجاری باید به نوشته های این دانشمندان متکی باشد.

عبارت “جمهوری تجاری” قبل از قرن هجدهم متناقض بود. کلمه “جمهوری” از مردم کلمه لاتین (معامله برای تجارت) گرفته شده است. چشم انداز کلاسیک ، حوزه عمومی یا سیاسی را با بخش خصوصی (یعنی حوزه تجارت) در تضاد قرار می دهد. کلمه اقتصاد حاصل از کلمه یونانی oikos به معنای خانواده است (یعنی در جایی که ضروریات زندگی در نظر گرفته شده است).

جمهوری اقتصاد می تواند امنیت و سعادت را برای افراد بدست آورد. به نظر می رسد این سیستم سیاسی مکانی است که دولت آموزه های مذهبی یا اخلاقی را رعایت می کند یکی این یکی از وظایف اصلی او نیست (شما آن را کاملاً نادیده می گیرید).

با توجه به رابطه دموکراسی و جمهوری های اقتصادی ، می توان گفت که این نوع جمهوری به رشد دموکراسی کمک کرده است. از آنجا که برخورد با سنت ها آسان بود ، به رشد نهادهای دموکراتیک کمک می کند. اتفاقاً ، تجارت جمهوری اغلب به دلیل پیشرفت اقتصادی بود.

علاوه بر این ، باید اضافه شود که تجارت و تجارت به طور طبیعی به هم وصل می شوند. برای یک سیستم تجاری ، علایق آن مبتنی بر “بیگانگان” نیست که بدبین نباشند. این خوش بینی و این تعامل منجر به شکل گیری افتتاح فرهنگی و ظهور “جامعه باز” می شود. دموکراسی ، آزادی و پیشرفت اغلب در جامعه آزاد تحقق می یابد.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما