مهرداد هوجاتی در روزنامه Etemad نوشت: 1- مدیر روابط عمومی این جشنواره گفت: در این چند روز بیشترین سؤال از سینمای رسانه (کاخ جشنواره) مربوط به کیفیت غذا بود ، نه فیلم ها!

واقعیت این است که دولت باعث شده جشنواره مانند همان مراسم هایی که در آن شام و ناهار از محتوای معنوی آن مهمتر است ، به نظر برسد. نیازی به مثال نیست ، مخاطبان فرهنگی این موضوع را درک می کنند.

۳- یکی یکی از تنبلی و تلفات سینمای فعلی ، وابستگی بیش از حد سینما به دولت است. اتفاقی که در طی چهار دهه گذشته افتاد. سینمایی که بند ناف به دولت وصل شده است. دولت در طی این سالها در تلاش است سینمای متعادل خود را بسازد. توده های این فیلم تولید کرده اند که به جز چند اثر قابل توجه ، بیشتر آثار تولید شده موفق نبوده و هرگز حتی در ذهن باقی نمی ماند. نمونه های زیادی وجود دارد. این کافی است که کاتالوگ های همه جشنواره های قبلی پوست سر باشد. عنوان فیلم زیادی پیدا خواهید کرد که هرگز در ذهن آنها باقی نمی ماند.

2. معلوم شد که فوتبال بیشتر از سینما است. فوتبال توانست سد را از زنان خارج کند و همیشه راهی استادیوم ها شده است. با این حال ، سینما نتوانسته است اقدامات موثری را برای زنان انجام دهد. سینما تمام این سالها در پشت جنبش های اجتماعی پنهان شده است و بسیار محافظه کار بوده است. آن فیلمسازانی که محافظه کار نبوده اند به سینماها نیامده و از این رقابت رها شده اند.

اکنون سینما پاره شده است. سینما با منشأ عمومی و سینمایی با منشأ محبوب. سینمای رسمی و سینمای غیررسمی. سینمایی که به دیدگاههای رسمی وفادار است و به خطوط قرمز پایبند است ، و سینمایی که خود را در خطوط قرمز چندان در نظر نمی گیرد ، و اکنون بسیاری از چارچوب ها شکسته و نادیده گرفته می شوند و مخاطبان جهانی را هدف قرار می دهند. چنین سینما نادان است ، مانند خوردن روسری از شخصیت زن یا آواز خواندن زیر لب یک دختر و یک رقص محو. چارچوب هایی که ترک می کنند و خطوط سقوط می کنند. با این حال ، دوگانه شکل گرفته است و سینما در یک راه دو راه است.

سینما علی رغم شلوغی شلوغ خود ، هیچ نیرویی ندارد ، زیرا از درون یک تقسیم دارد. تعدد و تعدد سالها بیمار بوده و به زمین نشست. فیلمبرداران که گاهی اوقات دولت و گاهی مردم را می گیرند. بعضی اوقات خم می شوند و گاهی! فیلمسازان سرگردان که منافع خود را دنبال می کنند. محصولی که آنها ایجاد می کنند ، به جای ایجاد نگرانی یا مشکلات ، فواید سازندگان خود را در نظر می گیرند. فیلمی که یا گیشه یا جیب ایالتی را هدف قرار داده است. مشکل این مشکل هرگز نگرانی کار نبوده است.

1- جشنواره فاجر یک جشنواره دولتی است که سینما میهمان است ، نه برعکس. به همین دلیل ، با هر دولت مکانیسم خود را تغییر می دهد. شرایط و ضوابط آن بالا و پایین است. این جشنواره را جشن می گیرد و ویترین دستاوردهای تبلیغاتی خود را ایجاد می کند. سینما به عنوان تبلیغات.

2. جشنواره کارگروه با بسیاری از موارد مشخص نیست ، و بسیاری از آنها از دوره های قبلی ممنوع است. درست همانطور که سینما با بسیاری از ممنوع مشخص نیست. ممنوعه ای که به هر یک از آنها نزدیک می شود انگار صدای زنگ در حاکمیت و شاخکهای تیز زنگ می زد. روزگاری ، مدیر بنیاد سینمای فارابی گفته بود: “دولت تازه تاسیس جمهوری اسلامی مدتهاست که از” داشتن یا نداشتن سینما “مردد است.” اگرچه سرانجام سینما را انتخاب کرد ، اما او نداد بالا با این حال ، سینما ، و اگر ، شرایط باقی مانده است. معیارها بر روی آن تحمیل شد و سرانجام سینمای “مشروط” باقی ماند.

سینما اکنون تنها دولت نیست. سایر نهادها و ارگان ها خود را متولی می دانند. نهادها و ارگان های دارای تاریخ نظامی یا امنیتی. آنها اکنون سازمان سینمای خود را به طور موازی با امور سینمای وزارت راهنمایی تأسیس کرده اند و هر سال آثار خود را به جشنواره ارسال می کنند. آنها همچنین منابع خاص خود را دارند و منافع خود را دنبال می کنند. اگر این آغاز شکل گیری این دوگانه بین وزارت هدایت و هنر بود ، اکنون بین وزارت هدایت و سایر اندام ها و نهادها شکل می گرفت و آنها خودشان سهمی از سینما می دادند.

2. بزرگترین بازنده خود سینما در مبارزه بین وزارت هدایت و چندین نهاد بی پاسخ است. “سینمای مستقل مستقل” ، که قرار بود نگرانی های جامعه را منعکس کند و با مخاطبان امروز به عنوان یک هنر تأثیرگذار و مشکل ساز ارتباط برقرار کند. اما مدتهاست که سینما از جامعه دور شده است. نگرانی های جامعه در آن رنگ از بین رفته و به یک هنر بی هنر تبدیل شده است. هنری که توجه او را از رنج و درد مردم جلب کرده است.

مدتهاست که سینما به انتهای سینما رسیده است. بیشتر محصولات پر هزینه و پرهزینه سینما فیلم هایی با طرفداران مسائل امروز هستند. فیلم هایی که به جای دیگری اشاره کرده اند و موضوعات دیگر را روایت می کنند. چه درصد از فیلم های جشنواره – که اغلب محصول دولت است – منعکس کننده مسائل امروز جامعه است؟

2- بیشتر آثار جشنواره مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و فریاد می زنند و بحث و جدال می کنند. شخصیت هایی که دائماً فریاد می زنند. آنها با صدای بلند گریه می کنند و نامناسب صحبت می کنند (به دلیل مشکل صدا)! و موسیقی را متن کنید که دائماً 5 دقیقه مخاطب را چند برابر می کند و از او دور می شود.

2. ترکیب مردان هیئت منصفه با تنها یک زن در اتاق تفکر جشنواره نوعی مقاومت نشان داد. مقاومت در برابر تکامل رویکرد جشنواره. این ترکیب یک مرد باقی مانده است. به استثنای یک زن بر نگاه مردانه غلبه نکرد. حتی به نوعی آن را تأیید کرد. این جشنواره می توانست با گذشته بسیار متفاوت باشد. این می توانست برخی از چارچوب ها را خرد کند و دوره جدیدی را آغاز کند. اما نه تنها این ایده جدید به وجود آمد. همه چیز در همان مدار پیش رفت. اوضاع هیچ نشانه ای از تغییر نداشت. او فقط یک سال به زندگی خود و بزرگتر یک ساله اضافه کرد.

سال گذشته ، مهمترین رویدادی که سینما را لرزاند ، قتل دلهره آور داریوش مهروجی بود. یکی از آغاز موج جدید سینمای ایران ، که بر تمام تاریخ دهه ها بعد تأثیر گذاشت و سینمای ایران را به طور کامل تبدیل کرد. دولت پیشین این جشنواره را بدون خاطره خود تنها با چند ثانیه برگزار کرد. این جشنواره حتی او را به یاد نمی آورد! پوستر این جشنواره می تواند به یاد Mehrjui طراحی شود. بخشی از جشنواره به فیلم های او اختصاص داده شده است و از این رو جایزه ای به نام او دریافت کرده است. اما این اتفاق نیفتاد! عجیب بود! او بدون شک تأثیرگذارترین فیلمساز در تاریخ سینمای ایران بود. او او را به یاد نیاورد! قرار بود روی همان پاشنه سالهای گذشته بچرخد و هیچ چیز تغییر نکرد. خوب این کار را نکرد

1- چهل و سومین جشنواره یکی دو روز آینده کار خود را پایان می دهد ، بدون اینکه چیزی بزرگ از دوره قبلی بسازد. درک اپراتورهای آن ، از عظمت یک جشنواره ، شلوغی آن برای میزبان میهمانانش است. به عبارت دیگر ، برگزاری یک جشن ، نه یک جشنواره ملی برای سینما. این سینما از دولت احمدی نژاد به یک شرکت تابعه جشنواره تبدیل شده است.

این سینما به حاشیه رانده و مشهور و تبلیغ شده است. شاید خیلی زودتر باید در مورد این جشنواره فکر می کرد. فکر کردن در مورد استاندارد سازی و تحکیم آن و نجات آن از دست دولت ها. جشنواره ای که در آن سینما و ارتقاء آن اصل و زیرنویس های زیر است. مباحثی که بعضی اوقات سینما را گل می دهند و از محتوای خالی هستند. شاید وقت آن رسیده است که سیاست ها را تجدید نظر کنیم. سیاستهایی که می توانند سینما را دگرگون کرده و امید را به ساکنان آن تبدیل کنند.

بسیاری از فیلمسازان در طول سالها از این جشنواره عصبانی شده اند. آنها حتی از طریق سینمای فعلی راه خود را طی کرده اند. به همین دلیل ، جشنواره سالهاست که از نام های معتبر خالی بوده است. نام هایی که می توانند توجه مخاطبان را به جشنواره جلب کنند و مخاطب را ترغیب کنند. اما اکنون دیگر نامی برای آنها نیست. چرا؟

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما