ابراهیم وکیلی – فعال فناوری اطلاعات: به عنوان مثال، اگر کشوری مانند برزیل را تصور کنیم که تنها محصول صادراتی آن قهوه است، نشان می دهد که برزیل از شاخص پیچیدگی اقتصادی بهره چندانی نمی برد. در چنین اقتصادی از نهاده های کمی (کار، آب، خاک و کود) استفاده می شود و برخی کالاها (قهوه) به راحتی به بازارهای جهانی ارسال می شود.

علاوه بر این، ممکن است به جز برزیل، کشورهای دیگری نیز به راحتی وارد این بازار شوند و رقیب برزیل باشند، زیرا تولید قهوه اگرچه به شرایط آب و هوایی خاصی نیاز دارد، اما احتمالاً نیازی به نیروی کار خاص، سرمایه گذاری خاص و دانش خاصی ندارد.

پیچیدگی اقتصادی برای اندازه گیری میزان موفقیت تجاری سازی محصولات علمی و فناوری استفاده می شود. رویکرد پیچیدگی اقتصادی بر این واقعیت استوار است که محصولات تولید شده توسط کشورها می توانند بیانگر میزان علم، فناوری و مهارت های مورد نیاز برای تولید آنها باشند. برای محاسبه این شاخص از ترکیبی از معیارهای تنوع و گستردگی محصول برای اندازه گیری پیچیدگی نسبی صادرات کشورها استفاده می شود. البته شایان ذکر است که در کنار شاخص پیچیدگی اقتصادی (ECI)، شاخص دیگری به نام شاخص پیچیدگی محصول (PCI) وجود دارد که تعریف آن در این مقاله لحاظ نشده است.

با در نظر گرفتن سطح درآمد کشورها، “پیچیدگی اقتصادی” بیشتر منجر به توسعه اقتصادی سریعتر می شود. بنابراین تحقیقات آنها نشان می دهد که کشورهایی مانند “ونزوئلا” یا “آنگولا” علیرغم برخورداری از پتانسیل های توسعه، احتمالا به دلیل عدم پیچیدگی اقتصاد خود، روند توسعه آهسته ای دارند و یا در دام عدم توسعه گرفتار شده اند. از سوی دیگر کشورهایی مانند «ترکیه» یا «هند» با افزایش «پیچیدگی اقتصادی» خود توانسته اند روند توسعه را تسریع بخشند و چشم انداز بهتری در این زمینه داشته باشند. همچنین واضح است که با افزایش وابستگی اقتصاد یک کشور به یک یا چند محصول، «شاخص پیچیدگی اقتصادی» آن کشور کاهش می‌یابد.

بنابراین واضح است که توسعه علم و فناوری به ویژه در حوزه هایی مانند هوش مصنوعی، امنیت شبکه و … می تواند در رونق اقتصادی و رشد 8 درصدی که در برنامه هفتم توسعه بر آن تاکید شده بود، تأثیرگذار باشد. بخش خصوصی در حوزه آموزش فناوری اطلاعات همراه با سیاست های دولت می تواند نقش مهمی در جهت دهی به تولید علمی و به تبع آن رشد شاخص پیچیدگی اقتصادی داشته باشد.

سوال اینجاست: جایگاه ایران در رتبه بندی کشورها بر اساس «شاخص پیچیدگی اقتصادی» کجاست؟ بر اساس پژوهشی که در دانشگاه هاروارد انجام شده است، ایران در سال ۲۰۱۸ از منظر «شاخص پیچیدگی اقتصادی» رتبه ۱۰۱ را در بین ۱۳۳ کشور کسب کرده است.

“چین” در سال 2000 در رتبه 39 قرار داشت، اما در سال 2018 به رتبه هجدهم رسیده بود. .

مورد «ترکیه» نیز قابل مقایسه با ایران است. در سال 2000، ترکیه از نظر «شاخص پیچیدگی اقتصادی» در رتبه 56 قرار گرفت، در حالی که اقتصاد این کشور از این نظر شاهد بهبود مستمر بوده و در سال 2018 به جایگاه چهلم رسیده است که حتی از یک کشور نیز بالاتر است. مانند “نروژ”.

ایران اما در سال‌های 2008 و 2009 میلادی (مطابق با بحران اقتصادی در جهان و آغاز درگیری‌های سیاسی داخلی به دلیل انتخابات 2008 و آغاز تحریم‌ها در سال 2009)، به رتبه 122 سقوط کرد و در زمره بدترین‌های جهان قرار گرفت. جهان جهان که اکثر کشورهای آفریقایی در آن حضور دارند. بهترین رتبه های ایران از نظر «شاخص پیچیدگی اقتصادی» بین سال های 2013 تا 2017 (تقریبا معادل 2013-2016) به دست آمده است. ایران در سال 2017 به رتبه 73 این فهرست دست یافت، در حالی که در سال 2018 به رتبه 101 سقوط کرد.

حال ممکن است این سوال مطرح شود که چرا کشوری مانند ایران باید در رتبه بندی شاخص پیچیدگی اقتصادی شرایط نامساعدی داشته باشد؟ دلیلش هم این است که ایران به دلیل تحریم های اقتصادی صادرکننده نیست. اقتصاد ایران بر اساس «شاخص پیچیدگی اقتصادی» در رتبه پایین تری از کشورهایی مانند «اروگوئه»، «ازبکستان» و «کنیا» قرار دارد، در حالی که هیچ یک از این کشورها محصولات صادراتی پیچیده ای ندارند.


اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :