عصرایران؛ رضا غبیشاوی – به تازگی نمایندگان گروه های فلسطینی با میانجیگری چین، به توافق رسیدند. گروه های فلسطینی از جمله فتح و حماس بعد از سه روز گفتگو در پکن، توافق کردند دولت موقت “آشتی ملی” برای اداره غزه بعد از جنگ تشکیل دهند.
این موضوع را وزیر خارجه چین در روز پایانی مذاکرات نمایندگان 14 گروه فلسطینی در پکن مطرح کرد. نمایندگان گروه های فلسطینی همچنین در پایان مذاکرات پکن، سندی را درباره پایان دادن به دو دستگی و دو حاکمیتی در فلسطین امضا کردند.
عکس یادگاری در پایان مذاکرات و توافق نمایندگان گروه های فلسطینی در پکن چین – وزیر خارجه چین در میان نمایندگان فلسطینی دیده می شود
از 10 ماه قبل تاکنون جنگ اسرائیل علیه حماس در منطقه غزه ادامه دارد اما اسرائیل تاکنون از نابودی کامل حماس و کنار زدن این گروه از حاکمیت بر این منطقه ناتوان بوده است.
یک فلسطین و دو دولت
در حال حاضر، فلسطین دارای دو دولت است که هر کدام خود را دولت واقعی و اصلی می داند. اولی دولت فلسطین به مرکزیت شهر رام الله در کرانه باختری و به ریاست محمود عباس و معروف به تشکیلات خودگردان. محور این دولت را نیروهای حزب فتح تشکیل می دهند. این دولت هم اکنون منطقه کرانه باختری را به صورت ناقص تحت حاکمیت خود دارد. این منطقه البته در اشغال نظامی اسرائیل است و ارتش اسرائیل آزادانه در آن پایگاه نظامی دارد؛ بازداشت می کند و عملیات نظامی انجام می دهد. همچنین دولت اسرائیل نیز در کرانه باختری و در مناطق تحت اداره دولت رام الله به شهرک سازی اقدام می کند.
دولت دوم، دولت حزب حماس در غزه است که تا قبل از جنگ اخیر غزه، اداره کامل منطقه غزه را در دست داشت. در جنگ کنونی ارتش اسرائیل وارد غزه شد و دوباره بعد از حدود دو دهه این منطقه را به اشغال خود درآورد.
دیدار اسماعیل هنیه رهبر حماس و محمود عباس رئیس دولت فلسطین (تشکیلات خودگردان) با میانجیگری اردوغان رئیس جمهوری ترکیه در استانبول
دولت فلسطین (تشکیلات خودگردان) به ریاست محمود عباس در رام الله، دولت عضو ناظر در سازمان ملل متحد است و کشورهای جهان از جمله ایران دولت رام الله را به عنوان دولت قانونی می دانند. سفارتخانه های فلسطین در سراسر جهان و از جمله ایران، در اختیار سفیران دولت رام الله است. هیچ کشوری در جهان حتی ایران، حماس را به عنوان دولت قانونی و مشروع فلسطین به رسمیت نمی شناسد.
دولت رام الله ، دولت حماس را به کودتا علیه دولت مشروع فلسطین متهم می کند. در مقابل، دولت حماس هم دولت رام الله را به کودتا علیه انتخابات و رای مردم متهم می کند.
ریشه این نزاع هم به سال 2006 باز می گردد. در انتخابات پارلمانی ، حماس پیروز شد و محمود عباس ، رهبر حماس یعنی اسماعیل هنیه را به عنوان نخست وزیر منصوب کرد اما اختلافات میان دو طرف باعث شد یک سال بعد، عباس حکم به برکناری او بدهد ولی این اقدام با واکنش نیروهای حماس علیه نیروهای دولت رام الله در منطقه غزه روبه رو شد. درنتیجه جنگ داخلی در غزه در سال 2007، نیروهای حماس، نیروهای دولت رام الله را شکست دادند و کنترل کامل منطقه غزه را به دست گرفتند. از آن سال تاکنون فلسطینی ها دارای دو دولت جداگانه هستند که هر یک، خود را مشروع و قانونی و دیگری را نامشروع و غیرقانونی می داند. هم اکنون فلسطینی ها دو دولت دارند. مثلا دو وزارت بهداشت فلسطین وجود دارد یکی در کرانه باختری و دومی در غزه.
از آن سال تاکنون بارها کشورهای مختلف از جمله عربستان سعودی در مکه ، مصر ، الجزایر، قطر و ترکیه، میزبان نشست هایی میان سران حماس و فتح بودند تا زمینه آشتی میان دو طرف را برقرار کنند و دوباره دولت یکپارچه و واحد فلسطین در کرانه باختری و غزه شکل بگیرد اما همه این تلاش ها بی نتیجه بوده است. هدف از این تلاش ها، راضی کردن حماس به تشکیل دولت ائتلافی با دولت فلسطین در رام الله کرانه باختری و برگزاری انتخابات زودهنگام بود.
دیدار اسماعیل هنیه رهبر حماس و محمود عباس رئیس دولت فلسطین (تشکیلات خودگردان) با میانجیگری رئیس جمهوری الجزایر در این کشور
هر گونه آشتی میان دو طرف به این معنی است که حماس، حاکمیت بر منطقه غزه را از دست داده و تحویل دولت تشکیلات خودگردان (دولت عباس) بدهد. حماسی ها چون نتیجه عملی همه این طرح ها را از دست دادن کنترل بر غزه می دانند همه این طرح ها را رد کرده اند.
با این حال حماس تلاش می کند از مسیر مذاکرات با فتح / تشکیلات خودگردان، در کشورهای مختلف از جمله در چین، مشروعیت بین المللی خود را تقویت کند. حماس آنچه در جنگ و درگیری مسلحانه، تحویل اسرائیل و دیگر طرف های فلسطینی نداده در مذاکرات و توافق، تحویل نخواهد داد هر چند نام این توافق، آشتی یا وحدت ملی باشد.
در نتیجه می توان پیش بینی کرد توافق چین به مانند همه توافقات قبلی به مرحله اجرا در نخواهد آمد و حماس اداره منطقه غزه را تحویل دیگری نخواهد داد.
با وجود 9 ماه جنگ و حملات شدید اسرائیل در غزه، همچنان حماس، قوی ترین نیروی موجود در این منطقه است. تلاش های چندباره تشکیلات خودگردان فلسطین برای اعزام نیرو و به دست گرفتن کنترل بخش هایی از این منطقه، ناکام مانده است. هر جا ارتش اسرائیل اندکی دست به عقب نشینی می زند نیروهای حماس دوباره کنترل اوضاع را به دست می گیرند.
چین و خاورمیانه
مذاکرات و توافق گروه های فلسطینی در پکن با میانجیگری چین نشانه ای از افزایش حضور و دخالت چین در مسائل خاورمیانه است. دخالت و نقش افرینی که با استقبال و نگاه مثبت کشورهای خاورمیانه هم روبه رو شده است.
اگر در گذشته، به دلایل مختلف، چینی ها خود را از مسائل جهانی به ویژه خاورمیانه دور نگه می داشند اما در سال های اخیر، گام به گام حضور چینی ها در منطقه پررنگ تر می شود.
در میان 5 عضو ثابت و دارای رای وتو شورای امنیت (امریکا، انگلیس، فرانسه، چین و روسیه) ، کشور چین، منزوی ترین ترین عضو است و کمترین استفاده را از رای وتو داشته است. اکثر استفاده این کشور از رای وتو نیز به عنوان کشور دوم و کمک به روسیه بوده و استفاده انفرادی از وتو، نادر است.
اعطای بالاترین نشان امارات از سوی رئیس دولت این کشور به شی جی پینگ رئیس جمهوری چین در سفر او به ابوظبی امارات – تیر 1397
روز به روز نقش خاورمیانه و به ویژه خلیج فارس در اقتصاد چین اهمیت بیشتری می یابد. چین هم اکنون بزرگترین واردکننده نفت خام جهان است و بیشتر این نفت خام از خلیج فارس تامین می شود. وابستگی چین به نفت خاورمیانه سال به سال بیشتر می شود.
قبل از این، امریکا بزرگترین وارد کننده نفت خام جهان و همزمان وابستگی این کشور به نفت خلیج فارس شدید بود. اما با کشف فناوری های جدید برداشت ارزان منابع نفتی ماسه ای یا شیل، امریکا از جمع واردکنندگان / مصرف کنندگان خارج و به جمع تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت منتقل شد یعنی اگر قبل از این امریکا نیازمند نفت خلیج فارس بود حالا این کشور به رقیب کشورهای خلیج فارس برای فروش نفت خود تبدیل شده است. چین اما همچنان واردکننده ومصرف کننده و نیازمند مستقیم نفت خلیج فارس است.
همچنین خلیج فارس و خاورمیانه یکی از مناطق مصرف و مسیرهای انتقال کالا میان چین و اروپا و امریکاست.
جنگ و ناامنی و ناآرامی در خلیج فارس و خاورمیانه اگر تا دیروز منافع اقتصادی امریکا را مستقیم و به شدت تحت تاثیر قرار می داد امروزه دیگر به شکل سابق نیست. امریکا هیچ وابستگی مستقیمی به نفت و گاز خلیج فارس ندارد. جنگ و ناامنی در این منطقه از باب تهدید امنیت و اقتصاد جهان، علیه بزرگترین قدرت نظامی – اقتصادی دنیا یعنی امریکاست. درمقابل، ناامنی و ناآرامی در این منطقه از دنیا، به طور مستقیم علیه اقتصاد چین است.
خلیج فارس و خاورمیانه نه تنها تامین کننده نفت خام چین هستند بلکه یکی از مناطق اصلی مشتریان کالاهای تولیدی چین هم به شمار می آیند. خلیج فارس، بزرگترین محل صادرات نفت به چین است و چین بزرگترین مشتری نفت کشورهای این منطقه است.
این یعنی هر حادثه و ناامنی در خلیج فارس و خاورمیانه می تواند بر صادرات نفت به چین تاثیر منفی بگذارد. ضمن اینکه می تواند قیمت جهانی نفت را افزایش دهد و این به معنی افزایش هزینه های تولید کالا در چین است. علاوه براین، امنیت مسیرهای جهانی حمل و نقل کالا وانرژی یعنی امنیت اقتصاد چین.
چین از جمله کشورهایی است که سیاست خود را براساس اقتصادش، تنظیم می کند. رفتار سیاسی چین تابعی از رفتارهای اقتصادی این کشور است.
پیش بینی های جهانی می گویند در آینده ای نه چندان دور، چین با عبور از امریکا به اقتصاد اول جهان تبدیل می شود و در این صورت باید از چین انتظارات سیاسی در این سطح هم داشت.
استقبال محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی از شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در قصر «الیمامه» شهر ریاض – سال 2022
ضمن اینکه همین حالا چین به عنوان اقتصاد دوم جهان، نیازمندیهای سیاسی – امنیتی جدید یافته است. مهمترین سیاست چین برای خاورمیانه نیز آرامش حداکثری و ناامنی حداقلی است. هر چیزی که به افزایش ناامنی و ناآرامی و درگیری در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس می افزاید بر اقتصاد چین تاثیر منفی مستقیم دارد و این برخلاف گذشته است که چینی ها از حدی از درگیری در خاورمیانه که امریکا را به چالش بکشد مخفیانه استقبال می کردند.
پیش بینی می شود با افزایش حجم و تاثیرگذاری اقتصاد چین و افزایش وابستگی این کشور به خلیج فارس (هم واردات نفت و هم صادرات و انتقال کالا)، نقش افرینی چین در منطقه نیز افزایش یابد.
چینی ها بین سال های 2018 تا 2022 بیش از 52 میلیارد دلار در 6 کشور جنوب خلیج فارس و ایران سرمایه گذاری کرده اند. حدود نیم میلیارد دلار سهم ایران و بقیه یعنی حدود 51.5 میلیارد دلار سهم کشورهای جنوب خلیج فارس است. در نتیجه ناامنی و ناآرامی در این منطقه به معنی ضربه به سرمایه گذاری های چین نیز به شمار می آید.
دیروز چینی ها، ایران و عربستان سعودی را آشتی و به قطع روابط این دو کشور اسلامی پایان دادند که تاکنون موفقیت آمیز بوده است. بعد از آن ردپای چینی ها در تلاش ها برای عادی سازی روابط میان ایران و بحرین مطرح شد و حالا سخن از میانجی گری های چین میان گروه های فلسطینی است.
علاوه بر این، دلایلی وجود دارد که خاورمیانه دخالت ها و میانجیگری های چین را نسبت به امریکا و کشورهای اروپایی، ترجیح می دهد.
نخست اینکه محتوای حکومتی اکثر کشورهای خارومیانه، شبیه چین است. در نتیجه این کشورها زبان یکدیگر را بهتر متوجه می شوند. چین نسبت به اروپا و امریکا، شبیه خاورمیانه است.
دوم اینکه چین در خاورمیانه و خلیج فارس، به مانند امریکا و اروپا، با نفرت و بدبینی حکومت ها و ملت ها روبه رو نیست. (ایران البته استثناست). چین در منطقه سابقه بدی از خود به جای نگذاشته است. این وضعیت را با امریکا و اروپا مقایسه کنید که به دلیل حمایت از اسرائیل جایگاه مناسب سیاسی در افکارعمومی منطقه ندارد. البته افکارعمومی ایران را باید جدا از کل منطقه دانست.
سوم اینکه چین برخلاف اروپا و امریکا، به دلایلی از جمله حقوق بشر و دیگر موارد، در امور داخلی کشورها دخالتی ندارد و تنها بر هدف خود یعنی فعالیت اقتصادی متمرکز می شود. نه تنها بابت ممنوعیت تحصیل و کار زنان و دختران در افغانستان یا تشکیل حکومت یکدست، از طالبان (امارت اسلامی افغانستان) انتقاد نمی کند بلکه تنها کشور جهان است که طالبان را به رسمیت شناخت و سفیر کامل به کابل اعزام و فعالیت های اقتصادی را در افغانستان با قدرت شروع کرد.
چین نسبت به امریکا و اروپا، ساختار قدرت و حکمرانی درکشورهای خاورمیانه را بهتر می شناسند و به دنبال تغییر آنها نیست بلکه به این ساختارها احترام می گذارد.
موضوع دیگر رابطه خوب چین با همه کشورهای خاورمیانه و قدرت تاثیرگذاری بر آنهاست. چین بهترین روابط را تقریبا با همه کشورهای منطقه دارد. برخلاف امریکا و اروپا که رابطه خوبی با ایران (کشور مالک ساحل شمالی خلیج فارس) ندارند. چین حتی با کشورهایی که هم پیمان امریکا و غرب هستند از جمله بحرین و قطر و عربستان سعودی و امارات هم رابطه خوبی دارد و از تاثیرگذاری لازم بر آنها برخوردار است. این موضوع هم دست چینی ها را برای میانجیگری میان کشورهای خاورمیانه باز گذاشته است.
چین و مسئله فلسطین – اسرائیل
در میان 5 عضو دائم و دارای رای وتو شورای امنیت، چین و روسیه، دولت مستقل فلسطین را به رسمیت می شناسند در حالی که سه عضو غربی یعنی فرانسه، امریکا و بریتانیا، هنوز فلسطین را به عنوان یک کشور و دولت مستقل رسمیت نمی شناسند.
چین از اقدامات اشغالگرایانه و حملات نظامی اسرائیل علیه فلسطینی ها در غزه و کرانه باختری انتقاد می کند و حاضر به حمایت از اسرائیل نیست.
همین شرایط باعث شده زمینه ورود و میانجیگری چین میان گروه های فلسطینی فراهم شود.
علاوه بر این، چین از قدرت تاثیرگذاری بر حامی شماره یک حماس یعنی ایران برخوردار است. روابط نزدیک چین با ایران، مسیر روابط چین با حماس و تاثیرگذاری بر این گروه را هموار می سازد. ضمن اینکه دیگر حامیان حماس از جمله ترکیه و قطر هم تحت تاثیر چین هستند.
“وانگ یی “وزیر خارجه چین در میان نمایندگان حماس (راست) و فتح در مذاکرات پکن
اگر توافق پکن میان گروه های فلسطینی واقعا به نتیجه برسد یعنی حماس راضی به تشکیل دولت آشتی ملی برای اداره غزه شود از یک سو طرح اسرائیل برای اشغال دوباره غزه و سپردن اداره غیرنظامی این منطقه به گروه های بومی فلسطینی غیرمخالف اسرائیل، به چالش کشیده می شود و همزمان پنجره نقش آفرینی چینی ها در خاورمیانه، بازتر خواهد شد.
با این حال چین از ابزار لازم برای تاثیرگذاری بر اسرائیل برخوردار نیست اما حمایت چین از فلسطینی ها، موضع آنها را در برابر اسرائیل تقویت می کند.
منبع:عصرایران