وزیر فرانسه در ایران در حین مأموریت خود در ایران قلم را گرفت و در آن زمان تهران ساختمان سفارت فرانسه را نوشت و با شاه برای دائر ycl المعارف جهان ملاقات کرد. مقاله او سالها بعد فروردین ۱۳۹۶ خواندن مجله و به شرح زیر منتشر شده است:
خانه های ما در تهران خانه ای بزرگ و زیبا هستند ، اما با سنگ مرمر ساخته نشده اند ، زیرا برخلاف اروپایی ها ، آنها خانه های خود را با مرمر نمی سازند ، سنگ های دیگر به ندرت خانه ای و مصالح ساختمانی را در آجر و آجر بالغ می سازند.
Badguyans می گوید که ساختن خانه ای با سنگ مرمر و سنگ های دیگر در ایران خانه ای را می بیند که در قدیم مدیران جبر ساخته شده توسط سنگی ساخته شده است و صاحبخانه تحت فشار قرار گرفته و از ساختمان سنگی خانه پشیمان شده است.
امروز چنین نیست ، اما خانه با آجر و آجر باقی مانده است. آجرهای پخته شده به طور مساوی استفاده نمی شوند و دیوارهای خاک رس خام و خانه ما در وسط با آجرهای بالغ و خاک رس خام ساخته می شوند.
خانه ما سفارت فرانسه است و ما برای ورود به این خانه از یک راهرو طولانی عبور می کنیم. در این راهرو اتاقی وجود دارد که سفارت در آن ساکن است و بعد از راهرو ، با حوضچه “T” لاتین وارد حیاط بزرگ و زیبا می شویم. در هر دو طرف قسمت فوقانی حوضچه ، گیاهان قدیمی توجه را به خود جلب می کنند.
وقتی از این منطقه عبور می کنیم ، به قطعه ای می رسیم که باغ با آجرهای بزرگ غرق می شود و سپس به عمارت نزدیک می شود. خانه ما یک نیم دایره بزرگ است که بیش از یک جامد ندارد و در تیم سفارت زندگی می کند. در وسط این نیم دایره ، هر دو طرف پادشاه گسترش یافته و معماری ویژه ای دارند که در آن تزئینات مانند سقف حاکمان مانند برخی از مساجد در ایران از بالا قرار می گیرند.
در پشت سالن فضای داخلی در تمام خانه های ایرانی و مکانی که خانمها در آن زندگی می کنند قرار دارد. ما از خانه خود راضی هستیم ، زیرا در یک محله مشهور در نزدیکی درب واقع شده است و آب زیادی در این محله وجود دارد.
گرمای شدید تهران
در تابستان ، مشکل دمای آب و هوا در تهران یکی از موضوعات مهم این شهر به مناسبت تأثیر زندگی مردم است. تا سی سال پیش (یعنی سی سال قبل از اینکه نویسنده به تهران بیاید – مترجم) ، زیرا در تهران کمیاب بود و تابستان بسیار داغ بود. اکنون خیابان های بزرگی در تهران وجود دارد و آب زیادی وجود دارد ، بنابراین در گرمای تابستان و در ماه دوم بهار بسیار زیاد است ، همه نمی توانند به شمال پایتخت به شمران بروند ، از شهر تا پاییز.
کلانتر به حضور پادشاه
پس از ورود به تهران و اسکان در سفارت و مطابق زندگی داخلی ما ، طبق دیپلماسی ، ایران برای رسیدن به وجود شاه لازم بود. ما در روز سوم ورود خود به تهران موفق شدیم. من لباس رسمی خود را گذاشتم و به کاخ سلطنتی رفتم در حالی که یک سری از مردم در حال پیشروی بودند.
در آنجا ، میرزا سعید خان ، وزیر امور خارجه و فرمانده ارتش ایران و دو یا سه رجال آزراخان ما را در سالن پذیرفتند و به ما چای و قلیان دادند. سپس ایشیک آغازی ، رئیس مراسم ، وارد سالن شد. این مرد عصا بلند داشت ، مینای دندان نصب شده روی تخته.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که وزیر امور خارجه و رئیس جمهور این مراسم یک کلاه پوست بلند نیستند ، اما دارای یک توربین خاص هستند. این عمامه قسمت طولانی و بالایی از آن است و شبیه به عمامه ای است که آنها در دادگاه پادشاهان صفوی گذراندند.
در ایران ، معمول است که کارمندان عالی دولت که باید به شاه برسند ، کلاه نپوشند و روسری را بپوشند.
مورد دیگر این که رئیس مراسم و وزیر امور خارجه جوراب و جوراب مایل به قرمز دارند. من بررسی کردم که چرا آنها این جوراب ها را می پوشند ، و در دوره مغول ، آنها موزه های سرخ را هنگام رفتن به سمت او نکشیدند. یکی این یکی از مزایای مغول بود.
امروز ، ایرانیان با حضور پادشاه ایران کفش را کتک زدند ، اما به یاد این سنت ، کارمندان عالی دولت جورابهای قرمز و قرمز دارند.
از آنجایی که وزیر امور خارجه و فرمانده ارتش با ما بودند ، ما با راهنمایی رئیس مراسم ، چند راهرو و باغ را طی کردیم و با یک گیاه قدیمی و یک حوضچه بزرگ وارد یک باغ شدیم و یک چشمه را درون استخر ریختیم.
ایرانیان در وسط باغ عمارت نمی سازند ، بلکه عمارت هستند یکی از لبه های باغ ساخته شده است ، اما یک عمارت در وسط باغ وجود داشت ، به طوری که این باغ در همه جا ساختمان را احاطه کرده است. دیگری عمارت سه استوری بود و ایرانیان در حال ساخت یک ساختمان بودند.
در طبقه پایین عمارت ، روی دیوارها ، تصویر برخی از سربازان با آلوان قرمز و بنفش کشیده شده و تصاویر نشان داده شده است.
در آنجا ، به گفته رئیس جمهور این مراسم ، آنها چند جفت گالو را آوردند و چکمه های ما را در گله نگه داشتند. این سنت از زمان پیمان Türkmanchai در ایران گسترده شده است ، و سفیران و وزیران و رفقایی که به شاه آمده اند ، باید یک گالری ایجاد کنند زیرا آنها نمی توانند در برابر ظهور کفش در نزدیکی پادشاه ایران مقاومت کنند.
رفقای ما کفش های خود را گرفتند و با جوراب قرمز ادامه دادند تا اینکه به یک سالن در سمت چپ عمارت رسیدند ، جایی که من تعداد زیادی سرباز و برده را در سالن ، در باغ ، در باغ ، محترم و صدا دیدم.
در آنجا رئیس جمهور این مراسم گفت که وزیر فرانسه می خواست به پادشاه ایران نزدیک شود. این طور نبود ، زیرا ایرانی ها که به عناوین علاقه مند هستند در مورد ده عنوان برای یک شخص صحبت می کنند. آن روز ، رئیس این مراسم ، “دبیر فرانسه مسی سیتی Dogobino’nun عزت و عزت و شکوه و جلال مجاز به نزدیک شدن به پادشاه ایران خواهد بود.” گفت