قبایل مختلف بازی های متفاوتی دارند. مهاجرت از شهرهای مختلف به تهران باعث شد بازی هایی در این شهر که طرفداران زیادی در بین کودکان و نوجوانان دارد، رواج پیدا کند.

به گزارش همشهری، مهرشاد کاظمی بر اساس تحقیقات انجام شده در محله های مختلف شهر تهران برخی از این بازی ها را برای ما تعریف می کند:

شالان آتلما

یکی یکی از نمایشنامه‌هایی که در تهران با نام ایل شاهسون پرطرفدار بود، شالان آتولما بود. معنی این کلمه پریدن از روی شال بود. این بازی با 3 نفر انجام شد. 2 نفر از بازیکنان شال را از دو طرف گرفتند و نفر سوم از روی شال پرید. سپس شال را قدم به قدم بلند می کنند تا پای جامپر به شال برخورد کند.

در این صورت جای خود را بگیرید یکی از دو نفر متفاوت است. اگر بازی توسط دو تیم انجام شود، هر یک از اعضای تیم که پایش به شال برخورد کند از دور خارج می شود و سایر بازیکنان به پریدن از روی شال ادامه می دهند. بازی ادامه می یابد تا پای آخرین نفر گروه به شال بخورد. در این صورت مکان دو گروه تغییر می کند.

عکس یادگاری کودکان چیزر در دهه 40

سورسورموک

Sorsurmuk بازی ای بود که محله های ترک زبان تهران را هدف گرفته بود. 6 نفر دور هم جمع شدند و با یک تکه استخوان بازی کردند. یکی از بازیکنان به عنوان رهبر یا رهبر انتخاب می شود. مردم با پشت به زمین بازی ایستاده بودند، رهبر گروه در فاصله ای از مردم ایستاد و استخوان را پرتاب کرد. او همچنین مکانی را به عنوان مارتا تعیین کرد تا مردم پس از یافتن قطعه استخوانی آن را به آنجا ببرند.

وقتی مسابقه شروع می شود، همه به سمت زمین می دوند و به دنبال استخوان می گردند. اگر کسی خم شود، دیگران برای گرفتن استخوان به او حمله می کنند. از این رو افراد این عمل را چندین بار تکرار می کنند و از حساسیت دیگران کاسته می شود و هرگاه فرصت مناسبی پیدا می کنند با برداشتن استخوان به سوی مارت می شتابند.

تفریح ​​یزدی ها و آذربایجانی ها در تهران قدیم چگونه بود؟ ///

گوش فیتیله ای

در این بازی محدودیتی برای تعداد افراد وجود ندارد. در ابتدای بازی یک نفر انتخاب می شود و جسمی را که می تواند سنگ یا توپ کوچک باشد به دوردست پرتاب می کند و پس از آن بقیه گروه می دوند تا به شی مورد نظر برسند. اگر یکی اگر بازیکنان موفق شدند به او برسند و اول او را ببرند، باید به لیدر برسند و او را تحویل دهند. هیجان بازی زمانی ادامه پیدا کرد که بقیه گروه راه او را بستند و اگر می توانستند آن را بگیرند شکست خورد و مجبور شد دوباره شی را پرتاب کند. این بازی بیشتر برای یزدی های مقیم تهران بود.

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما