فلاپی کلمات انتخاب شده توسط رهبران اکنون بر فرهنگ سازمانی و روابط انسانی به روشی بی سابقه تأثیر می گذارد.
به گفته فرارو به نقل از فوربس ، در گذشته ، رهبری به معنای صعود از نردبان پیشرفت سازمانی بود که در آن عنوان شخص یکی از نخبگان شرکت بود. معمولاً بالاترین صدای جمعیت آرزوهای آن را برآورده می کند. ظاهراً محیط رسمی ، مرجع اغلب به معنای تصمیمات دشوار در پشت درهای بسته بود و از رهبران انتظار می رفت که گوش دهند و فرمان دهند. اما امروز مردم به دنبال چیز دیگری هستند.
رهبری دیگر فقط مربوط به اقتدار نیست ، بلکه در مورد صدا است. کلمات انتخاب شده توسط رهبران به یک نیرو آرام اما قدرتمند تبدیل شده اند که روش گفتار و زمان ، فرهنگ و ارتباطات را به شکلی شکل داده است که عناوین هرگز نمی توانند بسازند. روزهایی که گرامر و شرایط شرکتی نشانه رتبه بندی هستند. تأثیرگذارترین رهبران امروز فرمانده نیستند بلکه مانند ارتباطات صحبت می کنند. در دنیای اشباع دانش ، آنها می دانند که فیض برنده برنده است و زبان رهبری بر این اساس تغییر می کند.
پاسخگویی مالکیت
“پاسخگویی” مدتهاست که بخش مهمی از مکالمات عملکردی بوده است. اما در بسیاری از سازمانها ، اکنون معنای مجازاتی دارد: اتفاقی که پس از شکست می افتد. در عوض ، تیم های با عملکرد بالا از کلماتی مانند “دارایی” و “مسئولیت مشترک” استفاده می کنند که کارمندان را به جای ترس دعوت می کنند تا همکاری کنند. این ملک فعال است و نماد گفت: “این نه تنها برای من بلکه برای همه مهم است.”
از تراز تا توافق
“بیایید مطمئن شویم که ما در خط هستیم” یک بیان نهادی کلاسیک است. با این حال ، تراز اغلب مانند دستورات نظامی پنهان به عنوان اجماع احساس می شود. رهبران آینده کارمندان را به زبانی تغییر می دهند که آنها را به گفتگوهای واقعی دعوت می کند. “آیا ما قبول می کنیم؟” به نظر می رسد ساده است ، اما امکان بحث و تصمیم گیری بهتر و تصمیم گیری را فراهم می کند.
بازخورد برای بینش
بازخورد از بین نمی رود ، اما مارک خود را تغییر می دهد. رهبرانی که ورودی های فریم را “بینش” می دانند ، احتمالاً پاسخ های واضح و صادقانه دریافت می کنند. از کجا؟ در حالی که به نظر می رسد بازخورد شبیه به ارزیابی عملکرد است ، بینش فرصتی برای رشد محسوب می شود. این یک تغییر حساسیت زبانی با پیامدهای فرهنگی عالی است.
از کارمند گرفته تا شرکت کننده یا عضو تیم
دلیل اینکه شرکت هایی مانند Netflix و Kanova از کلماتی مانند “شرکت کنندگان” یا “اعضای تیم” استفاده می کنند. عناوین ادراک را تشکیل می دهند. کارمند احساس تجارت دارد. “شرکت کننده” یک حس هدفمند دارد. با یک مطالعه مسلط و هدفمندتر ، چگونگی اضافه کردن افراد از همیشه مهمتر است.
از تعادل کار و زندگی تا زندگی و هماهنگی
اصطلاح “تعادل کار و زندگی” به طور غیرمستقیم به درگیری بین کار و زندگی اشاره دارد. در سال 2 ، رهبران مترقی معمولاً این چارچوب را مرور می کنند. “هماهنگی زندگی و تجارت” بیانگر ادغام است ، نه رویارویی. این اذعان می کند که زندگی همان چیزی نیست که ما در اطراف کار ایجاد می کنیم. در مقابل ، این مبنای ساخته شده است.
از مدیریت گرفته تا مربیگری
نقش سنتی نظارت بر یک کار ، انجام تاریخ مهلت و حفظ کنترل است. با این حال ، مردم در محل کار امروز به جای تماشای به دنبال پشتیبانی هستند. “تغییر” از مدیریت “پیشرو” مربیگری فضایی برای یادگیری و رشد طولانی مدت ایجاد می کند. این دیگر راهنمایی نیست بلکه توسعه افراد است.
چگونه از کلماتی که استفاده می کنید آگاه باشید
مکث قبل از صحبت کردن: در لحظه های حساس یا عاطفی ، واکنش سریع می تواند باعث یکنواختیت شود. مکث کوتاه به شما کمک می کند تا به جای واکنش وضوح را انتخاب کنید. از خود بپرسید ، “آنچه می خواهم بگویم ضروری و مفید است؟” اصطلاحات خودکار را با زبان هدفمند جایگزین کنید: “ما باید هم تراز شویم” ، “بیایید دوباره بررسی کنیم” یا “یعنی” بسیاری از کلمات ، اما حرف های کمی برای گفتن وجود دارد. جملات هدفمندتر را تغییر دهید. به جای “ما به یک جنبش نیاز داریم” ، “موفقیت چگونه به نظر می رسد؟” برای استفاده
بیشتر از پاسخ دادن سؤال کنید: رهبران کنجکاو محیط های ذهنی ایمن ایجاد می کنند. تغییر عبارات با سؤالات باعث ایجاد اعتماد به نفس و دعوت از دیدگاه های مختلف می شود. به عنوان مثال ، “نظر شما چیست؟” یا “چه چیزی از دست می رود؟” مراقب لحن خود باشید: مهم است که بگویید همانطور که می گویید. حتی کلمات شناخته شده ممکن است در صورت بیان با لحنی تیز تحقیرآمیز یا سرد به نظر برسند. سعی کنید لحن گرم ، واضح و گسترده ای داشته باشید که متناسب با قصد شما باشد.
رپرتوار کلمه پیش فرض خود را بررسی کنید: به کلماتی که اغلب در پست الکترونیکی و جلسات استفاده می کنید و در حالی که بازخورد ارائه می دهید ، نگاه کنید. تجارت یا رابطه؟ آیا سپاسگزار است یا یک شرکت کننده؟ تغییر زبان شما رهبری شما را تغییر می دهد. نه تنها برای دادن ، بلکه برای الهام بخشیدن صحبت کنید. رهبران فرهنگ ایجاد می کنند. کلماتی را انتخاب کنید که قدردانی ، احتمال ، پیشرفت و کنجکاوی را ترغیب می کند. این کلمات حتی در عدم اطمینان امنیت و دید را نشان می دهد. کلمات باورها ایجاد می کنند. آنها تعامل را تقویت می کنند و بر رفتار تأثیر می گذارند. آنها می توانند وضع موجود را تقویت یا تبدیل کنند. زبان دیگر یک مهارت نرم با تغییرات تولید ، محیط کار ترکیبی و پیچیدگی جهانی نیست. در مقابل ، این ارز اصلی رهبری است. رهبران بزرگ متوجه می شوند که چگونه ارتباطات نه تنها با آنچه شما می گویید ، بلکه برای افراد اطراف شما شکل می گیرد.