به گزارش خبرگزاری بازتاب آنلاین، داریوش فرهنگ از روابط عمومی موزه سینما در ابتدای سخنان خود گفت: از سال 95 که برادران لومیر فیلم تک حلقه ای خود به نام «قطار به ایستگاه می رسد» را در زیرزمینی نمایش دادند. کافه، سینما شروع شد. تبدیل شد. اتفاقی جالب و غافلگیرکننده که جلوه خاصی بر مخاطبان داشت به طوری که برای جلوگیری از تصادف با قطار، سر خود را خم کردند یا پشت صندلی ها پنهان شدند.
وی ادامه داد: سینما مانند قطاری است که قصد توقف ندارد و بین ایستگاه های مختلف به حرکت خود ادامه می دهد و مردم فقط یک بار فرصت سوار شدن دارند و کسانی که پیاده می شوند نمی توانند به سفر ادامه دهند. حرکت این قطار درست مثل زندگی است و از مسیرها و ایستگاه های مختلفی می گذرد و در این بین عده ای سوار و عده ای پیاده می شوند و این قطار از دل تاریخ سینما می گذرد.
فرهنگ با بیان اینکه تا زمانی که داستان و قصه گویی در دنیا حاکم باشد سینما وجود خواهد داشت، گفت: در این مسیر طولانی به سینمای صامت رسیدیم که چند نابغه در آن بازی می کردند. از جمله «چارلی چاپلین»، «هارولد لوید» و «باستر کیتون» که با خلاقیتی مثال زدنی آثاری خلق کردند. تماشای هر لحظه از فیلم های چاپلین سرشار از خلاقیت، شگفتی و زیبایی است. چنین ظرافت هایی تصادفی نیست، اما این افراد نابغه هستند و ترفندهای شخصی دارند و به همین دلیل همیشه ماندگار خواهند بود.
ما باید به دنبال معنا بخشیدن به زندگی باشیم
فرهنگ ادامه داد: امثال «لارنس اولیویه» و «پل اسکافیلد» از دنیای تئاتر وارد این هنر شدند و بر ارزش سینما افزودند و از آن زمان تاکنون دو نوع بازیگر در سینما رایج است. نوع بازیگری و بازیگری شخصیت. بازیگران تیپ در کار خود استاد بودند و نمونه های موفقی از آن در سینمای ایران وجود داشته که توجه و علاقه مخاطب را به خود جلب کرده است. کم کم بازیگری پیچیده شد و ابعاد مختلف روانی و جامعه شناختی پیدا کرد. قطار سینما همچنان در حرکت است و به ایستگاه های مختلفی می رسد که دیگر پاسخگوی قهرمانان مدافع مظلوم نیست. در نتیجه مشکل ضد قهرمان در حوزه شخصیت پردازی به وجود آمد و بازیگرانی چون «رابرت دنیرو» و «آل پاچینو» به این حرفه رونق دادند. این بزرگان در کنار افرادی مانند کلینت ایستوود به کار خود ادامه می دهند و به این هنر اعتبار می بخشند.
وی ادامه داد: سوال مهم این است که برای ماندگاری در تاریخ سینما چه باید کرد تا از ما به خوبی یاد شود؟ باید به دنبال راهی باشیم که با هر مقدار پس انداز به زندگی معنا ببخشیم. وظیفه هنرمند در وهله اول این است که چیزی به این دنیا بیافزاید و سعی کند چیزی از آن کم نکند.
فرحنک تاکید کرد: شعار اصلی ما در هیچ بازیگری نباید فراموش شود. این شعار شامل سوالاتی مانند “چی می گوییم؟ چه می شنویم به چه کسی زنگ می زنیم؟ چگونه می گوییم چرا می گوییم کجا می گوییم چه کار کنیم؟ از چه کسی می شنویم؟ چگونه می گوییم؟ می شنویم؟ چرا می شنویم؟ کجا می شنویم؟ هر کدام از این جملات معنایی جهانی دارند که کلیدواژه بازیگری است و اگر از آنها پیروی نکنیم بازیگر خوبی نمی شویم.
سینما یعنی حذف کردن
داریوش فرهنگ درباره رویکرد این بازیگر به یک نقش نیز گفت: بازیگران معمولا شخصیت را از دو جهت می شناسند. در این دنیا و در درون همه انسان ها عواطف مشترک انسانی مانند شجاعت، مهربانی، نفرت، عشق و … وجود دارد که می توان آن ها را در خود تقویت کرد و در ایفای نقش خود از آنها استفاده کرد. گاهی از بیرون و از طریق «فیزیک» به شخصیت نزدیک می شویم، به همین دلیل توصیه می کنم همیشه به اطراف خود نگاه کنید. در ساخت فیلم سرعت عمل موضوع مهمی است و باید بتوانیم از امکانات موجود نهایت استفاده را ببریم. سینما یعنی حذف کردن. به یاد داشته باشید که اضافه کردن هرگز ما را به جایی نمی رساند.
وی ادامه داد: ما باید تا ابد یاد بگیریم و کسی که فکر می کند همه چیز را می داند و آنچه می داند کافی است، آغاز سقوطش رقم می خورد.
کارگردان سریال «سلطان و شعبان» ضمن به اشتراک گذاشتن تجربیات و آموخته های خود با دانش آموزان گفت: باید به این فکر کرد که چگونه در «سکوت» عمل کنیم تا بتوانیم بر لحظه ای که پیش می آید تمرکز کنیم و آن را توسعه دهیم.
وی با ذکر خاطره ای از دوران دانشجویی خود گفت: در جوانی پوستری از مارلون براندو پیدا کردم و کنار آینه خانه گذاشتم و اغلب ظاهر او را با خودم مقایسه می کردم و سعی می کردم حتی مدل موهایش را تقلید کنم. براندو معمولاً در گفتگو با بازیگر مقابل به سؤالات دیر پاسخ می داد و من سعی می کردم از شیوه صحبت کردن او تقلید کنم. تا اینکه یک روز فهمیدم که هیچ وجه اشتراکی با براندو ندارم و با خودم گفتم “خوب یا بد، تو برو خودت باش…”. هنر همیشه با تقلید شروع می شود، اما اگر قرار باشد در همین جا متوقف شود، همیشه کسی بهتر از شما وجود خواهد داشت.
فرهنگ خاطرنشان کرد: در بازیگری برای انجام کاری عجله نکنید و آهسته و پیوسته حرکت کنید و اعمال را انجام دهید. از همان ابتدای پلان باید سعی کنیم نظر بیننده را جلب کنیم و توجه خود را روی عملی که انجام می دهیم متمرکز کنیم.
وی افزود: تماشای فیلم یک جشن است و شما را به دیدن ما دعوت می کنیم. یک جشن باید لحظات درخشان خود را داشته باشد وگرنه بی فایده خواهد بود. توجه داشته باشید که دیالوگ با دیالوگ متفاوت است. مکالمات روزمره نباید وارد میدان گفتگو شود. هرگز نباید از فردی که دیالوگ را صحبت می کند از نمای نزدیک گرفته شود. هیچکاک استاد سینما در همه زمینه هاست. او می گوید اگر بمبی زیر میز باشد و کسی به آن اشاره کند، برای درام کار نمی کند، اما شکل درست این است که شخصیت ها از وجود آن آگاه نیستند.
در سینما فقط به انتقال پیام تکیه نکنید
فرهنگ با بیان اینکه مهم ترین مسئله در بازیگری «چگونه گفتن» است، ادامه داد: به عنوان بازیگر هر احساسی که بیان می کنید به فرد مقابل منتقل می شود. در فیلم ها گاهی با شرایطی مواجه می شوم که بازیگران ارتباط و تفاهم مناسبی با یکدیگر ندارند و فقط دیالوگ های خود را حفظ و ارائه می کنند. این بدترین نوع بازیگری است. در فیلم نباید تنها بر انتقال پیام های مختلف تمرکز کنیم. بچهکردن مخاطب کار اشتباهی است که این روزها تلویزیون انجام میدهد. مخاطب هوش و بصیرت دارد و به نوشته بی جان روی کاغذ باید نوعی روح و طراوت بخشید. مکالمه باید تبدیل به دیالوگ شود و سعی کنید این اهمیت را در نوشته های خود اعمال کنید.
داریوش فرهنگ در قسمت پایانی صحبت های خود در این کارگاه که بیش از سه ساعت به طول انجامید، اظهار کرد: در سینما هر پلان نویدی برای پلان بعدی است و شما را به دنبال کردن ادامه داستان دعوت می کند. در عین حال هر پلان پلان قبلی را تکمیل می کند و اجزا در کنار هم قرار می گیرند و صحنه ای را می سازند و صحنه ها سازنده سکانس خواهند بود.
۵۷۵۷