اثاثه داستان کوتاه “هیچ کس صحبت نمی کند” (هیچ کس چیزی نگفت)) از ریموند کارور یکی یکی از نمونه های درخشان داستانهای اولیه او ، که با یک زبان موجز و فضای خاکستری ، زندگی روزمره آمریکا در طبقه متوسط و پایین آمریکا را در اواسط قرن بیستم به تصویر می کشد. داستان از نوجوانی گفته می شود که مدرسه را در رختخواب می گذارد ، اما به جای استراحت ، به خیابان ها می رود ، با پسر دیگری آشنا می شود و وارد داستان می شود که بی اعتنایی به عمیق بودن ، ناامیدی و تنهایی عمیق شخصیت ها را نشان می دهد. داستان با ظاهری ساده ، پیچیدگی های روانی شخصیت ها را بدون لحن خنثی اما تأثیرگذار روایت می کند.
به گفته بازتاب آنلاین ، در “هیچ کس در حال راه رفتن” نیست ، عنوان داستان شما به نوعی انتزاعی از موضوع کار است. هیچ کس چیزی نمی گوید ، زیرا چیز خاصی برای گفتن وجود ندارد ، یا شاید کلمات آنقدر صمیمانه باشند که دیگر نیستند. در متن این سکوت است که بیگانگی بین اعضای خانواده توسط وضعیت روانی نوجوان و تجزیه عاطفی در زندگی روزمره انسان برجسته می شود. کارور داستان را با از بین بردن زاویه ها و تکیه بر “زبان ساکت” می گوید. او به جای توضیح ، اوضاع را طوری طراحی می کند که خواننده از لایه های زیرین روایت رنج و کلمات را کشف کند. این داستان نمونه ای از توانایی کارور در ساختن لحظات به ظاهر بی رحمانه است که در آن تراژدی در سکوت رخ می دهد.