Think Group: مقاله دکتر الاهه کولای ، استاد دانشگاه تهران ، کتاب “سیاست قبیله ای و انتقال در آسیای میانه” توسط کاتلین کالینز را نشان می دهد. این کتاب به بررسی نحوه تغییر از سیستم های بسته به سیستم های باز و دموکراتیک در آسیای میانه می پردازد. بنابراین برای دانشجویان علوم سیاسی ، به ویژه برای کسانی که به منطقه آسیای میانه و جوامع انتقال علاقه دارند ، مفید است. بررسی الگوهای تحول در شرکتهای گذار و نحوه زنده ماندن کشورها از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از ویژگی های بیشتر است. تأثیر قبیله ها و شبکه های غیررسمی بر توسعه سیاسی و تغییر رژیم در آسیای میانه می تواند برای مخاطبان جذاب باشد. سرانجام ، نویسنده کتاب به این سؤال پاسخ می دهد که چرا ، پس از جوامع اقتدارگرا در آسیای میانه ، هیچ نظم جدیدی از اتحاد جماهیر شوروی ایجاد نکرده است. به طور خلاصه ، این کتاب بررسی می کند که چگونه “سیاست قبیله” بر انتقال کشورهای آسیای میانه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از سیستم های باز و دموکراتیک تأثیر می گذارد و این سؤال پاسخ می دهد که چرا این کشورها نمی توانند نظم جدیدی ایجاد کنند.

****

“من فکر کردم که کتاب” سیاست مرکزی و انتقال در آسیای میانه “را برای خواندن دوستان در علوم سیاسی ارائه می دهم. این کتاب از پنج سال پیش توسط وزارت فیت منتشر شده است. نسخه دوم سال گذشته منتشر شد. نویسنده این کتاب کاتلین کالین است. این کتاب مهم است زیرا این موضوع بر موضوع” انتقال رژیم به “شیوه های باز و” شیوه های غنی “است.
این کتاب همچنین می تواند درک خوبی از مباحث موجود در منطقه ارائه دهد. حتی مهمتر از آن است که بر الگوهای تحول در جوامع انتقالی متمرکز شود ، زیرا کشورهای بازمانده اتحاد جماهیر شوروی این و تجربه را به سیستم های باز منتقل کرده اند.

اتفاقی که در آسیای میانه رخ داده است در بسیاری از مناطق دیگر جهان به عنوان الگویی مانند غرب آسیا ، آفریقا و حتی اروپای جنوبی اتفاق افتاده است. تحولات در قبایل یا به معنای “شبکه های هویت غیررسمی” نیز در بسیاری از شرکت های دیگر قابل مشاهده است. به عبارت دیگر ، چرا جوامع معتبر در این مناطق پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برای ایجاد و ایجاد نظم جدیدی از وحدت. با این حال ، بخش دیگر به ثبات قبیله ها ، شبکه های هویت غیررسمی در آسیای میانه باز می گردد ، که در سایر شرکت ها به اشکال دیگر قابل مشاهده است.

این کتاب همچنین به میراث اتحاد جماهیر شوروی اشاره دارد و این که الگوی نوسازی کمونیستی خلاف پایداری و رشد قبیله ها نیست ، حتی برای حفظ ثبات ، تأثیر قبیله ها و پایداری آنها در منطقه. اگرچه در طول استالین جنگیده شد ، اما به دلیل سیاست ثبات در قالب ثبات تضمین شده بود. در آسیای میانه ، نه مردم و نه نخبگان نقش موثری در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و کسب استقلال ایفا نکردند. نکته مهم این است که انتقال به آسیای میانه انتقال از بالا است. هیچ تغییری از پایین در این زمینه وجود ندارد و تصمیمات اصلاحات از بالا گرفته می شود. در حزب جریان قدرت وجود داشت و پس از فروپاشی نخبگان ، تغییراتی ایجاد می کنند.

در آسیای میانه ، مانند سایر مناطق اتحاد جماهیر شوروی ، این تصور وجود داشت که دموکراسی نیز با فروپاشی سیستم کمونیستی غالب است. با این حال ، تجربیاتی که در آسیای میانه رخ داده است نشان می دهد که در سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هیچ تغییری در منطقه رخ نداد و به نوعی بر روابط و روابط قبیله ای تأثیر گذاشت ، که بر مشکل توسعه سیاسی و تغییر در رژیم در منطقه تأثیر گذاشت و شکل رژیم جدید را مشخص کرد. این مشکلی است که قبیله ها در جوامع پس از استعمار و جوامع سنتی ایجاد می کنند. آنها شکل گیری سیستم های دموکراتیک را دشوار می کنند. نقش قبیله ها مهم است زیرا فقط مربوط به آسیای میانه نیست. این سازمان اجتماعی همچنین در سایر قاره ها ، آفریقا ، در غرب آسیا و اروپای جنوبی قابل مشاهده است. درست است که این کتاب بر منطقه آسیای میانه متمرکز است ، این شبکه های قبیله ای یا شبکه های اجتماعی مبتنی بر روابط علی و نسبی این کارکردها را در جای دیگر نشان داده اند.

در گذشته ، این کتاب به مفهوم سیاست قبیله و کارکردهای آن می پردازد. سپس او با دوران برژنوز سر و کار دارد. نویسنده سؤالات استعمار را مطرح می کند و توضیح می دهد که استقلال این کشورها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی چیست. در پایان ، نویسنده با مسیرهای طولانی مدت که سیاست قبیله را در سطح اجتماعی و نخبه گرا توضیح می دهد ، می پردازد و آنها را با آفریقا ، قفقاز و حتی اروپا مقایسه می کند.

216216

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما