Kiomars Astarian ، استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران ، در روزنامه شرق نوشت:
فات علی شاه قاجار فکر کرد که ایالات متحده یک کشور زیرزمینی است و گفته می شود “پادشاه قاجار از سفیر انگلیس پرسید که من می رسم؟” وقتی جواب شنید که هیچ ارتباطی با کشور ندارد و انگلیسی ها با کشتی به کشور سفر کردند ، تلخ بود و مشخص بود که سفیر عثمانی تهران هنگام کشتن کشور به من قسم می خورد.
همزمان با سلطنت فتح علی شاه و سپس ناصر الدین شاه قاجار ، غول سرمایه داری فن آوری در ایالات متحده ، و مبارزه کارآفرینی برای تشکیل سرمایه تکنولوژیکی و رقابت برای حاکمیت ریلی و حمل و نقل دریایی ، حمل و نقل ریل و ترافیک دریایی ، فولاد ، نفت ، صنعت برق و … در بین کارآفرینان بزرگ مانند ارائه دهندگان ، راکفلر ، GP مورگان و غیره. وظیفه سیستم سرمایه داری آمریکا در قرن آینده تعیین می شود. جهان به سرعت در عصر “فات علی شاه” حرکت کرد.
اکنون در دهه سوم قرن 5 ، جهان دوباره درگیر طوفانی از انقلاب صنعتی بزرگ و مسابقات تجاری ایالات متحده ، چین و اروپا به آسیا است. این بار این هوش مصنوعی است که به شدت مبارزات قدرت جهانی تبدیل شده است. “پردازش” ، “سرعت دیجیتال” و “روشنگری فرآیندهای الگوریتمی” محور مبارزه است. با این حال ، محافل ما در این زمینه در ساده ترین امور و گاهی اوقات با خودآگاهی نمونه ای که بر سیستم تصمیم گیری حاکم است ، قرار دارند.
این همان فاصله از فات علی شاه از درک جهان است. یک خندق بزرگ از شکاف برای درک دنیای سیستم تصمیم گیری برای گرفتن علی شاه از ساده سازی سیستماتیک. برخی سعی می کنند روز را بسازند. آگاه نبود که این زنجیره روی گردن بسته شده است ، نه روی پای روز. رقبا مانند باد است. شورش زمان با زنجیر کشف می شود. فقط به برخی از سخنان نگاه کنید تا عمق این اختیار را پیدا کنید.
مدیریت و تصمیم گیری -DA یک ظاهر همه را ایجاد می کند. هیچ کس نمی تواند منجر به حاکمیت شود ، خواه فکری باشد و چه از نظر قانونی ، از نظر سیاسی یا فنی ، غربی یا شرقی ، روسی ، چینی یا آمریکایی و اروپایی. باید برای انجام سیستم تصمیم گیری در چشمه نگاه تک رنگ انجام شود و به چشمه تاریک عصبی و انزوا نروند. تأثیر فرقه های خاص ، فاکتورهای فرازمینی یا فشار خارجی منجر به افزایش انزوا شده و در تصمیمات اصلی به صورت دستی دستگیر نمی شود. اگر ویرانه های جهل و غرور افتخار کنند ، هیچ کس نمی تواند به ما کمک کند.
کلمه انقلابی سیاسی در گرایش به امنیت تحلیلی ادغام شده و یک پدیده منحصر به فرد برای فشار دادن سیستم تصمیم گیری فراهم می کند. این ادغام در رویارویی تاریخی و آخرالزمانی با جهان جهانی است و به عنوان یک ارتباط تجاری ، بانکی و اقتصادی با جهان کوتاه می شود. حتی چین و روسیه خواستار قیمت بالایی برای تنفس ما هستند.
نقش ایالات متحده و اسرائیل در این فرایند باید مؤثر باشد و این خصومت را نمی توان رد کرد. اما و هزار نفر از موها نازک تر است ، خواه خودمان را با دنیایی که برای خودمان ساخته ایم ، درست کردیم؟ آیا “کلمه سیاسی-انقلاب” و “جهت گیری امنیتی تحلیلی” ما را به حوزه فکری مدیریت تبدیل نکرده است که انحصار ترین طبقات اجتماعی اجتماعی است؟ آیا ما انزوا را به یک ایدئولوژی نامطلوب برای خودمان تبدیل نکرده ایم؟ “ایدئولوژی نامطلوب” ما را تا روز به گاوهای ابهام ، عصبانیت ، ترس و روز سوق می دهد و از این فرصت استفاده می کند که به خودمان فکر کنیم و تمام ارتباطات خود را انحصار دهیم.
هشدار اینکه این “دنیای درگیری” ما را از روندهای جهان دور نکرده است و فاصله ای از فات علی شاه قاجار تا هوش مصنوعی ایجاد نمی کند. سوال این است که در چه دنیایی زندگی می کنیم؟ دنیای ذهنی ما که در یک کشور و یک سیستم سیاسی واحد زندگی می کنیم چقدر متفاوت است؟ و چگونه می توان پرده های فاصله را بالا برد؟ اینها همه سؤالات و همه نگرانی ها است.
۲۷۳۰۲