به گزارش خبرگزاری بازتاب آنلاینروز 18 آبان در سال 1357، ویلیام سالیوان، سفیر آمریکا در تهران، گزارش مفصلی را به واشنگتن ارسال کرد که در آن امکان وجود ایران بدون حکومت محمدرضا پهلوی مطرح شد. او در این روایت از «مفید بودن» اندیشیدن درباره این ایده نوشت: «شاید اکنون زمان آن رسیده است که احتمالات غیرممکنی را تصور کنیم که تا به حال به ذهنمان خطور نکرده است این گزارش، ایجاد آن و تأثیر آن بر کاخ سفید. اما متن این گزارش به صورت کامل و یکپارچه منتشر نشده است. فصلنامه گاوه (نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی) برای اولین بار ترجمه کامل این گزارش را منتشر کرده است (که در آن زمان در کاخ سفید چندان مورد توجه قرار نگرفت) که در ادامه می خوانید.

تاریخ گزارش و سطح امنیتی:

9 نوامبر 1978، محرمانه

متن گزارش:

1- با فرا رسیدن عید سعید قربان روز شنبه 20 آبان ماه و مصادف شدن آن با پنجشنبه که تعطیلات آخر هفته محسوب می شود. ایران تعطیلات سه روزه را معرفی کرده است. شواهد نشان می دهد که صلح حاکم است. اما ما به طور مداوم سطح خشم و خشم جمعی را در بین مردم زیر نظر داریم. شنبه 12 نوامبر روز بسیار حساس و مهمی است. زیرا در این روز خواهیم دانست که آیا حکومت نظامی [ازهاری] می تواند وضعیت را بازگرداند، درست است؟

2- در عین حال، بررسی مجدد وضعیت آینده روابط ایران و آمریکا ممکن است مفید باشد. در این زمینه باید به فکر برخی از انتخابات های موجود بود که هنوز به آن اشاره نشده است.

3- از دیدگاه بیگانگان، کلیشه ای در جامعه ایران گسترده است که جامعه ایران را بر دو رکن سلطنت و مذهب تشیع تعریف می کند. در 15 سال گذشته هجمه ها و حملات بسیاری از سوی نهاد سلطنت به نهاد دین صورت گرفته است. اما این نهاد مذهبی در 10 ماه گذشته به سرعت جایگاه خود را بازیافت. با این حال، شاید لازم باشد تغییراتی که در نهاد سلطنت رخ داده است را با دقت بررسی کرد.

4- اولاً قدرت شاه به شدت متزلزل شد. حمایت عمومی جامعه از او این روزها تقریباً از بین رفته است، تصاویر خانواده سلطنتی که معمولاً در هر مغازه و اداره ای به چشم می خورد کاملاً از بین رفته است، بنابراین در بین تمام لایه های جامعه ایران تنها لایه ای است که هنوز آشکارا از شاه حمایت می کند. آنها پشتیبانی می کنند، آنها سرباز هستند. به همین دلیل، می توان حدس زد که سلطنت حاکم بر ایران امروز تنها بر حمایت از قدرت نظامی شاه متکی است.

5- اما حتی در دوران این روابط اتفاقاتی افتاد که این وضعیت را تغییر داد. شاید امروز صحیح تر باشد که از سلطنتی در ایران صحبت کنیم که اساس مشروعیت آن بر قدرت نظامی آن استوار است. در نتیجه باید به دو موضوع جدید فکر کنیم: ارتش و روحانیت.

6- در شرایط فعلی این دو نهاد در تضاد و دشمنی عمیق با یکدیگر هستند. نهاد روحانیت از اعتراضات کنونی در قالب مقاومت مدنی و اعتصابات که اقتصاد کشور را فلج می کند حمایت می کند. پالایشگاه‌های نفت، هوا و سیستم‌های ارتباطی ایران، اصلی‌ترین حوزه‌های مورد علاقه آنها هستند. اگر ارتش بتواند به طور مسالمت آمیز این نهادهای مهم اقتصادی را به ظرفیت کامل بازگرداند، احتمالاً می تواند نهاد معنوی را شکست دهد. اما وقتی تنش بین دو رکن جامعه ایجاد می شود، احتمال خشونت، ترور و بیگانه هراسی در جامعه ایران باید جدی گرفته شود.

7- اگر ارتش نتواند به حداکثر تولید دست یابد و زنجیره اعتراضات مدنی را بشکند، برای تصمیم گیری به لحظه حساسی می رسد: شروع چرخه تولید با زور و تهدید نظامی کارگران صنایع به بهره برداری یا سازش با روحانیت، در جایی که کل نهاد روحانیت تحت رهبری آیت الله خمینی است، به نظر می رسد تنها شرط اعلام رضایت وی با مصالحه، پذیرش شرط خروج شاه از کشور به عنوان مبنای تأسیس است. یکی از جمهوری اسلامی ایران

8- تصور اینکه نخست وزیری مثل ارتشباد ازهاری به تنهایی کشور را به حمام خون بکشد بسیار سخت است. تصور اینکه او و رفقایش به جانشینی شاه فکر کنند به همان اندازه دشوار است. با این حال، اگر شاه و ارتش نمی‌خواهند حمام خون ایجاد کنند، شاه و افسران ارشدش باید موافقت کنند که رهبری ارتش را به افسران پایین‌تر واگذار کنند تا آشتی آنها با روحانیت آسان‌تر شود.

9- اگر وقایع به این شکل پیش می‌رود، بسیار مهم است که آمریکا پیامدهای چنین رویدادی را به دقت ارزیابی کند و موقعیت خود و شرکای منطقه‌ای خود را با شرایط جدید ایران تطبیق دهد. به همین دلیل توجه به موارد زیر ضروری است:

الف) هم ارتش ایران و هم مسلمانان و هم آیت الله خمینی از مخالفان سرسخت کمونیست ها هستند. با وجود گزارش های ساختگی درباره نفوذ کمونیستی حلقه اول مشاوران آیت الله خمینی باید به این موضوع توجه کرد.

ب) نسل جوان افسران ارتش به وضوح تمایلات غرب گرا را نشان می دهد. تمام نیروی هوایی، بیشتر نیروهای زمینی و بسیاری از افسران نیروی دریایی در ایالات متحده آموزش دیده بودند و تمام سربازانی که در ایالات متحده آموزش ندیده بودند نیز در انگلستان یا ایتالیا آموزش دیده بودند.

ج) اگرچه روحانیون و متدینین مدام مدعی هستند که آمریکایی‌ها نفت ایران را می‌دزدند، اما به نظر می‌رسد منطق روابط اقتصادی ایران و آمریکا و وابستگی عمیق ایران به غرب، در نهایت هر راه‌حل جایگزینی را برای وضعیت کنونی اعمال خواهد کرد.

د) ارتش ایران باید بتواند تمامیت خود را حفظ کند و تاکید می کنم نباید متفرق و متفرق شود. مذهبی ها همکاری با ارتش را مفید می دانند زیرا فرصتی برای برقراری نظم و نظم، ایجاد وحدت و دفاع از ملت ندارند.

ه) با توجه به تلاش روحانیت برای همراهی با قدرت نظامی، انتظار می رود آیت الله خمینی در بازگشت به ایران نیز مانند گاندی سیاست آشتی ملی را در پیش گیرد. در آن زمان احتمالاً نام کاندیدای امور سیاسی خود را اعلام خواهد کرد. او احتمالاً در نهایت شخصیتی شبیه جمال عبدالناصر یا ژنرال قذافی برای تصاحب ارتش خواهد داشت.

(و) در نتیجه این پیش‌بینی‌ها، احتمالاً چهره‌های میانه‌رو و غیر کمونیستی مانند ناصر میناچی یا مهدی بازرگان باید به عنوان مقامات مسئول خواستار برگزاری انتخابات آزاد باشند. تدوین قانون اساسی مشروع برای انقلاب اسلامی ایران. اگر این انتخابات در فضایی آرام و بدون تحریکات مؤثر برگزار شود، درصد قابل توجهی از برگزیدگان احتمالاً شخصیت‌های غیرکمونیست یا تندروهای مذهبی هستند که احتمالاً در تدوین قانون اساسی مسئولانه موفق خواهند شد.

(ز) در حالی که پیش بینی ماهیت سیاسی دولت آینده بسیار دشوار است، احتمالاً می توان امیدوار بود که تمرکز بین المللی ایران بر کشورهای مختلف حفظ شود و تنها روابط ایران با اسرائیل و شرکای عرب آن قطع شود.

ح) در مورد روابط بین‌الملل دولت آینده ایران با دولت آمریکا، بعید است که به اندازه دولت پهلوی دوستانه و نزدیک باشد، اما ممکن است در محدوده تامین نیازها باقی بماند. مخصوصاً وقتی ارتش و نیروهای مسلح اینطور باشند یکی جایگاه و ساختار خود را بر ارکان ملت حفظ کند. احتمالا تعداد آمریکایی های حاضر در ایران بسیار کمتر از الان خواهد بود و موقعیت خود را از دست خواهند داد. اما این امکان وجود دارد که در صورت تمایل به برخی از آنها اجازه اقامت در ایران داده شود.

10- در صورتی که تمامی مراحل مقدماتی ذکر شده در موارد فوق به درستی انجام شود، می توان امیدوار بود که این پیش بینی خوش بینانه به طور کامل عملی شود. هر اشتباه کوچکی در این مسیر می تواند منجر به نتایج غیرقابل پیش بینی شود. بنابراین، این گزارش نباید به عنوان پیش‌بینی سفارت آمریکا در تهران در مورد حوادث آینده پس از سقوط حکومت پهلوی تعبیر شود.

11- موضع فعلی ما اعتماد به این است که شاه به همراه ارتش قادر به مقابله با تهدید خمینی خواهد بود. بدیهی است که این تنها راه امن است. با این حال، اگر این نقشه شکست بخورد و پادشاه از سلطنت کناره‌گیری کند، باید احتمالاتی را در نظر بگیریم که قبلاً هرگز به آن فکر نمی‌کردیم.

امضای سالیوان

۲۳۲۵۹

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما