این نویسنده سعی می کند نشان دهد که ایران در زمینه های مختلف به چالش کشیده شده است و مجبور است فرصت هایی را برای بیرون رفتن جستجو کند. شاید بسیاری از چالش های ایران آشکار به نظر برسد ، اما می توان دید که حاکمان ایرانی اعتقاد ندارند. نویسنده معتقد است که و پدیده های اجتماعی را بر اساس شواهد و دلایل و رابطه علت بررسی می کند.

شیخ سعدی حکم جامع زندان علیه الراهیم دارد ، و “اساس ظلم و ستم کوچک بود که کمی به پایان رسید”.

در عین حال و با وضعیت فعلی ، برخی از آنها کم هستند ، اما صدای آنها می گویند که به هیچ وجه بحران وجود ندارد و آنچه در جریان است ماهیت جنبش انقلابی است و هیچ نگرانی وجود ندارد ، و آنها هنوز هم مشکلات موجود در بوروکراسی فعلی را می بینند ، و بنابراین آنها در درجه اول حرکت نمی کنند. در حالی که این گروه کوچک اکنون خود را به عنوان نماینده مردم معرفی می کند.

من به عنوان یک شهر و نه به عنوان نماینده بخشی از مردم ، نه به عنوان متقاضی که چند درصد از آراء مردم را در اختیار دارد ، وضعیت فعلی را می فهمم که به طور کلی به عنوان یک بحران گفته می شود. حتی با یک دیدگاه خوش بینانه از وضعیت فعلی از نظر آمار رسمی و اطلاعات ، می توانیم به بحرانی هایی که با آنها روبرو هستیم مراجعه کنیم.

1- بحران مفید: اگر چند سال پیش اظهارات صدرنشین برتر را در مورد درصد پایین اروپایی هایی که از انتخابات کشورهای ما استقبال می کنند ، در نظر بگیریم ، درصد انتخابات مورد استقبال در ایران ، بحران مزایای دولت یا نارضایتی مردم را نشان می دهد.

2- بحران غذایی و تغذیه ای مردم: ما هر سال حدود 5 میلیون تن غذا ، روغن ، غذا ، برنج ، چای و ذرت را وارد می کنیم و این تعداد هم از نظر وزن و هم از نظر قیمت است. شایان ذکر است که بیشتر کالاهای وارداتی تراریخته هستند.

1- حمل و نقل. هنگامی که حدود 6000 نفر در خیابان ها هر ساله جان جودی را از دست می دهند و بدون اعتماد و فرود در هواپیما سوار می شوند و تنها 5 ٪ از حمل و نقل کشور را با سرعت متوسط ​​5 کیلومتر در ساعت و همچنین گاز و لاستیک دائمی و همچنین نرخ جایگزینی در راه آهن منتقل می کردند.

1- مرزها و مهاجران: نگاهی واقع بینانه به مرزها و همسایگان نشان می دهد که ما چقدر مشکل بالقوه را از محدوده داریم. طالبان -پاسکتون ها ، که توسط تعداد زیادی از پشتین در ایران و در شمال غربی حسانیا با حمایت از سیستم نظامی اسرائیل پشتیبانی می شوند ، دو تهدید مهم برای امکاناتی هستند که برای آنها مناسب است. تهدیدهای مربوط به گلف فارسی ، که اخیراً برای روسیه ، چین و اروپا و همچنین نوع مرزهای دیگر پشتیبانی شده است ، نشانه پتانسیل شرایط مرزی ایران است.

1- هیئت مدیره انرژی: آنچه امروز به آن نفوذ انرژی گفته می شود ، بدون شک کاملاً مهم است. با این حال ، بحران انرژی می تواند به عنوان یک موضوع جامع بین المللی توسعه و فناوری شهری توصیف شود. با این حال – ممکن است کمی دیر شود – امروز عقل جهان در مورد استفاده از انرژی های بی پایان در جهان و به سرعت بهبود روند استفاده از آن فکر کرده است. ما آن را بدون تکیه بر ذخایر انرژی فسیلی مصرف کردیم و کوچکترین تلاش را برای جایگزینی آن با افزایش تقاضا انجام دادیم. شما می خواهید در برنامه 2 ساله تجربه کنید که در سال دوم (یعنی پایان برنامه توسعه هفتم سالانه 5 میلیون اتومبیل بنزینی تولید می کند ، که نه برقی و نه هیبریدها ، بلکه بنزین و مطمئناً این مصرف است!

2- محاسبات مالی: بحران های مالی را می توان در نقدینگی انبوه ، تورم غیرقابل کنترل جریان سرمایه ، یافت. نبود سرمایه گذاری های خارجی ، افزایش پول در بانک و در بازار آزاد ، کمبود ارز ، صندوق های بازنشستگی ، بیمه درمانی ، عدم تعادل و هزینه های مردم و یارانه ها.

7. اداره کشاورزی: صرف نظر از 5 ٪ زباله های کشاورزی ، کشاورزی عقب مانده و کاهش دائمی در چشمه های کشاورزی ، که در برخی از مناطق کشور به 2 متر عمق می رسد ، کشاورزی به آینده نه چندان دور با آب آب یا آب و خشک شدن بستگی دارد که نیز وارد می شوند.

8. آلودگی رودخانه ها ، آب های زیرزمینی و سطح: وظیفه فاضلاب انسانی سالها توسط رودخانه ها ، تالابها و آبهای زیرزمینی در رودخانه ها یا چشمه آلوده شده است. فرماندار گیلان اخیراً نسبت به رشت و آنزالی هشدار داده است. شهرهای موجود در Karunroute در خوزستان نیز از چنین آلودگی رنج می برند. به طوری که آب رودخانه کارون ، که در منابع آن اهدا می شود ، کاملاً در آهواز آلوده شده و بیماری زا است.

9. آلودگی هوا ، به ویژه در شهرهای بزرگ و ادامه بحران در بسیاری از مناطق کشور: افزایش روزافزون اتومبیل های داخل شیرخوار با کیفیت پایین بنزین و دیزل و همچنین استفاده از محتوای گوگرد و همچنین دستگاه های گرمایشی مانند سیستم های گرمایشی و گرمای مرکزی هوای آلوده را به عموم مردم آورده است و فقدان دولت ها برای حل این مشکل منجر به بیماری های جنگل های بدن سازی و فرآیندهای طوفان خون شده است.

ما می توانیم انواع دیگری از بحران ها را به این ترتیب اضافه کنیم ، اما در اینجا ابتدا بحث می کنیم که آیا می توانیم این پدیده ها را به عنوان یک بحران بنامیم و همچنین عامل اصلی آنها را نشان می دهیم.

به طور کلی ، هر پدیده ای که به طور عادی و مبتنی بر فرآیند باشد ، مثبت و بهبود یافته نیست و ضرایب و محتوای آن کاهش یافته و نیاز به اقدامات فوری و عظیم ، می توانیم یک بحران بنامیم. در حال حاضر ، ضرایب و پدیده های ذکر شده حاکی از آن است که کیفیت آنها به گونه ای کاهش یافته است که آنها بسیار مهم باشند ، و بهتر است بگوییم که ایران با بحران های مختلف احاطه شده است ، که بسیاری از آنها در لیست ذکر نشده است. نکته قابل توجه این است که گروهی از مدیرانی که به طور طبیعی بحران ها را فرض می کنند ، در بهترین وضعیتی قرار دارند که در بهترین حالت در بهترین حالت قرار دارد و هیچ نگرانی در مورد آینده وجود ندارد.

آنچه ایران تحت شرایطی که در بالا ذکر شد را می توان به شرح زیر ذکر کرد: نوع مدیریت و دولت سیاست خارجی ، که نتیجه تحریم های بین المللی و ایالات متحده و چگونگی سبک زندگی مردم بود ، به این معنی است که با وجود شعار سبک اسلامی ، مشخص نیست که نوع زندگی غربی را دوست دارد و به منابع نفت و گاز متکی است و در عین حال امکان پذیر است.

در گذشته ، اگر سیاست معقول اقتصادی ، اجتماعی و اقتصادی در مورد آینده زندگی ایران به روش معمول مطلع شده بود ، این کار در اینجا انجام نمی شد و اگر رویه فعلی ادامه یابد ، ما یک کشور فقیر و عزادار نخواهیم ماند. در نتیجه ، پدیده های ذکر شده در شیب مثبت یا حداقل یک توقف شیب منفی نیاز به اقدامات جرم و جبران خسارت دارند. فراموش نکنیم که ایران کشوری با 1.5 میلیون کیلومتر مربع ، 3000 کیلومتر مرز آبی ، جمعیت 5 میلیون نفر و یک داستان کم با چندین هزار سال تاریخ تاریخی و تنها کشور شیعه در جهان است. حفظ این کشور اجباری و ضروری است و تحمل در آن منجر به نتایج بد می شود. از دست دادن ایران با از دست دادن یکی از سرزمین های مصادره یا در معرض آن قابل مقایسه نیست. اکنون ما باید سیاست را منطقی کنیم و از افکار تخیلی و آخرالزمانی خودداری کنیم که چگونه آیت الله سیستانی امتناع می ورزد ، و آنچه را که خدا از پیش تعیین کرده است انجام خواهیم داد و ما حق نداریم که درباره آنچه در اراده ذات الهی است ، حدس بزنیم و آن را برای مردم تحقق بخشیم.

امروز تنها فناوری پیشرفته و تنها دانش روز می تواند سوراخ های بحران سیاه را جبران کند. دانش بومی و فناوری داخلی ، اگر برای مدیریت معمول مؤثر باشد ، تنها قطره دریا برای مقابله با این سیاهچاله ها است و نمی تواند عاملی برای جبران خسارت باشد. آیا تجربه 5 ساله رنج نمی برد؟ برای تصحیح و پایان دادن به بحران ها ، باید جامع باشد و نه فقط نمونه.

شما می توانید از کلمات و جملات برای رد این کلمه استفاده کنید و ظاهراً انقلابی می نامید ، اما چهل سال تجربه چنین نتیجه ناگواری را به ما نشان می دهد که ایران در معرض خطر است. شاید نسل های آینده به خودشان بیایند ، اما تاریخ نسل فعلی و نمایندگان آن فراموش نخواهند کرد. واقعیت این است که ما اکنون برای سرمایه گذاری به فناوری بین المللی و سرمایه کافی احتیاج داریم. این سرمایه را می توان از طریق پس انداز اساسی سرمایه انسانی ، عملکرد فنی و مدیریتی داخلی و سرمایه بین المللی به روش های مختلف ارائه داد. اگر نمی خواهیم از فناوری جهانی و علم روز استفاده کنیم ، روشی متفاوت وجود دارد ، و این است که به دوره های گذشته بازگردیم و فراموش کنیم که دنیای فعلی وجود دارد.

۲۱۶۲۱۶

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما