آمار ارزش صادرات به ازای هر واحد وزن کالای صادراتی یعنی ارزش دلاری هر تن کالا و مقایسه با ارزش واحد وزنی کالاهای وارداتی نشان می دهد که کالاهای وارداتی ایران سه تا چهار برابر ارزش واحد کالاهای صادراتی دارند. این به خودی خود منفی نیست و نشان می دهد که ما کالاهای پیچیده تری با ارزش افزوده بالاتر وارد می کنیم، کالاهایی که فرآیند تولید آنها دانش بیشتری را در بر می گیرد. کشورهای در حال توسعه عموماً اینگونه هستند. مشکل اینجاست که در فرآیند توسعه ابتدا مواد اولیه یا کالاهایی با ارزش افزوده پایین صادر می شود، اما به تدریج کالاهایی با ارزش افزوده بالاتر جایگزین می شوند. در اینجا با در نظر گرفتن چند ملاحظات، افزایش ارزش واحد کالاهای صادراتی را می توان به عنوان شاخص استفاده بیشتر از دانش در کالاهای صادراتی تعبیر کرد و مثبت تلقی کرد.

ارزش واحد صادرات ایران در دهه 1980 به اوج خود رسید و سپس روند نزولی را آغاز کرد. از سال 1392 تا 1401 میانگین ارزش صادراتی کالا حدود 380 دلار در هر تن بوده است. با در نظر گرفتن تورم می توان نتیجه گرفت که ارزش واقعی کالاهای صادراتی ایران کاهش یافته است. افزایش این ارقام در دو سال اخیر با تورم بالای جهانی در این سال ها مرتبط است و ربطی به بهبود ترکیب کالاهای صادراتی ندارد.

بخشی از تغییرات را می توان به عنوان تغییرات کوتاه مدت و میان مدت ناشی از تغییر در ترکیب تولید و صادرات دانست. اغلب اتفاق می افتد که موانع تولید یا صادرات گروهی از کالاهای با ارزش افزوده پایین برطرف شده و با افزایش صادرات، ترکیب سبد صادراتی تغییر می کند. اما وقتی بیش از یک دهه است که با کاهش ارزش واقعی واحد کالای صادراتی مواجه هستیم، باید به نقش عوامل دیگر نیز توجه کرد.

این آمار نشان می دهد که ارزش واحد کالاهای صادراتی با تشدید تحریم ها کاهش و با کاهش تحریم ها افزایش می یابد. در هر صورت، برای روشن شدن نقش تحریم ها در ترکیب صادرات ایران، تحقیقات دقیق تری لازم است، اما همین مشاهده ساده با تئوری های اقتصادی که نشان می دهد یادگیری در تولید و در نتیجه کمیت و کیفیت تولید در عصر امروز همخوانی دارد. جهان از طریق همکاری با کیفیت بالا و طولانی مدت با سایر کشورها ایجاد می شود. خواهد گذشت و هیچ اقتصادی به تنهایی نمی تواند به رشد پایدار برسد.

آنچه باید توجه ما را به خود جلب کند، دور ماندن از گروه کشورهایی است که هر روز کالاهایی با محتوای دانش بیشتر و ارزش بالاتر برای بازار گسترده‌تری تولید می‌کنند و با تسهیل مبادلات، محصولات خود را در بازارهای بیشتری به فروش می‌رسانند. این در حالی است که تولیدکنندگان ما همچنان با تصمیمات قانونی و کلان اقتصادی و سیاست گذاری مواجه هستند که چندین دهه است که اشتباه بودن آنها ثابت شده است. شاخص های کیفیت تولید، مصرف و صادرات ما را از جنبه های مخرب این تصمیمات آگاه می کند که در آمارهای عادی قابل مشاهده نیست.

23302