وطن در یک پست نوشت: مسئله آزادی یا ممنوعیت صدای زنان بحث جدیدی نیست. چند دهه پیش ، مخاطبان موسیقی چاره ای جز انتشار یک کنسرت ، انتشار یک آلبوم یا پخش توسط سمعی و بصری نداشتند و مقاماتی که مخالف صدای زنان بودند ، فقط بر اساس تفسیر بودند- و متن صریح و صریح- برخی از Fatwas تصمیم گرفتند که در این سه حوزه رسمی صداهای زنان را مجاز نکنند.
ساکنان موسیقی همیشه به ممنوعیت دادگاه دیگری اعتراض کرده اند. شاید یکی یکی از صریح ترین و بحث برانگیزترین اعتراضات اظهارات داریوش پیرنیاکان ، استاد دانشگاه تهران و سخنگوی خانه موسیقی در سالن وهدات در سال 2008 بود که از مقامات خواست تا صدای زنان را آزاد کنند ، اما این موضع بدون عواقب. نبودبشر
در سالهای اخیر و شیوع شبکه های اجتماعی و سیستم عامل های مختلف ، انحصار تولید و پخش موسیقی از حلقه حاکم حذف شده است ، و بسیاری از خوانندگان زن آثار خود را در صفحات شخصی خود منتشر کرده اند که بندرت با آنها روبرو شده اند. به عنوان مثال ، در اواسط دهه 1980 ، محمد جواد هاگشناس ، عضو شورای شهر تهران ، توسط یک خواننده زن به بهانه به اشتراک گذاری دعای تلاوت توسط یک خواننده زن احضار شد! درست چند ماه پیش ، مانند نادره رضای ، معاون هنری خواننده زن ، روی این پست کار کرد.
اما آنچه ما در هفته های اخیر دیدیم ، بسته شدن صفحات شبکه های اجتماعی خوانندگان زن به دلیل انتشار نمونه های جنایی بوده است و این سؤال پیش می آید که آیا آواز زن یک جرم است یا همه این تنها تفسیر یک قانون وزیر یا آئین نامه است؟
در قانون عرف وجود دارد ، که اگر موضع صریح در مورد این مسئله وجود نداشته باشد ، این اصل آزادی است. به عنوان مثال ، هیچ گونه منع یا توضیحی در مورد نوشیدن قهوه ، چای یا نوشیدنی های غیر الکلی وجود ندارد ، اما این قانون توسط قانون مشروبات الکلی جرم و جنایت شده است.
صدای زنان به هیچ وجه به عنوان یک جرم شناخته نمی شود ، و دلیل این که چند صد مدرسه موسیقی تحت مجوز وزارت فرهنگ و هدایت اسلامی فعالیت می کنند ، و در بیشتر این مدارس ، آواز خواندن به خانمها و آقایان توسط مادراس یا آقای بسیاری آموزش داده می شود و شاید نیمی از دانش آموزان استادان ، زن و مردانی که دارای آنها هستند ، و هرچند که آنها از خواب می خوانند ، و گرچه آنها می دانند و آنها را می خواندند که راه
فراتر از آن ، در بسیاری از دانشگاه های کشور ، زمینه آواز سنتی و آواز خواندن کلاسیک زنان آموزش داده می شود ، و ممکن است برای افراد غافل باشد که زنان در این کشور دارای مدرک لیسانس هستند. برای چندین دهه ، بسیاری از خوانندگان زن در وزارت فرهنگ و راهنمایی در زمینه آواز کلاسیک غربی یا جهانی به کار گرفته شده اند که وظیفه آنها آموزش یا خواندن در گروه های مختلف است. آنچه از این نتیجه گرفته می شود این است که صدای زنان ، چه تدریس و چه خواندن ، یک جرم نیست.
اما آنچه باعث دردسر زنان خواننده شده است ، ممنوعیت زنان برای مردان در آئین نامه وزارت راهنمایی است. خوانندگان زن ، انتشار آلبوم نیز مجاز به کنسرت برای مردان نیست. آیا این کد برای کسانی که در خارج از حلقه راهنمایی در عرصه غیررسمی و شخصی فعالیت می کنند ، تعمیم داده می شود؟ مطمئناً نه. از آنجا که آئین نامه نوشته شده یا نانوشته در تلویزیون یا سیما وجود دارد که ساز را ممنوع کرده است ، و مشخص است که این امر نیز نمی تواند تعمیم یابد.
صدای زنان یکی این یکی از دامنه صدای طبیعی انسان است و اولین صدایی است که در گوش هر کودک شنیده می شود. با از بین بردن و طعم غیر ضروری ، فقط جامعه از طیف رنگی محروم شده است. ممکن است وقت آن باشد که تصمیم درستی برای رسیدگی به این قوانین نانوشته گرفته شود و قانون این است که محدودیت هایی را برای خوانندگان زن انجام دهیم.
نویسنده: عطا نویدی ، یک محقق موسیقی ایرانی