اخبار روز سینما

این مخاطب است که باید کاما بگذارد







در مورد کل موضوع هنر تعاملی و در واقع در مورد نقش مخاطب در کارکرد هنری آثار – در اینجا شعر و ادبیات – کمی توضیح دهید.

«هنر تعاملی» مبتنی بر تجربیات «آینده‌گرایان» و «دادائیست‌ها» است که در اوایل قرن بیستم ظهور کردند. عنوان ذکر شده دربرگیرنده این ایده است که ما با هنر جدیدی روبرو هستیم که اساس آن بر تعامل بین نویسنده و مخاطب استوار است. ریشه این تعامل در فرهنگ چندصدایی نهفته است. در هنر تعاملی نیز در دهه های اخیر به دلیل تعاریف نظریه پردازان ادبی، تعریف متن تغییر کرده است. در نتیجه، روابط بین خلق متن، جایگاه نویسنده و مخاطب نیز تغییر کرده است. برای ورود به سوال ابتدا باید متن را دوباره تعریف کنم. آیا تعریف “متن” همان چیزی است که مردم عادی در مورد آن فکر می کنند، یعنی هر چیزی که نوشته و خوانده می شود “متن” است یا “متن” هر شکل و ساختاری است که نشان داده می شود و توانایی بازنمایی آن را برای احساس یا احساس دارد. رعایت کنید؟ ، گفته شده است؟ در پاسخ باید گفت: «متن» فقط یک صورت نوشتاری نیست، بلکه «متن» هر شکلی است که بتوان آن را بیان کرد یا نوشت، تجسم کرد، شنید، لمس کرد، تصور کرد و در نهایت فکر کرد. یکی یکی از مفاهیم و بحث‌های مهمی که پس از قرن نوزدهم و در پی اتخاذ تعاریف سنتی از «متن» مطرح شد، این بود که «نویسنده» یک «متن ادبی» در اختیار «خواننده» قرار می‌دهد. وقتی از منظر ادبی از «متن» صحبت می‌کنیم، با ساختاری با فرم، نمادها، محتوا و کارکرد زیبایی‌شناختی مواجه می‌شویم که از طریق «زبان» بیان می‌شود.

«رولان بارت» در مقاله «از کار تا متن»، «کار» را شیئی قابل ارائه، قابل اعتماد، کامل و بسته توصیف می کند و «متن» را در مقابل «کار» فرآیندی باز می داند و بینهایت می داند که او هر دو می تواند. به عنوان تولید کننده معنا و همچنین نفوذی در معنا دیده شود. به گفته بارت، «معنای متن نتیجه تفسیر خواننده است، نه انعکاس افکار نویسنده، دیدگاه دیگری را نسبت به دیدگاه فوق به ما ارائه کرد که معتقد بود: «نه همه». متون نویسنده دارند.” یک متن اداری نویسنده ندارد. او معتقد بود وقتی نویسنده خود را به روی متن باز می کند، آن متن مورد حمایت تاریخ، فرهنگ و تمدن قرار می گیرد. به گفته او، هر متنی نویسنده ای دارد، اما آن نویسنده لزوما نویسنده نیست!»

البته این بحث بسیار طولانی است و می ترسم بیشتر از علاقه مخاطبان شما باشد، اما قصد من از این بحث این است که امروز متن فقط محدود به متون مکتوب نباشد و از این نظر متن باید مطابق با آن باشد. گزینه های ارتباطی را می توان تعریف کرد. اگر بپذیریم که آثار هنری برای جذب و تأثیرگذاری بر مخاطب خلق می‌شوند، می‌توان ادعا کرد که در هنر تعاملی نقش مخاطب با نویسنده برابر است. ارتباط مخاطب با هنر تعاملی معرفتی و متفاوت است. کارکرد مخاطب در مواجهه با متن با شیوه سنتی و دیدگاه «دکارتی» مطابقت ندارد. به یک معنا، بازنمایی تصویری مجسم شده از اثر هنری در ذهن مخاطب نیست. مخاطب سعی نمی کند زیبایی نهفته در اثر هنری را درک کند یا بر اساس زیبایی شناسی برگرفته از عقل درباره آن قضاوت کند. در واقع مخاطب مدرنیست با تماشای اثر هنری، باطن اثر را بر اساس مبانی زیبایی شناختی آن درک و درک می کرد. در حالی که هنر تعاملی موضوع محور نیست و مبتنی بر معیارهای ذهنی و عقلی است، خود مخاطب به عنوان عنصری از تولید کننده معنا و مفهوم محسوب می شود و نقش موثری در اثر دارد. در این هنر مخاطب سوژه است و به عنوان یک موضوع در متن به آن نگاه می شود. بخشی جدایی ناپذیر و مؤثر در ایجاد یک موقعیت هنری است. در هنر تعاملی شما با محوریت ایده مواجه نیستید. هنگام پرداختن به هنر تعاملی، لازم نیست مخاطب برای درک رابطه دال و دال اثر، دانش زیبایی شناسی داشته باشد، زیرا وقتی مخاطب سوژه می شود، با حضور خود به متن هویت می بخشد. او یک رویداد آزمایشی را سازماندهی می کند. در این رویداد، هر مخاطب تجربه ای منحصر به فرد است که مکمل متن نویسنده است. در این شرایط بیننده نه تنها با دیدن درک می کند، بلکه متن را لمس می کند، می شنود، می بیند و تعامل می کند، متن را با تمام حواس و اعضای بدن درک می کند و کامل می کند. بنابراین، هنگام بازتعریف متن، دیگر فقط با یک متن شاعرانه سروکار نداریم. شعر از تمام مهارت های اطراف برای برقراری ارتباط با مخاطب و البته تاثیرگذاری بر روی متن استفاده می کند.

اهمیت مخاطب در نظریه تفسیرپذیری; عمدتاً توسط شاعران معروف به “شاعران زبان” ذکر شده است. ضمناً این ویژگی قبلاً با عنوان «شعر نمایشی» که نوعی اجرای خلاقانه است که مخاطب نیز در آن ایفای نقش می کند، ذکر شده است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟

بازنمایی هنر و ایجاد موقعیت یکی این یکی از مهارت های نوظهور عصر مدرن است. در حالت هنر تعاملی، پرفورمنس مهارتی است که قبلاً در کار یک هنرمند، به‌ویژه شاعر، اهمیتی قائل نمی‌شد و در مراجعه به منابع معتبر ادبی، اجرا به عنوان یک ضرورت تلقی نمی‌شود. اما در پیدایش ژانرهای هنری جدید، ادغام هنرها با یکدیگر و بهره برداری از توانایی های یکدیگر، اجرای هنری و تعامل با مخاطب از مهارت های مهم تلقی می شود. بر این اساس در حالت هنر تعاملی، هم مخاطب و هم نویسنده در ایجاد فضای مادی و محیطی نقش دارند و هنر در حالت مادی خلق می شود. در هنر تعاملی، هر آنچه که هنرمند قرار است با تخیل خود برای شما ترسیم و به تصویر بکشد، با ایجاد فضاهای موجود در متن، سعی می کند مخاطب را در آن موقعیت قرار دهد. مثلاً در مجموعه شعر «کیفرخواست»، شعر «سختی وظیفه» از دادگاه و راهروهای دادسرا صحبت می کنم و تصویر مادری را ارائه می کنم که مخفیانه شربت تریاک را در دهان فرزندش ریخته است یا در لحظه ای که قرار است یک محکوم اعدام شود، مخاطب در موقعیتی قرار می گیرد. در سه بعد این صحنه قرار می گیرد و به جای تجسم تخیل شاعر تنها از طریق کلمات، با گوش دادن خود را در جایگاه شعر قرار می دهد. بینایی و تمام قوای حواس پنج گانه. همه اینها در اجرا محقق می شود. این سرویس را می توان یک سفارش نیز در نظر گرفت. وقتی مخاطب در چنین موقعیتی قرار می گیرد، در بحث تفسیرپذیری نیز قرار می گیرد، چرا که موقعیت به او اجازه می دهد تا بر اساس دیدگاه، تجربه و زیبایی شناسی خود، برداشت متفاوتی از این فضا داشته باشد. به قول معروف «هرکس با سوء ظن با من دوست می شود» اتفاق خواهد افتاد.

فکر می‌کنید در این موقعیت و نگاه هنری، نقش مخاطب پررنگ‌تر از نویسنده است؟

بله، البته، مخاطبان مدرن اکنون به این نقطه رسیده اند که هنر را در پیوند با عناصر دیجیتال ارائه کنند و آن را به امکانات زندگی خود پیوند دهند. در این فرآیند مخاطب بیشتر خودآزمایی و قضاوت می کند.

می توانید چند مثال با نام شاعر بزنید تا مشکل برای مخاطب روشن شود؟

بله، حتما می دانید که هنر تعاملی تجربه جدیدی است که در متاورس و بسیاری از بازی های دیجیتال نیز تجربه شده است. در شعر می توانم از تجربیات خودم استفاده کنم. سعی کردم به نوعی به تجربه نوشتن «شعر تعاملی» در مجموعه شعر «کیفرخواست» پی ببرم. البته سعی نمی کنم به لحاظ مادی فضاسازی کنم و چیدمان کنم، اما در همین موقعیت متن از کلمه ابزار استفاده می کنم تا مخاطب را وادار به قضاوت کنم. از این طریق او را به نقش و اهمیت خود در ترویج شعر آگاه خواهم کرد. این واقعه یعنی «تعامل مخاطب» در اشعار «کیفرخواست» و «حکم» از مجموعه اشعار مذکور که توسط انتشارات دعوت معاصر در سال 1401 منتشر شده است، رخ داده است. به خصوص زمانی که در انتهای شعر کیفرخواست خوانده می شود و از مخاطب خواسته می شود که متهم را انتخاب کند. و این مخاطب است که باید کاما بگذارد. بنابراین، با عبارت «زندان، لازم نیست او را آزاد کنید»، این مخاطب است که در حکم شرکت می کند و تصمیم می گیرد که کاما در کجا قرار گیرد. بنابراین، با توجه به تعداد افراد حاضر در متن، حق انتخاب وجود دارد. اینجا نیازی به زیبایی شناسی نخبه گرایانه نیست. به عنوان مخاطب، شما فقط یک مشارکت می کنید. شعر «حکم» نیز چنین قابلیت تعاملی دارد. شاعر در پایان شعر می نویسد: «به پایان این داستان فکر نکرده ام. تصمیم با شماست!» پس از خواندن و شنیدن داستان چه قضاوتی خواهید کرد؟

حال تصور کنید اگر شاعر و نویسنده بتوانند از امکانات هنر تعاملی برای ارائه متون با قابلیت انتقال مخاطب به فضای سه بعدی استفاده کنند، تعریف متن متفاوت می شود، تعامل با مخاطب برقرار می شود. و ما از این زیبایی‌شناسی دکارتی فاصله خواهیم گرفت و قابلیت‌های جدیدی را تجربه خواهیم کرد. اما این تجربه در حوزه داستان هم اتفاق افتاد. در این زمینه می توانم تجربه ای از این وضعیت را در کتاب «هنر تعاملی از منظر فلسفی» نوشته «دکتر. صفا ثابتی”. در این کتاب با عنوان «به عنوان نمونه ای از هنر تعاملی، می توان به اینستالیشن ماریانو ساندون با عنوان «کتاب های شن» اشاره کرد که برای اولین بار در سال 2004 در موزه هنرهای مدرن بوئنوس آیرس و سپس در موزه هنرهای معاصر به نمایش درآمد. سال 2004 در شهر میسوری در سال 2005 و 2006 نصب شد. انجام شد. این اثر به داستانی از نویسنده آرژانتینی خورخه لوئیس بورخس اشاره دارد، داستانی بی پایان و گیج کننده که در آن خواننده نمی تواند به درستی صفحات اول و آخر کتاب را بیابد. به این دلیل که شماره گذاری صفحات کتاب به ترتیب متعارف و ترتیبی نیست و باعث سردرگمی خواننده می شود. این تجربه به مخاطب اجازه داد تا دستان خود را روی سطح ماسه ای که در یک مکعب شیشه ای بزرگ قرار داده شده حرکت دهد تا متون بورخس را آشکار کند. متون بازیافتی به عنوان یک محیط ناپایدار در نظر گرفته شدند که نصب را پربار و …




آویسا احمدی نیا

آوین احمدی هستم سردبیر و مدیرمسئول رسانه بازتاب آنلاین که سعی میکنم آنچه در ایران و جهان میگذرد را برای شما در این وبسایت به اشتراک بگذارم

مقالات جذاب با ارزش مطالعه بالا

دکمه بازگشت به بالا