این پژوهشگر حقوق بشر گفت: برخی از حاکمان در ایران اصول اولیه و رفتار گفتگو را نمی دانند. آنها فکر می کنند که گفت و گو به این معناست که همه حقیقت در دست ماست و دیگران باید با ما موافق باشند. در حالی که فرض گفتگو این است که چون خود را صاحب حق می دانیم برای طرف مقابل نیز حق قائل هستیم.
عمادالدین باقی، محقق حقوق بشر و چهره اصلاح طلب در گفتگوی مکتوب با خبرگزاری بازتاب آنلاین در مورد اولویت اصلی دولت. پزشکیان وی تصریح کرد: اگر کرامت انسانی، حقوق شهروندی و قانون برای همه رعایت نشود، جایی برای رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و امنیتی از جمله آزادی بیان و انتقاد که راهکارهای خروج از بحران است باقی نمی ماند. فیلتر کردن مذاکرات با آمریکا بی معنی است.
وی همچنین با اشاره به وعده های دولت چهاردهم در خصوص رفع فیلترینگ و بحث حجاب، خاطرنشان کرد: این مسائل به قدری در حال تبدیل شدن به تند می شود و در حال مذاکره با جامعه هستند که اگر قرار بود فردا گشت ارشاد انجام شود، اساسا غیرقانونی بوده است. نقض حقوق شهروندان برچیده می شود. آن را یک پیروزی در نظر بگیرید. همین بازی خطرناک را در قوانین عفاف و حجاب می بینیم.
شرح گفتگوی مکتوب عمادالدین باقی، پژوهشگر حوزه حقوق بشر را در خبرگزاری بازتاب آنلاین می خوانید.
*********
* آقای باقی! این روزها بحث مذاکره با آمریکا، رفع فیلترها، مشکلات اقتصادی و… زیاد است، به نظر شما مهمترین اولویت کشور چیست؟
به نظر من تمام مواردی که شما اشاره کردید مشکلات ثانویه ناشی از علل و عوامل دیگر است و بهتر است به جای پرداختن به آنها به علت آنها بپردازید. چند سال پیش، آقای احمد بخارایی، جامعه شناس، یک سلسله مباحثات با عنوان «بحران فوق العاده در ایران چیست؟ پاسخ این بود که بحران فوق العاده در ایران فقدان حقوق بشر است. توضیح دادم که ریشه همه مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ما در نبود حقوق بشر است.
این گفتگو خیلی طولانی و توصیفی برای تکرار بود، فقط می توانم به آن اشاره کنم. اما میخواهم اضافه کنم که جایی برای رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و امنیتی، از جمله آزادی بیان و انتقاد وجود نخواهد داشت، که راهحلهای انصراف از آن زمانی که کرامت انسانی، حقوق شهروندی و قانون قابل احترام نباشد پوچ است. برای همه می توان محاصره کرد، و بیهوده است که یک مذاکره فیلتری خودساخته با آمریکا باشد.
من معتقدم جامعه نیز از فقر مدیریت شده آگاه است
* در بحث اولویت ها گاهی مشاهده می شود که انرژی کشور صرف مسائل غیرضروری و حاشیه ای می شود و از این اولویت ها غفلت می شود.
صادقانه بگویم، من فکر می کنم این یک امر برنامه ریزی شده است که افکار عمومی و نیروهای اجتماعی را با طرح سؤالات کوچکتر و کوچکتر درگیر می کند تا فرصتی برای پرداختن به سؤالات اساسی تری وجود نداشته باشد.
به عبارت دیگر همان راهبردی که با وجود محاسبات آماری و ارقام دقیق ریاضی مبنی بر اینکه واردات اورانیوم غنی شده برای ایران بسیار ارزانتر است و علاوه بر آن این همه هزینه های مقابله با ایران و تحریم های اقتصادی، علمی، فنی و صنعتی و … به همین ترتیب… نیز دنبال نخواهد شد. این امر به ما امکان می دهد به اهداف صلح آمیز دست یابیم که بسیار ارزان تر از انرژی هسته ای است و مانعی برای توسعه ایران نخواهد بود. اما از سوی دیگر میگوید ما باید بایستیم و وارد پرونده هستهای شویم، زیرا اگر امروز موضوع هستهای حل شود. آنها فردا روی حقوق بشر و مسائل دیگر تمرکز خواهند کرد. همین استراتژی در مورد مسائل داخلی نیز اعمال شد.
گاه جای تعجب است که با وجود اینکه بسیاری از متدینین، دلسوزان و جامعه شناسان از مضرات حجاب اجباری، فیلترینگ و فرسایش مشروعیت حکومت و ارتداد سخن گفته اند، گوش نمی دهند. اما اگر بپذیریم که این یک استراتژی آگاهانه است، جامعه باید آنقدر درگیر مسائل اساسی و پیش پاافتاده شود که در مورد سؤالات اساسی تر، ما را آزار ندهد، دیگر هیچ کس تعجب نمی کند. حتی من معتقدم جامعه آگاهانه با فقر دست و پنجه نرم می کند زیرا معتقد است جامعه ای که شبانه روز امرار معاش می کند فرصت مقابله با مشکلات دیگر را نخواهد داشت.
عمادالدین باقی: معتقدند با سرنگونی دولت این اتفاق می افتد
بازی خطرناک در قانون عفاف و حجاب
*فیلترسازی و رفع محدودیت ها در بحث حجاب یکی از وعده های کلیدی رئیس جمهور در جریان انتخابات بود که تاکنون هیچ کاری در این زمینه انجام نداده است. مخالفان فیلترینگ و موافقان قانون حجاب تا چه اندازه بر سر راه دولت موانع می اندازند؟
همان طور که مذاکرات هسته ای دو دهه به طول انجامید و در نهایت نه تنها پیشرفت، بلکه پسرفت هم داشتیم، این مسائل آنقدر مهم می شود و با جامعه مذاکره می کنند که فردا گشت ارشاد انجام شود که اساسا غیرقانونی و خلاف حقوق شهروندی بود. در حال برچیدن هستند؛ آن را یک پیروزی در نظر بگیرید. همین بازی خطرناک را در قوانین عفاف و حجاب می بینیم.
آنقدر دژ خود را می سازند که وقتی یک قدم به عقب بر می گردند، احساس پیروزی می شود، در حالی که با موازین حقوق بشر و شهروندی و حتی موازین شرعی، با همان فقه سنتی، مبنای فیلترینگ و پوشش اجباری است. هیچ نیازی وجود ندارد با وجود این همه بحث، مذاکره و اتلاف انرژی جامعه نیست. انرژی ای که باید صرف اندیشیدن به توسعه و پیشرفت شود، نیروی انسانی و فکری یک جامعه کمیاب است و اتلاف و فرسودگی آنها اتفاقی نیست.
بنابراین معتقدم این سنگسارها تا پایان دولت ادامه خواهد داشت پزشکیان ادامه دارد و تنها یک قدم به جلو و دو قدم به عقب خواهد بود. فقط در صورتی که بتوان این مشکلات را به صورت اساسی حل کرد، نگاه کلی حاکمیتی و راهبردی تغییر کرد وگرنه پایان فیلترینگ و حجاب بهتر از پایان محور مقاومت و سوریه نیست. شکست امروز را نمی توان با وعده پیروزی فردا جبران کرد مگر اینکه علل و عوامل شکست از بین برود.
مهمترین دلیل شکست در همه این زمینه ها این است که با افزایش محدودیت های آزادی بیان و فعالیت مدنی و اعتراضات مسالمت آمیز که از اصول حقوق بشر و شهروندی است، وابستگی به افکار عمومی، تخصص و … خرد جمعی نادیده گرفته شده است
آنها آن را با ضربه زدن به زمین تصور می کنند پزشکیان دولت سایه آنها به قدرت می رسد
*این ادعا که برخی تلاش می کنند دولت را پایین نگه دارند پزشکیان آیا هدفشان تشکیل دولت تک دوره ای است یا وقتی می بیند کارها خوب پیش نمی رود می توان استعفای رئیس جمهور را تحلیل کرد و قبول کرد؟
در فضایی که جنگ قدرت و فرقه گرایی و منفعت طلبی به جای منافع ملی و شهروندی ملاک است. چنین ادعاهایی دور از ذهن نیست. اما کسانی که چنین تحلیل ها یا افکاری دارند و فکر می کنند دولت خاتمی و روحانی و … را سرنگون می کنند. پزشکیان دولت سایه خود را به قدرت میرسانند، اگر کمی حس تاریخی و جامعهشناختی داشتند، میدانستند که به خاطر این روشها، قطعاً صندلی برای تکیه دادن نخواهد بود و در نهایت مانند محمدرضا شاه، صدام، قذافی میشوند. و اسد
برخی از صاحبان قدرت در ایران اصول و آداب اولیه را نمی دانند
* وقتی صحبت از مذاکره برای رفع تحریم ها می شود، امروز صداهای مخالف به گوش می رسد. به نظر شما با توجه به شرایط منطقه، چقدر به رایزنی ها و تعاملات بین المللی و نگاه دقیق به دیپلماسی ایران نیاز داریم؟
از درون خانواده گرفته تا یک سازمان یا گروه و حزب تا حکومت و حتی در سطح بین المللی همیشه تضاد افکار، سلیقه و منافع وجود دارد. ترک گفت و گو منجر به نزاع، جنگ و انقراض می شود. گفت و گوی تضمین شده در ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و اصل ۲۴ قانون اساسی ایران راه حلی شفابخش و معجزه آسا برای مشکلات است. مکالمه به خاطر مکالمه خسته کننده می شود و به عکس آن تبدیل می شود.
برخی از صاحبان قدرت در ایران اصول و آداب اولیه را نمی دانند. آنها فکر می کنند که گفت و گو به این معناست که همه حقیقت در دست ماست و دیگران باید با ما موافق باشند. در حالی که فرض گفتگو این است که چون خود را صاحب حق می دانیم برای طرف مقابل نیز حق قائل هستیم. منافع طرفین باید حفظ شود. نادیده گرفتن این مشکل ساده منجر به شکست برجام شد.
توافق نامه یکی یکی از شاهکارهای دیپلماسی ایران بود که حذف کرده بود یکی انکار طرف های اصلی توافق های اقتصادی و نادیده گرفتن منافع آنها باعث شد ترامپ از برجام خارج شود و با شکست مواجه شد. چندی پیش در تلگرام و یادداشتی در توییتر نوشتم که اگر این اشتباه ساده در زمان پذیرش برجام مرتکب نشده بود، امروز سردار قاسم سلیمانی، سید حسن نصرالله، اسماعیل هنیه، ده ها تن از فرماندهان ارشد حزب الله، حماس و صدها تن مبارزان می مردند
نفوذ و اقتدار منطقه ای و جهانی ایران افزایش یافت و مشکل اقتصادی وجود نداشت. اگر منطق گفت و گو و مذاکره درک نشود و دنبال نشود، همه این مشورت ها و تعامل ها وقت تلف کردن است. یک روز جامعه جهانی به این نتیجه خواهد رسید که باید از اتلاف وقت دست برداریم.