امروز اعلام شد فیلم «علت مرگ: ناشناخته» که در دولت سیزدهم توقیف شده بود، بالاخره پس از 3 سال و از پایان ماه جواز اکران پیدا کرد. آذر 1403 روی پرده سینما می رود.
به گزارش عصر ایران، فیلم سینمایی «علت مرگ: نامعلوم» در سال 1400 ساخته شد و در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به دلیل نداشتن پروانه نمایش از جمع آثار برگزیده حذف شد. در کنار چند فیلم دیگر مانند «عروسک» و «کوچه ژاپنی» نظر هیئت انتخاب را جلب کرده بود اما به دلایل غیر سینمایی حذف شد.
همزمان بهروز افخمی از اعضای هیات انتخاب چهلمین جشنواره فیلم فجر در برنامه تلویزیونی «شهر فرنگ» درباره علت حذف این فیلم از جشنواره توضیح داد: برای انتخاب فیلم ها امتیاز می دادیم. اما در نهایت درباره 2-3 فیلم خوب بحث جدی شد و «عروسک» و «علت مرگ: نامعلوم» به دلیل اینکه نتوانستند مجوز جشنواره را بگیرند حذف شدند.
فیلم «علت نامعلوم مرگ» به دلیل اینکه کمیته پروانه نمایش اکران این فیلم را برای جشنواره مناسب ندانست، حذف شد، اما در نهایت عده ای در کمیته بودند که موافق فیلم بودند و خواستار اکران شدند. آن را
محمدحسین نیرومند که هم عضویت در شورای صدور پروانه نمایش و هم عضویت در هیات انتخاب جشنواره را در کارنامه دارد، می خواست برای این فیلم پروانه نمایش بگیرد. ما هم گفتیم فیلم پروانه را تا شروع جشنواره اکران کنید چون بخشی از آن است یکی از بین سه فیلمی که دیدیم بهترین بود.
مدیر جشنواره همچنین علاقه مند بود اگر فیلم «علت مرگ: نامعلوم» در جشنواره فیلم فجر پروانه اکران شود، به محض اینکه فیلمی به جشنواره راه پیدا نکرد، آن را جایگزین می کنیم. هیچ وقت توضیح ندادید که دلیل عدم صدور مجوز نمایش چه بوده است؟
علی زرنگار نویسنده و کارگردان این فیلم در یادداشتی از حذف فیلمش از جشنواره فجر انتقاد کرد و نوشت: سینما تاریخ نگاری اجتماعی است، فیلم اجتماعی روایتگر زمانه ای است که مردم را تحت تاثیر قرار می دهد. از مرگ: ناشناخته» یک فیلم اجتماعی است که صادقانه به واقعیت می پردازد.
آنچه شما را مجبور به کنار گذاشتن آن با وجود رای شش به یک هیات گزینش کرده است، این واقعیت بدیهی است که مردم هر روز با آن سر و کار دارند.
راز مجوسی شما دهان به دهان برای همه کسانی که سال ها در این جامعه نفس کشیده اند منتشر شده است. من به شما می گویم شما به خود حق می دهید که روی رای هیات گزینش خط بکشید و با نگاه قهقرایی کج و نامتعادل خود چیزی نیست.
من با شما صحبت می کنم، «تو» یعنی کسانی که همیشه در آن سوی ما ایستاده اند و در عرصه دیگری جز فرهنگ بازی حذف و آسیب و باطل را انجام داده اند. من با شما صحبت می کنم؛ شما که سینما را ملک شخصی خود می دانید و صلاحیت دارید که در لیست نهایی هیئت انتخاب قرار بگیرید، هر وقت لازم شد بیایید و فیلمی را از لیست نهایی حذف کنید.
من در مورد سینما صحبت می کنم. من با شما در مورد سینما صحبت می کنم، بی معنی است، اما من از تلاش زیاد صحبت می کنم. این عصبانیت و ناراحتی کمتر به خاطر من است و بیشتر به خاطر عواملی است که دلسوزانه به پای من آمدند تا بالاخره فیلمی که آرزویش را داشتیم تمام شود.
من در مورد سینما صحبت می کنم. فیلمی که نه با هزینه ارگان های دولتی و نه با پول های کثیف سرگردان، بلکه با خون دل ساخته ام که با قدرتی که دارم جبران خواهم کرد.
[..]من برای فیلمم چانه زنی نمی کنم. من از اعتبار جشنواره می گویم، از تراکم ایده های ناهمگونی که در ملاقات با یکدیگر بارور می شوند و شما درخت فرهنگ را در این نسل از ایده ها از بین می برید.
حقیقت پنهان نیست. فرهنگ راه خود را باز می کند. هیچ کلمه ای در قفس نخواهد ماند و هیچ معنای پنهانی در آستین هیچ هنرمندی. قلم در دست من است؛ و کاغذهای کاهی انتظاری که روی آنها می نویسم.
من در مورد آنچه که برای ما اتفاق می افتد صحبت خواهم کرد. بیشتر، وفادارتر از مردم زمانم، چنانکه تا امروز نوشته ام. پس این داستان ادامه دارد، این داستان با تمام قوا ادامه خواهد داشت… که درد بریدن کوه سهم فرهاد است».
بالاخره پس از 3 سال، سازندگان فیلم توانستند مجوز آن را بگیرند و آن را اکران کنند، اما سوال اینجاست که چرا فیلمی که 3 سال پیش با مجوز وزارت آموزش و پرورش ساخته شده، باید با چنین مشکلاتی مواجه شود؟
چه کسی جواب آن 3 سال اتلاف وقت و هزینه فیلمسازان را خواهد داد؟ آیا علی زرنگار آماده ساخت مجدد چنین فیلمی است؟ با دیدن این وضعیت آیا سرمایه گذاران حاضر به سرمایه گذاری در یک فیلم اجتماعی هستند؟
افرادی که در این 3 سال در سازمان سینمایی بودند، از رئیس تا دبیر جشنواره فجر، شوراهای مختلف پروانه ساخت، اکران و… همه خداحافظی کردند و رفتند، اما دردی که بر دوش مردم وارد شد. زندگی و قلب فیلمسازان برای همیشه باقی خواهد ماند.
علی زرنگار در همین مقاله اشاره کرده است که «حقیقت را نمیتوان کتمان کرد، فرهنگ راه خود را میگشاید، حرفی در قفس نمیماند» اما واقعیت این است که تصمیمهای اتخاذ شده در 3 سال گذشته آسیبهای زیادی را به جامعه وارد کرده است. حوزه سینما
دیروز احمد طالبی نژاد منتقد قدیمی سینمای ایران در مصاحبه ای به صراحت گفت:یکی یکی از افتخارات دوران مدیریت آقای خزاعی این است که ایشان صنعت سینما را از ورشکستگی نجات دادند و از بحران اقتصادی جان سالم به در بردند. این تا حدودی درست است، اما به چه قیمتی این اتفاق افتاد؟ به قیمت تغییر ذائقه مردم و از دست دادن فرصت های بهتر برای سینمای ایران و مسخره کردن همه چیز.
به جز چند فیلم، بقیه فیلم هایی که در این مدت ساخته شده اند باید سکانس های رقصی در آنها گنجانده شده باشد و این موارد باعث شد تا سطح ذائقه مردم تا حد زیادی پایین بیاید و ما نمی توانیم به این موضوع افتخار کنیم. به هر طریقی.”