به گزارش خبرگزاری بازتاب آنلاین، فیلم سینمایی «کنت مونت کریستو» محصول 2024 به کارگردانی متیو دلاپورت و الکساندر. دی لا پاتلیه، یکی این یکی از آخرین اقتباسهای اثر ماندگار اسکندر دوم است. این فیلم که با بودجه هنگفتی ساخته شده است یکی این فیلم به عنوان یکی از پرهزینه ترین فیلم های فرانسوی سال 2024 شناخته می شود. بازیگرانی چون پیر نینی در نقش ادموند دانتس، باستین بویون در نقش فرناند و آنا وارتولومی در نقش هیدای در آن بازی کرده اند.
به گزارش هم میهن به نقل از CNC، موضوع اصلی داستان خیانت، زندان، آزادی و در نهایت انتقام است که در آن ادموند دانتس ملوانی شجاع و جسور است که به دلیل جنایتی که مرتکب نشده به زندان فرستاده می شود. توطئه دوستانش و یک قاضی فاسد. . این زندان نقطه عطفی در زندگی اوست و به نوعی سرآغاز تغییرات اساسی در شخصیت و اهداف اوست.
روایت دلاپورت و دی La Patelier کاملاً به داستان نزدیک است و فیلمنامه نویسان وقت خود را صرف ارائه یک داستان انتقام جویانه می کنند. دانتس به آرامی از یک خوش بین با چهره ای تازه به مردی عبوس و تلخ تبدیل می شود. هنگامی که او شروع به اجرای نقشه خود می کند، بی رحم می شود و افراد بی گناه را هدف قرار می دهد و آشفتگی عاطفی را در بین شخصیت ها تشدید می کند. در تمام این مدت، او ثروت خود را به رخ دشمنانش می کشد تا با حرص و طمع جمعی آنها بازی کند.
در مورد سه شرور، عدم پشیمانی و شرم عمومی آنها در حالی که سعی می کنند جنایات گذشته خود را از طریق موقعیت و فساد خود پاک کنند، آنها را به شخصیت های واقعاً نفرت انگیز تبدیل می کند. ویلفور شخص وحشتناکی است، فیلمنامه نویسان سعی می کنند ذهن فریبنده او را پنهان کنند. این فیلم که در جشنواره کن امسال به نمایش درآمد، پیش از این جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم فانتزی کانادا را دریافت کرده بود.
این دو کارگردان که فیلمنامه «کنت مونت کریستو» را با هم نوشتند، در مورد روند توسعه فیلمنامه و همچنین فیلم خود با CNC صحبت کردند.
– آیا از نحوه اقتباس از کنت مونت کریستو خوشتان آمد؟
متیو دلاپورت: به جرات می توان گفت که این رمان کتاب بالینی ما بود. در واقع الکساندر زمان زیادی را صرف کرد و سریال پدرش دنیس را اقتباس کرد دی او La Patelier را در سال 1980 با ژاک وبر در نقش اصلی تماشا کرد.
اسکندر دی لا پاتلیه: من فکر میکنم در همه پروژههای ما بدون استثنا، زمانی که در حال نوشتن بودیم، «Count of Monte Cristo» وارد گفتگوی ما شد، زیرا ژانرهای زیادی را در بر میگیرد که فکر میکنم منبع اصلی است. این اثر حاوی یک تراژدی، عاشقانه، یک داستان عاشقانه عالی است. این را سر صحنه فیلم متوجه شدیم. ما از صحنه های داخلی به سکانس های حماسی، از صحنه های ماجراجویی به صحنه های تاریک و تلخ فیلم رفتیم. اما صادقانه بگویم، آوردن آن به صفحه نمایش بزرگ هرگز به ذهن ما خطور نکرد.
مرتبط: مثلاً برخلاف «سه تفنگدار» حتی به این فکر می کردیم که آن را به صحنه تئاتر ببریم. به عنوان یک نمایشنامه آرژانتینی شروع شد، تا اینکه دیمیتری رسام (تهیه کننده) و مارتین بوربولون پیشنهاد اقتباس سینمایی را دادند.
دی لا پاتلیه: در طول هشت ماه فیلمبرداری که تقریباً هر روز فیلمنامه را اصلاح می کردیم، یک ماجراجویی واقعی داشتیم. ما دقیقا می دانستیم که می خواهیم چه کار کنیم. بلافاصله پاته (شرکت فیلمسازی) و دیمیتری رسام از ما پرسیدند که بعداً می خواهیم چه کار کنیم، سپس هر دو یکصدا پاسخ دادیم: “کنت مونت کریستو”. انگار یکدفعه دیدیم که ظاهر شده بود و بلافاصله گفتند بله!
– چگونه نوشتن را شروع کردی؟
دی لا پاتلیه: ما صریح با دیمیتری رسام صحبت کردیم. اما قبل از نوشتن یک خط، با پیر نینی تماس گرفتیم که نمی شناختیم.
مرتبط: ادموند دانتس، شخصیت اصلی رمان «کنت مونت کریستو» شبیه به «سیرانو دو برژاک» است. [نمایشنامهای فرانسوی نوشته ادمون روستان] قبل از نوشتن باید می دانستیم کدام بازیگر قرار است نقش او را بازی کند.
دی لا پاتلیه: ما به بازیگری نیاز داشتیم که ذاتاً در تمام زمینه هایی که دانته می رود راحت باشد. او باید در هنگام فرار از قصر به همان اندازه باورپذیر باشد که در حال نقشه کشیدن برای انتقامش بود. 20 ساله مثل 40 سالگی. پیر برای ما یک انتخاب واضح بود. ما تصمیم گرفتیم مونت کریستوی خود را بدون بازیگری ننویسیم، اگرچه قبلاً همیشه از این کار خودداری کرده بودیم.
با پیر نینی تماس گرفتیم، با او قهوه خوردیم و او این نقش را پذیرفت. ما ساختن این داستان را با ایده تبدیل مونت کریستو به دانتس با رادیکال کردن او شروع کردیم، سپس به طور منظم با پیر کار کردیم. بعد از آن ما واقعاً خوش شانس بودیم زیرا لیست رویایی از بازیگران داشتیم و همه قبول کردند که در فیلم ما حضور داشته باشند.
دلاپورت: بله، پیر پیشنهاد ما را در همانجا پذیرفت، زیرا این نقشی است که او مدتها آرزویش را داشت. بنابراین برای اولین بار با بازیگری که در ذهن داشتیم یک شخصیت نوشتیم.
دی لا پاتلیه: اولین وظیفه ما در نوشتن این بود که دیدگاهی درباره این داستان پیدا کنیم، که مدام در حال گسترش و تکثیر بود، و همچنین ابزاری برای جا دادن همه آن دیدگاه ها در یک فیلم سه ساعته.
مرتبط: ما تصمیم گرفتیم که کل این ماجراجویی را از دیدگاه دانتس داشته باشیم. بنابراین داستانی نوشتیم که به صورت اول شخص روایت شد، اما از طریق شخصیتی که چند نفر می شود و در هویت های چندگانه خود و در میل به عدالت گم می شود و در نهایت تبدیل به فردی انتقام جو می شود. کنت ما مونت کریستو یک درام شخصی و عاشقانه از دیدگاه مردی است که برای عشقی از دست رفته می جنگد. حسی که به مرور زمان متوجه آن خواهد شد.
دی لا پاتلیه: همچنین به همین دلیل بود که ما این ایده را داشتیم که پسزمینه آمادگی او برای دگرگونی را نشان دهیم و با این ایده اسکیزوفرنی دو شخصیت در درون مردی بازی کنیم که میجنگند ببینند کدام یک از دیگری بهتر است.
مرتبط: در این مرحله به متن خود برگشتیم و آن را بازخوانی کردیم و به ارتباط آن با فیلم های قبلی خود پی بردیم. به عنوان مثال، در سکانس شامی که مونت کریستو در عمارت خود میزبانی می کند، خانواده ای را می بینیم که با رازی ناگفته و تنش فزاینده ای به هم پیوند خورده اند. بازی نقاب های دانته قهرمان سلبریتی ناشناخته را تداعی می کند که متیو کارگردانی و نویسندگی آن را برعهده داشت: این مرد با بازی متیو کاسوویتز که همیشه آرزو داشته شخص دیگری باشد.
– آیا این کار چیزی را در شما به عنوان فیلمنامه نویس تغییر می دهد؟
دی لا پاتلیه: ما سه تفنگدار را برای Bourboulon نوشتیم که قبلاً دو قسمتی Papa or Mama را با او انجام داده بودیم. وقتی شروع به نوشتن مونت کریستو کردیم، به این فکر کردیم که او چه چیزی را دوست دارد و چه چیزی را دوست ندارد. ما قطعا این کار را برای دیگری انجام میدادیم و با همان منطق مونت کریستو را برای خودمان نوشتیم.
مرتبط: نوعی اسکیزوفرنی باعث می شد که مدام بین فیلمنامه نویس بودن و کارگردانی جابه جا شویم. به هر حال ما بین خودمان دعوا داشتیم. از سوی دیگر، چیزی که در مقایسه با «سه تفنگدار» تغییر نمیکند، این واقعیت است که منتظر نمیمانیم تا فیلمنامه را تمام کنیم تا با تیمی که ما را به اطراف میبرد، درباره فیلم صحبت کنیم. در جلسه اول همه کارگردان ها را جمع کردیم و سه ساعت درباره فیلم گفتیم. این یک کار هیجان انگیز بود، زیرا می توانستید در چشمان مردم ببینید که کجا علاقه خود را از دست می دهند، کجا مجذوب می شوند.
دی لا پاتلیه: این باعث شد احساس راحتی کنیم. این به ما اجازه داد تا از حد خود فراتر برویم، بر این اصل که از آنجایی که پیش از ما اقتباس های سینمایی و تلویزیونی زیادی از کنت مونت کریستو وجود داشته است، به ناچار پس از آن نیز تعداد زیادی اقتباس خواهند شد. بنابراین لازم نبود کاملاً به کتاب وفادار بمانیم، زیرا این اثر هنوز وجود دارد و هرکسی می تواند هر زمان که بخواهد با اشتیاق و بدون تردید وارد آن شود.
– هنگام نوشتن چه منابع تصویری را مد نظر داشتید؟
دی لا پاتلیه: از همان ابتدا، تمایل به ارتباط مجدد با شکوه بصری خاصی وجود داشت، به عنوان مثال با Technicolor (سیستمی در فیلم رنگی که در سال 1922 معرفی شد. این سیستم از یک تقسیم کننده نور در دوربین استفاده می کرد که دو قطعه فیلم را پخش می کرد، یک نگاتیو سبز رنگ. روی نوار خودش و نگاتیو قرمز روی نوار دیگر بود، سپس چاپ شد و در نهایت نگاتیوها به هم چسبانده شدند و روی پروژکتور فیلم نشان داده شدند) دهه 1960 و 70.
مرتبط: در سالهای اخیر، بسیاری از فیلمهای پرهزینه، تک رنگ (سیاه و سفید) را انتخاب کردهاند که افزودن جلوههای ویژه آسانتر است. برعکس، اولین تاکید ما به نیکلاس بولدوک، فیلمبردارمان، توجه به رنگ بود. ما قرمز، آبی و زرد روشن می خواستیم.
دی لا پاتلیه: به همین دلیل می خواستیم در تابستان فیلمبرداری کنیم.
مرتبط: خلاصه ما بیشتر دنبال «یوزپلنگ» (فیلم 1963 لوکینو ویسکونتی) بودیم تا «بتمن».
دی لا پاتلیه: اما در صحبت با مدیر فیلمبرداری می توان به «لورنس عربستان»، «کفش قرمز»، «شمال از شمال غربی»، «ظهر بنفش»، «دراکولا» و… اشاره کرد. دی پالما (کارگردان Scarface، Mission Impossible و The Invincibles) ما در مورد بازیگری و حرکت دوربین خیلی صحبت کردیم. ما داستان مردی را روایت می کنیم که به نوعی به جنون فرو می رود. ما مجبور نبودیم خودمان را به چیزی زیبا و زیبا محدود کنیم، بلکه دائماً همه چیز را با تصور داستانی ساخته شده مانند یک اپرای باروک تغییر میدادیم.
مرتبط: با انجام این کار، اساساً به ریشه های متعدد کتاب دوما برمی گردیم که از یک داستان واقعی الهام گرفته شده است. ما به این رویداد و به مردی که واقعاً خودش را ساخت و برای انتقام تغییر شکل داد، برگشتیم.
دی لا پاتلیه: نمی دانیم دوما از مونت کریستوی ما خوشش می آمد یا نه، اما متقاعد شده ایم که او دوست داشت فیلم بسازد!
– این داستان انتقام چگونه با زمان ما طنین انداز می شود؟
دی لا پاتلیه: این داستان بسیار قابل درک است، زیرا ما شخصیت هایی داریم یکی ما با او همذات پنداری می کنیم و می خواهیم با او انتقام بگیریم. اما به مرور زمان از مسیر خود منحرف می شود. نقد بسیار کوبنده ای بر سفر مونت کریستو دوما وجود دارد که به مخاطب اجازه می دهد با او در این سفر درونی همراه شود. در این دنیایی که آن زمان خشونت بود و امروز کمتر از آن نیست، متوجه شدیم که ایده انتقام یک ذره قدیمی نیست.
مرتبط: همچنین به نظر من رمان دوما در مراحل اولیه انقلاب صنعتی و در زمانه و جامعه ای می گذرد که کمتر اشرافی بود و خیلی زود اهمیت نسب از پول کمتر شد و عنصر جالب دیگر این است که مونت کریستو انسان بدون دین، بدون کشور و بدون اخلاق. او رابین هود نیست. او گنجی پیدا می کند و به جای تقسیم آن، آن را برای خود نگه می دارد تا آرزوی انتقامش را برآورده کند.
۲۴۴۲۴۵