بعدی- مناظره بین مهر و یلدا جدال خیر و شر است. مبارزه ای که در آن نور از تاریک ترین قسمت شب عبور می کند و ردای سیاه روح های تاریک را پاره می کند.
با گذشت زمان، پادشاهی تاریکی گسترش می یابد و گسترش می یابد. دیو تاریکی در بلندترین و بزرگ ترین حالت خود است. شب در تار و پود چیزها نفوذ می کند، گویی هرگز سحری نخواهد بود. اما کسانی که در دامنه کوه زندگی می کنند می دانند که هر چه شب طولانی تر باشد، به پایان آن نزدیک تر می شود.
مردم دامنه کوه به خوبی می دانند که لشکری کاملاً غوطه ور در نور روز به روز به دروازه های شب نزدیکتر می شود و دیری نمی پاید که دیو تاریکی در نبردی خونین شکست می خورد. انگار کسی سالها آن را روی سنگ سرد حک کرده باشد:
“نور خورشید جو، بگذار بو بیرون بیاید”
نور خواهد آمد. این وعده یلدا با تاریک شدن هوا به مردم دامنه کوه است.
افسانه شب یلدا
شبگیر به ساعاتی از شب اطلاق می شود که تاریکی پایان می یابد و همه جا را فرا می گیرد. با این حال، نزدیک ترین زمان به طلوع خورشید در عصر است. شبگیر از نظر مفهومی برادر خونی یلدا است. یلدا دختری با موهای بلند مشکی و برادرش مردی با کت و شلوار مشکی.
مهر با این حال، نماد نور است. تمام سفید. مهر برف است دانه های برف در حال عبور هستند و یکییکی روی موهای مشکی یلدا می نشینند. مهم نیست چقدر تاریکی جهان را فرا گرفته است. بالاخره این مهر مانند ققنوس است که از نیستی، از خاکستر برمی خیزد و با تبر نورش به جنگ تاریکی می رود. شبگیر چه تاریک، چه یلدا بلند، مهر آینده
او از دل سنگی در شبی تاریک، در غاری پوشیده از تاریکی متولد شد. چوپان در تلاش برای شکستن تاریکی شب، ناگهان با اتفاقی مواجه شد که تا به حال ندیده بود. هاله ی چیزی چیزی نامطمئن چیزی ناآشنا نور!
نور چیست؟ نور نقطه مقابل تاریکی است. به همین دلیل مهر با اینکه پسر یلدا است، اما با یلدا همجنس نیست، هرچند از دامان شبی سیاه و سر در بستری از سنگ سرد به دنیا آمده است. یلدا یک مادرخوانده عبوس است. یلدا یعنی نور.
با وجود تمام دردهایم هنوز امیدی برای درمان وجود دارد
آخرش آخر شعبان یلدا بود
یلدا مادرخوانده ای است که با هر حرکت موهایش تاریکی را به دورترین نقاط جهان می فرستد. به در نگاه کرد مهر او سعی می کند قبل از تولد او را بکشد. مهراما بی صدا و متمایل به پناه سنگی سرد تا در بهترین لحظه با تازیانه زرین خود بر گرده اسب سیاه بزند و برای همیشه ترک کند.
یلدا بعد از جستجوهای زیاد بالاخره دیدم مهر ظاهرا مهر مانند آبشاری طلایی از دهانه غار سرازیر شد و به دشت غار تاخت. مهر او به غارنشینان مژده داد و روح دردمند آنها را تسلی داد. بنابراین او چاره ای جز تسلیم شدن به شب در بالاترین و تاریک ترین حالتش ندارد.
در نهایت مهر زندگی دردناک طبیعت با فتح یلدا گرمای الهی خود را تجدید می کند و خورشید را محافظ خود می کند. مهر او، پروردگار عهدهای راستین، عدالت و سرسبزی را به مردمی که مدتهاست راه او را جستجو کرده اند، می بخشد.
مهر و عهد عدل
مبارزه بین تاریکی و روشنایی عمری به اندازه تاریخ دارد. با این حال، بر کسی پوشیده نیست که هیچ شبی، هر چقدر هم طولانی و تاریک باشد، طولانی نیست.
همیشه افرادی در غارهای تاریک زندگی می کنند. مردمی که هر سال در نیمه تاریک ترین شب سال منتظرند تا بچه از سنگ بیرون بیاید.
یلدا یعنی تولد. مهر هر سال از دامان یلدا برمیخیزد، بر فراز کوهها میایستد و پایان سیطره سیاهان را بر زمین مژده میدهد. مردم مهر حافظان عدالت و آزادی محسوب می شوند، هر سال یلدا را جشن می گیرند. زیرا اگرچه یلدا تاریک و ترسناک است، اما منادی تولد است که سرنوشت جهان را تغییر خواهد داد. همانطور که شبگیر منادی سحر است، یلدا نیز منادی مژده است. مهر مانند آن
پس از تحمل سالها تاریکی، نور در تاریک ترین و طولانی ترین شب می آید. مردم کوهستان به خوبی میدانند که با وجود اینکه شب طولانی است، هنوز راهی باقی است. مردمی که سال ها امیدشان را از دست نداده اند، ایمانشان به نور در دلشان حفظ شده و تاریکی را با اکسیر امید به باد نیستی می سپارند.
با ظهور مهر چون دشت ها دوباره زنده می شوند مهر اوست که به زمین باران می دهد. مهر به تدریج بر تاریکی غلبه می کند و زمین را حاصلخیز می کند. مهر این زندگی جدید است که در بدن بی جان گیاهان تنفس می کند.
هیچ شبی برای نگاه کردن به نور صبح طولانی نیست. این مژده ای است که خدای نور به مردم کوهستان داد. این وعده ای است که طبیعت هر سال به آن عمل می کند.
مهر قهرمان جاودانه مردم کوهستان است. مردم کوهستان برای اینکه دائماً به یاد نور باشند و فراموش نکنند که روزی نور بر جهان حاکم خواهد شد، آتش را دوست دارند و گاه در فرصتی که به دست میآید، آتشی روشن میکنند و شبان سیاهی را که به دنبالشان میآید به امید تاریکی تعقیب میکنند. از پیروزی نور
نویسنده: مهدی دهگان