متهم مردی 42 ساله چند روز پیش به اتهام قتل پدر و مادر همسرش در ویلای شخصی شان در طالقان دستگیر شد و در بازجویی از در اداره آگاهی تهران به شرح جنایات خود پرداخت اما چند روز پس از دستگیری در سال 1995 راز قتل برادرشوهرش را فاش کرد.
وی در خصوص قتل برادر همسرش در سال 95 گفت: من کارمند دانشگاه هستم و وضعیت مالی متوسطی دارم.زمانی که با همسرم ازدواج کردم به دلیل داشتن خانواده ثروتمند وسوسه شدم که ملکی داشته باشم و متوجه شدم پدر همسرم دارایی زیادی دارد..
همسرم فقط یک برادر داشت که کارمند یک شرکت بود. اگر از شر او خلاص می شدم، کل ارث به همسرم می رسید، بنابراین تصمیم گرفتم او را بکشم. سال 95 پدر و مادر همسرم به زیارت کربلا رفتند و پسرشان تنها بود.
او هر روز با سرویس به محل کارش می رفت، اما روز حادثه از سرویس جا ماند و مجبور شد کنار جاده منتظر تاکسی بماند تا به محل کارش برسد.
من هم از فرصت استفاده کردم و ماشینم را به سمتش رساندم و به بهانه رساندن او تا مقصد او را سوار کردم. اما در بین راه او را خفه کردم و جسدش را در حاشیه جاده خرازی انداختم و سپس موبایلش را دزدیدم و رفتم.
این تبهکار ادامه داد: همان روز سوار یک تاکسی شدم و برای اینکه اثری از خودم باقی نماند، گوشی تلفن همراه برادر شوهرم را به داخل تاکسی انداختم. وقتی همسرم از برادرش خبری نداشت و خبری از او پیدا نکرد، با او به پلیس رفتم و ناپدید شدنش را گزارش کردم.
وقتی خانواده همسرم چند روز بعد برگشتند و متوجه شدند پسرشان ناپدید شده است، با آنها دنبال برادر شوهرم گشتم تا اینکه جسد او را پیدا کردند و پرونده به یگان ویژه قتل تحویل داده شد.
در تمام این مدت با خانواده همسرم پیگیر پرونده بودم و سعی می کردم تحقیقات را منحرف کنم.
با ردیابی تلفن همراه، راننده ای که گوشی را در خودروی خود رها کرده بود دستگیر شد. تلفن را برای تولد همسرش داده بود که بعد از آن هر دو دستگیر شدند.
راننده در تمام مراحل بازجویی منکر قتل و آشنایی با مقتول شد. می گفت من چند سالی است که در تهران مسافرکشی می کنم و خانواده ام در شهرستان هستند. من چند هفته اینجا کار می کنم و شب ها در ماشینم می خوابم تا پول پس انداز کنم و سپس به شهرمان برمی گردم. حدود یک ماه پیش داشتم ماشینم را بعد از کار تمیز می کردم که متوجه گوشی موبایلی زیر صندلی شدم. برداشتم و گذاشتمش تو ماشینم چون سیم کارت نداشت.
با خودم گفتم شاید در راه صاحبش را پیدا کنم اما خبری از مسافر نبود و چند ماه پیش که به خانه رفتم گوشی را برای تولد همسرم به او دادم. من نقشی جنایت نداشته و من بی گناهم.
اما با بررسی پرونده های مرد جوان مشخص شد که وی دارای سابقه کیفری بوده و پیش از این نیز به اتهام سرقت دستگیر شده است و این امر باعث می شود که وی نتواند بی گناهی خود را ثابت کند، هرچند وی هرگز به قتل اعتراف نکرده است.
به همین دلیل خانواده همسرم تصمیم گرفتند 50 نفر را برای برگزاری مراسم قسامه به دادگاه بکشانند و سپس راننده را به خاطر قتل برادر شوهرم قصاص کنند. اما در زمان رخ دادن این ماجراها متوجه شدم پدر و مادر همسرم نمی خواهند ارثیه خود را به نام همسر من بزنند، پس نقشه قتل آنها را هم اجرا کردم.
داماد این جنایتکار ادامه داد: یک روز با خودروی دیگری محل کارم را ترک کردم و به ویلای پدر شوهرم در طالقان رفتم و او را مقابل پارکینگ منزلش کشتم اما وقتی به سراغ مادر زن خود رفتم. مادرشوهر که متوجه قتل شده بود با من درگیر شد و صورت و دستان مرا زخمی کرد.
وقتی او را کشتم و به تهران برگشتم، آثار زخمم مرا لو داد و راز قتل ها برملا شد.
با اعترافات متهم پرونده قتل پسر به دستور قاضی محمدمهدی براعه از شعبه سوم بازپرسی بازپرسی دادسرای جنایی تهران بررسی شد و بخشی از پرونده مربوط به قتل پدر و مادر مقتول در استان البرز در حال رسیدگی است. از سوی دیگر، پرونده راننده مرد که هفت سال به اتهام قتل تحت رسیدگی بود، به زودی به نتیجه می رسد.