گفت‌و‌گو با پروفسور آلمانی دربارۀ تحولات سوریه

  عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی– «به نظر می‌رسد اسراییل از برتری نظامی و اطلاعاتی خود با حمایت آمریکا، آلمان، بریتانیا و فرانسه استفاده می‌کند تا در لحظه‌ای که دیگران ضعیف هستند، پیروز شود. این شامل رژیم اسد نیز می شود که به دلیل سال‌ها جنگ چنان ضعیف شده است که قادر به ایفای هر نوع نقشی در درگیری غزه نیست.»

    اینها را دکتر مارک فونس می گوید؛ کارشناس مسائل بین‌الملل و محقق ارشد مؤسسه سیاست‌های توسعه آلمان در گفت و گو با عصر ایران.

     هفته گذشته و تقریبا 24 ساعت بعد از برقراری آتش بس بین حزب الله لبنان و اسرائیل، بار دیگر بحران در خاورمیانه و اینبار در سوریه منطقه را ناآرام کرد. گروه اسلامگرای افراطی هیئت تحریر شام حمله برق‌آسا به شهر حلب، مرکز اقتصادی سوریه داشت و توانست این شهر را به سرعت تصرف کند. اتفاقاتی که بار دیگر خاطره ظهور داعش در عراق و تصرف بخش عمده‌ای از خاک این کشور را در اذهان زنده کرد.

   گفت و گوی ما با دکتر مارک فورنس(Dr. Mark Furness) کارشناس مسائل بین‌الملل و محقق ارشد مؤسسه سیاست‌های توسعه آلمان (Deutsches Institut für Entwicklungspolitik) درباره سوربه و از این قرار است:

در حالی که به نظر می‌رسید با آتش بس میان حزب الله لبنان و اسرائیل، منطقه به سمت کاهش تنش پیش می‌رود، شاهد ظهور و حمله یک گروه افراطی در سوریه به شهر حلب و سقوط این شهر مهم بودیم. به نظر شما دلیل این امر چه بود؟

   فکر نمی‌کنم اعلام آتش‌بس به معنای حرکت منطقه به سمت کاهش تنش باشد. اسرائیل هیچ نشانه‌ای از عقب نشینی از تلاش‌های خود برای نابودی فلسطین و تنظیم مجدد توازن قدرت منطقه ای به نفع خود نشان نداده است.
 
   تا زمانی که این سیاست اسرائیل باشد، احتمالا تنش زیادی وجود خواهد داشت، زیرا همسایگانش در برابر آن مقاومت خواهند کرد. به نظر می‌رسد اسراییل از برتری نظامی و اطلاعاتی خود با حمایت آمریکا، آلمان، بریتانیا و فرانسه استفاده می‌کند تا در لحظه‌ای که دیگران ضعیف هستند، پیروز شود.

  این شامل رژیم اسد نیز می شود که به دلیل سال‌ها جنگ چنان ضعیف شده است که قادر به ایفای هر نوع نقشی در درگیری غزه نیست.

با توجه به اینکه این حمله به حلب پس از آتش بس در لبنان صورت گرفت، آیا ارتباطی بین این اتفاقات وجود دارد؟

 به احتمال زیاد حمله به حلب به هر حال رخ می‌داد. برخی از تحلیلگران حدس می‌زنند که ارتش ملی سوریه (که قبلا به نام ارتش آزاد سوریه شناخته می‌شد) و هیئت تحریر شام قبل از اینکه حزب الله فرصتی برای تجدید قوا و استقرار پس از آتش بس داشته باشند حمله کردند، اما من قانع نشده‌ام. حملات اسرائیل به حزب الله، به ویژه هدف قرار دادن رهبر گروه، این متحد اسد را به طور جدی تضعیف کرده است.

همچنین تنش‌ها و تبادلات خشونت‌آمیز بین اسرائیل و ایران، از جمله هدف قرار دادن مستقیم تجهیزات و پرسنل نظامی ایران در سوریه، ریسک کمک به اسد توسط ایران را افزایش داده است. در هر صورت، آتش‌بس به سرعت توسط حزب‌الله و اسرائیل شکسته شد، که نشان می‌دهد هیچ‌یک واقعاً باور نداشتند که این آتش‌بس برقرار شود.

  اسرائیل با تضعیف حزب‌الله، ایران و اسد، فرصت را برای ارتش ملی سوریه و هیأت تحریر شام ایجاد کرد، اما فکر می‌کنم اسرائیلی‌ها از این که این سازمان‌ها (ارتش ملی سوریه و هیئت تحریر شام)، که گرایش‌های اسلام‌گرای رادیکال دارند، تا این حد موفق بوده‌اند، خوشحال نخواهند شد. اسرائیل می‌تواند با اسد زندگی کند، اما بعید است که بتواند حتی یک صلح سرد را با هیئت تحریر شام حفظ کند. نکته جالب این است که افراط گرایی هیئت تحریر شام در گزارش‌های رسانه های غربی درباره سقوط حلب به طور گسترده مورد بحث قرار نگرفته است، اما اسرائیلی‌ها مطمئناً به خوبی از آن مطلع هستند.

نقش کشورهایی مانند ترکیه و روسیه را در این تحولات اخیر چگونه ارزیابی می کنید؟

  ترکیه و روسیه منافع بسیار متفاوتی دارند. روسیه به دلایل ژئواستراتژیکی خود همچنان از اسد حمایت می‌کند، اما به شدت به جنگ خود با اوکراین متعهد است و مشخص نیست این بار تا کجا برای حمایت از اسد پیش خواهد رفت. ترکیه خواهان تحکیم کنترل خود بر مناطق کردنشین است، به ویژه پس از خروج نیروهای آمریکایی از شمال شرق سوریه در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ.

 به نظر می‌رسد که مذاکرات بین آنکارا و دمشق به بن بست خورده است. بنابراین اردوغان احتمالاً به این نتیجه رسیده که اگر اسد به سوی جنگ با شورشیان اسلامگرا منحرف شود، ترکیه احتمالاً بهتر می‌تواند پس از خروج آمریکایی ها با پ ک ک در شمال سوریه مقابله کند. اردوغان ممکن است امیدوار باشد که رژیم اسد و اسلام گرایان افراطی یکدیگر را تضعیف کنند و این ممکن است محاسبه بدی نباشد.

  رژیم اسد و متحدانش به مقابله خواهند پرداخت، گزارش‌هایی وجود دارد که نیروهای رژیم (اسد) در حال تحکیم در حماه هستند و حملات هوایی روسیه در استان ادلب بیمارستان‌هایی را هدف قرار داده است که میلیون‌ها نفر به آن وابسته هستند. یک بار دیگر غیرنظامیان احتمالاً بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد و پناهندگان بار دیگر باید از جنگ فرار کنند.

 یک نگرانی بزرگ این است که حلب به موصل دوم تبدیل شود، اینکه نیروهای سوری مانند سال 2016 شهر را محاصره کنند شاید با حمایت مزدوران روسی. در نتیجه نبردهای شهری مانند جهنم روی زمین خواهد بود. اگر از این امر اجتناب شود، احتمالاً مذاکرات بین ترکیه و روسیه برای نتیجه نهایی مهم خواهد بود.

پیش بینی شما از وضعیت سوریه، لبنان و فلسطین با روی کار آمدن ترامپ چه خواهد بود و دولت وی چه سیاستی در قبال این کشورها اتخاذ خواهد کرد؟

پیش بینی اینکه ترامپ چه خواهد کرد دشوار است، زیرا او یک رهبر غیرمتعارف است. به نظر می‌رسد ترامپ امیدوار است که مرحله داغ مناقشه قبل از روی کار آمدن او به پایان برسد و او احتمالا به نتانیاهو گفته است که اسرائیل باید با آن ادامه دهد.

البته ترامپ قاطعانه در کنار اسرائیل است و تهدید کرده که اگر حماس گروگان‌های اسرائیلی را قبل از به دست گرفتن قدرت آزاد نکنند، (حماس) را بمباران خواهد کرد. حماس احتمالاً توجه زیادی به این موضوع نخواهد کرد و در نهایت غیرنظامیان بیشتری آسیب خواهند دید.

 ترامپ به دنبال “معامله‌ای” خواهد بود که بتواند در خانه (آمریکا) آن را جار بزند تا بتواند نقش مرد بزرگی را بازی کند که بحران خاورمیانه را “حل” کرد. البته آخرین معامله او پیمان ابراهیم بود و ممکن است جرقه جنگ کنونی در غزه را به وجود آورده باشد، زیرا آنها سعی کردند موضوع فلسطین را دور بزنند.

 این ممکن است حماس را وادار کند که ارتباط خود را با حمله به اسرائیل در 7 اکتبر 2023 اثبات کند. من شک دارم که ترامپ به اندازه کافی از منطقه بداند تا بتواند عواقب “معاملات” خود را ارزیابی کند.

 بنابراین، نشانه های توافق ترامپ در شام که منجر به خشونت بیشتر نخواهد شد، نشانه‌های خوبی نیستند.

 بهترین راه حل برای کاهش تنش و حرکت به سمت صلح نسبی در خاورمیانه چیست و چرا برخلاف آمریکا و روسیه، اتحادیه اروپا نقش ضعیفی در خاورمیانه دارد؟

  در حال حاضر تصور راه حل مثبت واقعاً دشوار است. دولت اسرائیل تحت سلطه افراطیونی است که علاقه ای به سازش ندارند و آماده ارتکاب اعمالی هستند که دادگاه بین‌المللی گفته می‌تواند نسل کشی تلقی شود.

  اسرائیل آشکارا در تلاش است تا توازن نظامی و سیاسی قدرت در خاورمیانه را بازسازی کند و در نهایت به صلحی دست یابد که بر آن مسلط خواهد شد. این به معنای اخراج اکثر جمعیت فلسطین و از بین بردن قدرت ایران، حزب الله، رژیم اسد و احتمالاً حوثی‌ها خواهد بود تا دیگر تهدیدی برای اسرائیل نباشد.

 با این همه به سختی می توان شاهد تحقق این سناریو بود، زیرا اسرائیل با شکست دادن دشمنان خود، خلاءهای قدرتی را ایجاد می‌کند که احتمالاً رادیکال ترین نیروها در آن قدم می‌گذارند. همچنین به سختی می‌توان دید که ایران یا دیگر قدرت‌های منطقه ای مانند عربستان سعودی یا مصر تا کجا به اسرائیل اجازه خواهند داد تا این مسیر را دنبال کند. از سوی دیگر، بعید است که آمریکا در دوران ترامپ، اسرائیل را مجبور به عقب‌نشینی کند.

در همین حال، به نظر می‌رسد که مردم اسرائیل عمدتاً از کاری که اسرائیل انجام می‌دهد حمایت می‌کنند. بنابراین اساساً همه کسانی که در اینجا دخیل هستند – اسرائیل، اسد، اردوغان، روسیه، هیئت تحریر شام، حزب الله، همه در تلاش برای رسیدن به اهداف خود با استفاده از خشونت هستند.

 ایالات متحده به جای تلاش برای عقب نشینی منطقه از فاجعه، به این امر دامن می‌زند. گزینه‌های اتحادیه اروپا برای ایفای نقش مثبت بسیار محدود است. هیچ ابزاری ندارد که بتواند طرف‌ها را وادار به کاری کند، نمی‌تواند انگیزه‌های کافی برای تشویق رفتار مسالمت‌آمیز ارائه دهد، و حمایت بی‌قید و شرطی که چندین کشور عضو از دولت نتانیاهو ارائه کرده‌اند، مشروعیت آن را برای عمل به عنوان یک واسطه صادق تضعیف کرده است.

با توجه به روی کار آمدن دونالد ترامپ، آیا شاهد افزایش تنش بین تهران و واشنگتن خواهیم بود یا ایران و آمریکا مذاکراتی را برای کاهش تنش در خاورمیانه و توافقی مانند برجام آغاز خواهند کرد؟

با توجه به اینکه دونالد ترامپ دفعه قبل برجام را زیر پا گذاشت، من خیلی امیدوار نیستم که او در دوره بعدی خود به توافقی مشابه علاقه مند باشد. این یک چرخش بزرگ و از دست دادن اعتبار خواهد بود، و ترامپ آن نوع سیاستمداری نیست که آن را بپذیرد.

  از سوی دیگر، ایران از روسیه با وجود تهاجم خطرناک و غیرقانونی خود به اوکراین، که یک تهدید امنیتی بزرگ برای اروپا است، حمایت کرده است. (حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین صرفا ادعای مقامات اروپایی است – مترجم)

  با توجه به خطری که در تشدید خشونت‌های کنونی در خاورمیانه وجود دارد، خوب است که همه بازیگران اصلی منطقه به اضافه آمریکا و روسیه در یک کنفرانس منطقه‌ای برای یافتن یک راه حل مسالمت آمیز که همه بتوانند با آن زندگی کنند، با هم صحبت کنند. 

   اگرچه در حال حاضر به سختی می توان دید که صلح از کجا می‌آید اما تا زمانی که مصر و عربستان سعودی در حاشیه بمانند، فکر نمی‌کنم که این تنش‌ها به یک درگیری بزرگ منطقه‌ای تبدیل شود. اما آنها احتمالاً توسعه طلبی اسرائیل را برای مدت طولانی‌تری نمی‌پذیرند.

   بنابراین زمان آن فرا رسیده است که از لبه پرتگاه عقب نشینی کنیم. من امیدوارم که به زودی برخی از رهبران ظهور کنند که بتوانند این اتفاق را رقم بزنند. اگر ترامپ بتواند این کار را انجام دهد من کلاه MAGA (Make America Great Again – آمریکا را دوباره بزرگ کنیم) می‌خرم!

 







logo-vid

منبع:عصرایران

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما