به گزارش خبرگزاری بازتاب آنلاین، عشق دنیایی از تضادهاست. همانقدر که «عشق در نگاه اول» یک خواسته همگانی است، از سوی دیگر، از منظر عاشقانه، عشقی که به سرعت به مقصد برسد و با درد و دوری همراه نباشد، کیفیت و اصالت چندانی ندارد. مثل پاره آهنی که در کوره آهنگری ذوب می شود و زیر ضربات سهمگین آهنگر شکل می گیرد، گویی عشقی که در مقابلش هیچ مانعی ندارد، عشقی عمیق نیست؛ بلکه در زیر ضربات سخت آهنگر شکل می گیرد. این یک آرزوی زودگذر است. کیفیت دیدار عاشق و معشوق است که عمق اشتیاق و اشتیاق آنها را به یکدیگر آشکار می کند. عاشقی که برای رسیدن به معشوق انواع سختی ها را پشت سر می گذارد و به سرعت عقب نمی نشیند، عاشق افسانه ها و افسانه هاست. البته ما همیشه از دیدن این نوع عشق در فیلم ها لذت نمی بریم. گاهی اوقات فیلمی که جرأت می کند عشق را در جریان زندگی روزمره، در هنگام خستگی ها، ناامیدی ها و مشکلات روایت کند، برایمان جذاب است.
طلوع خورشید (1927)
کارگردان: F. And. مورناو / محصول: آمریکا
زنی شهرستانی که برای تعطیلات به روستا آمده بود مردی را اغوا می کند و او را تشویق می کند که همسرش را بکشد تا با او به شهر بیاید. مورناو با کمک فیلمبردار و طراح صحنه اش بدبینی خودش را به هر صحنه از فیلم تزریق کرده است. عشق خالص و صمیمی زن مرد به شوهرش در مقابل اغواگری زن شهری و انفعال مرد روستایی به فیلم جنبه اخلاقی بخشیده است.
چراغ های شهر (1931)
کارگردان: چارلی چاپلین / تولید: آمریکا
چارلی با دختر یک گلفروش نابینا آشنا می شود. دختر یک شاخه گل به او می دهد و چارلی عاشق او می شود. در آن شب، چارلی یک مرد ثروتمند مست را که در شرف خودکشی است نجات می دهد و سعی می کند برای درمان چشمان دختر از او اخاذی کند. یکی یکی از لطیفترین و احساسیترین فیلمهای چارلی چاپلین، پشت تمام کشمکشها و زیرکیهای شخصیت کوچک مبتذل او، نیت خوب و عاشقانهای نهفته است.
مشکل در بهشت (1932)
کارگردان: ارنست لوبیچ/ تولید: آمریکا
فیلمی که خود لوبیچ بیشتر از دیگر آثارش به آن علاقه داشت. داستان دو دزد جواهرات که برای بالا بردن ثروت یک بیوه توطئه می کنند، به لطف بازی عالی سه بازیگر اصلی، به نمونه ای مثال زدنی برای کار با مفهوم جنسیت تبدیل شده است. شاید کمدی فیلم بیشتر از عاشقانه اش به چشم بیاید، اما به هیچ وجه نباید عناصر رمانتیک آن را به راحتی نادیده بگیرید.
ویران شده (1939)
کارگردان: ویکتور فلمینگ / تولید: آمریکا
زنی ثروتمند به نام اسکارلت اوهارا (ویوین لی) عاشق مردی به نام اشلی (لزلی هاوارد) است که به او علاقه ای ندارد و مرد ثروتمندی به نام رت باتلر (کلارک گیبل) دلش به اسکارلت می پردازد، اما اسکارلت از او دوری می کند. یک درام عاشقانه حماسی که داستان آن به اندازه خود فیلم جذاب است. به عنوان مثال، 1400 زن تست می دهند تا زمانی که ویوین لی نقش اسکارلت را بازی کند. این فیلم به مدت 34 سال پرفروش ترین فیلم تاریخ سینما بود.
کازابلانکا (1942)
کارگردان: مایکل کورتیس / تولید: آمریکا
از نگاه مخالفانش عاشقانه آبکی و از نگاه دوستدارانش است یکی از بهترین تاریخ سینما. به هر حال نمی توان کتمان کرد که فیلم مغناطیسی دارد که مخاطب را از ابتدا تا انتها همراه خود نگه می دارد و رابطه ریک (همفری بوگارت) و السا (اینگرید برگمن) را به نمونه ای ابدی و ابدی از رمانتیک تبدیل می کند. فداکاری که نسل های مختلف را مجذوب خود کرده است. .
شیطان و معشوق (1946)
کارگردان: ژان کوکتو/ تولید: فرانسه
«دلبر» برای نجات پدرش از چنگال «شیطان» به ماندن در قصر «شیطان» رضایت می دهد. او ابتدا نمی خواهد با دیو معاشرت کند و از او می ترسد، اما به تدریج نسبت به او محبت عمیقی احساس می کند. رویکرد کوکتو در اقتباس مدرن از متن قرن هجدهم، تلفیقی از واقعیت و خیال است. برای رهایی از دنیای واقعی وحشتناک، باید به سرزمین فانتزی بروید.
تعطیلات رومی (1953)
کارگردان: ویلیام وایلر / تولید: آمریکا
شاهزاده خانمی از کشوری ناشناخته که برای گذراندن تعطیلات به رم سفر کرده بود، آزرده موسسات خشک و رسمی دربار، شبانه از سفارت کشورش فرار می کند، اما تحت تاثیر داروی آرامبخش روی نیمکتی به خواب می رود. خبرنگار آمریکایی او را به خانه اش می برد و فردای آن روز با دیدن عکس شاهزاده خانم متوجه هویت او می شود. یک افسانه مدرن با پایانی تلخ و شیرین که بر عدم امکان یک رابطه عاشقانه غنی و فقیر تاکید می کند.
سرگیجه (1958)
کارگردان: آلفرد هیچکاک/محصول: آمریکا
اسکاتی، یک افسر پلیس بازنشسته، از طرف دوست قدیمی اش مأمور می شود تا همسرش را ردیابی کند. در حین تعقیب و گریز، این دو با هم پیوند می خورند، اما زن خود را از برج پرت می کند و اسکاتی به دلیل ترس از ارتفاع نمی تواند به او کمک کند. معروف ترین و پیچیده ترین فیلم هیچکاک با همه تفاسیر و تفاسیر متفاوتی که بوده و خواهد بود، عشق موضوع اصلی آن است.
۲۲۰۵۷