بعدی- فال گرفتن از آثار ادبی یکی از باورهای قدیمی این کشور است. با گذشت زمان، ساکنان این سرزمین ها به نویسندگانی روی آوردند که فکر می کردند کلمات درستی دارند. اما با گذشت زمان تنها حافظ در فرهنگ عامه ما ماندگار شد.
تو را به خدا می سپارم، دور از چشم
تو روح منی و با تمام وجودم دوستت دارم
تا کفن زیر پای زمین نگذارم
باور نکن که من دست تو را گرفته ام
Mihrab İbroit Benma تا صبح
دست نمازم را روی گردنت گذاشتم
من می خواهم به بابل هاروث بروم
من صد جور جادو می کنم تا تو را بیاورم
میخوام برم پیشت دکتر بی وفا
صبور، محقق منتظر شماست
صدها نهر آب را از کناری بستم
روی بوی تخم مرغ مهر در قلب شماست
به لطف عشق، خونم جاری شد و دردم فروکش کرد
من از خنجر شما سپاسگزارم
گریه می کنیم و منظورم این سیل اشک است
این بذر عشقی است که در قلب خود می کارید
10 بار، از درد پهلو گرفته تا سوزش قلبت
منو ته خونه میبینی
حافظ شراب و شهید و رندی مورد شما نیستند
شما این کار را به طور کلی انجام می دهید و من شما را ترک می کنم
توضیح کلمه: این غزل معنای لغوی ندارد.
تعبیر عرفانی:
1- تصور او از شما اشتباه است پس بهتر است فعلا با او صحبت نکنید زیرا ممکن است فکر کند می خواهید او را بکشید.
2- حضرت حافظ در بیت اول و پنجم می فرماید:
* تو را به درود خدا می سپارم ای یار پنهانی. جانم را در آتش هجران آب کردی، اما من از ته دل دوستت دارم. مهر من آن را انجام خواهم داد
ای طبیب دل و بی وفا، آرزو دارم پیش از مرگ باشم. این مریض را دوست داشته باشید، به او سر بزنید، به او سر بزنید تا من به راحتی بمیرم. پس مرگ من به دیدار تو بستگی دارد.
تفسیر شعر:
برای به دست آوردن شخصی که دوستش دارید سخت تلاش کردید. تو سعی کردی به اندازه کافی دوستش داشته باشی مهر و یاد بگیرید که به او وفادار باشید اما باید بدانید که او انسان است مهر و او عشق را نمی شناسد، پس بیهوده تلاش نکنید و به دنبال کسی باشید که برای شما و عشق شما ارزش قائل باشد. عمرت را برای او هدر نده.