ایران از سال 1390 تحت فشار تحریم های سازمان ملل بوده است. پیش از این برخی از کشورهای غربی برخی از فعالیت های اقتصادی ایران را تحریم کرده بودند. علاوه بر این، FATF همچنین برخی مقررات خاص ضد پولشویی و تامین مالی را برای تراکنش های بانکی اعمال می کند. لازمه استفاده از تسهیلات بین المللی مبادلات ارزی در شبکه FATF این است که کشورها به تعهدات و مقرراتی که ایران به آن ملحق نشده است پایبند باشند و در نتیجه خود را از استفاده از تسهیلات خود خارج کنند که از این طریق به میزان قابل توجهی بخشی از مبادلات همه کشورها، جهان خارج و خودتحریمی شد.
تاثیر تحریم ها بر اقتصاد ایران را می توان به دو دوره قبل از تحریم های 2010 و پس از تحریم های 2010 (تحریم های سازمان ملل) تقسیم کرد.
تحریمهای قبل از سال 1392 تحریمهایی هستند که از زمان انقلاب اعمال شدهاند و اثربخشی آن به بهرهگیری از روابط اقتصادی با برخی از کشورهای غربی که همزمان با انقلاب و همراه با برخی تصمیمهای نادرست و غیرعلمی در داخل کشور روی داد، محدود شده است. نمی تواند رشد اقتصادی بالایی را نشان دهد مگر در دوره های کوتاه (جایی که علم برای سیاست گذاری استفاده می شود و گشایش کوتاه مدت رخ داده است) و با نرخ رشد کمتر از ظرفیت خود حرکت می کند. اما تحریمهای سازمان ملل که از اواخر دهه 1380 و به درخواست برخی مقامات ایرانی در آن زمان اجرا شد، بسیار گستردهتر بود و با حمایت سازمان ملل، همه کشورها را تحت تأثیر قرار داد. این تحریم دو تاثیر عمده بر اقتصاد ایران داشت. یکی اثر تخریب کوتاه مدت اقتصاد و اثر دیگر که مانع رشد بلندمدت اقتصاد می شود. تأثیر تخریب اقتصاد در سالهای اولیه رخ داد و منجر به از بین رفتن بسیاری از روابط ساختاری اقتصاد ایران با جهان شد و اقتصاد ایران را از بسیاری از مزایای روابط بینالملل مانند صادرات، واردات، روابط علمی و فنی محروم کرد. منافع، سرمایه گذاری خارجی، فروش نفت. و مانند آنها دستبرد زد و روابط بانکی و مالی را نیز مختل کرد.
این تأثیر هزینه های هنگفتی را به همراه داشت که سالانه ده ها میلیارد دلار به تنهایی در بخش تولید ملی و در سایر بخش ها بسیار بیشتر می شود. در نتیجه این تحریم ها ضربه اقتصادی شدیدی در سال های اول به اقتصاد کشور وارد شد و رشد اقتصادی را به منفی 8 درصد رساند (البته برخی آمارها نیز رشد 13- درصدی را نشان می دهد).
نتیجه افزایش فقر عمومی و مشکلات زندگی برای بسیاری از مردم و حتی مرگ برخی افراد به ویژه بیماران خاص به دلیل اعمال این تحریم ها بود. این اثر پس از لغو تحریم ها به دلیل امضای برجام از بین رفت و بلافاصله رشد اقتصادی ایران را در سال 2014 تا اواسط سال 2016 افزایش داد و به بیش از 14 درصد رسید. این نشانه بسیار واضحی از تاثیر مستقیم تحریم ها بر اقتصاد ایران است. اعمال مجدد تحریم ها توسط آمریکا در سال 2017 بار دیگر به اقتصاد ضربه زد و به رشد اقتصادی منفی منجر شد و تحریم مبادلات دلاری با ایران که همه کشورها باید از آن تبعیت می کردند، قیمت دلار را افزایش داد و تورم را در ایران افزایش داد. و مشکلات زیادی را برای اقتصاد به وجود آورد. بررسیها نشان میدهد که تأثیر تخریب روابط و بنیانهای اقتصاد تقریباً همیشه دو تا چهار سال به طول میانجامد و پس از آن اقتصاد به مسیر ضعیفتری ادامه میدهد.
یک بار در سال های 1390 تا 1392 و بار دیگر با خروج آمریکا از برجام در سال 1397 تا 1398. اما پس از آن دومین اثر تحریم ها از سال 1390 و تمدید آن از سال 1397، یعنی جلوگیری از مزیت های مجدد و ایجاد روابط جایگزین برای همان زمین های سابق جستوجوی شرکای تجاری جدید، فرصت استفاده از دانش و فناوریهای پیشرفته کشورهای متحد آمریکا و مزایای روابط با برخی کشورها همچنان ادامه داشت.
این بخش دوم گسترش روابط اقتصادی را کند می کند و منافع اقتصادی ناشی از روابط خارجی را محدود می کند. این کار سالانه 20 میلیارد دلار فقط برای صادرات و واردات هزینه دارد که نشان دهنده ضرر مردم و تولید است. علاوه بر این، مشکلات دیگری نیز برای اقتصاد به همراه دارد، فرار سرمایه های مالی آن به تنهایی میلیاردها دلار در سال است و فرار سرمایه انسانی آن نیز به این میزان می رسد. این تاثیر همچنان ادامه دارد و رشد اقتصادی ایران را محدود می کند. اجازه نمی دهد رشد اقتصادی متناسب با ظرفیت خود افزایش یابد و در نتیجه فرصت ایجاد رشد اقتصادی بالا و پایدار از بین رفته است. طبیعتاً وقتی فشار تحریم ها کاهش می یابد، رشد محدودی رخ می دهد، همان طور که در اواخر دولت دوازدهم و ابتدای دولت سیزدهم که رشد اقتصادی به ارزش مثبت رسید، این اتفاق افتاد.
به این شواهد باید شواهد دیگری از دنیا اضافه کرد که هر کشوری بدون استثنا در معرض تحریم های اقتصادی و مالی قرار گرفته، زیان های سنگینی را متحمل شده و رشد اقتصادی آن کاهش یافته و تورم آن افزایش یافته است. این یک یافته علمی معتبر است و بر این اساس است که کشورهای غربی برای تحریم و آسیب رساندن به کشورهای دیگر هزینه تحریم را می پذیرند.
ثابت شده است که تحریم تأثیر شدیدی بر کشور تحریم شده دارد. در مورد رشد اقتصادی از سال 2019 باید توجه داشت که دموکراتهای آمریکایی تمایل کمتری به افزایش فشار تحریمها علیه ایران (که برخی از لابیهای ایرانی نیز با این حزب انجام میدهند) و قدرت گرفتن آنها در پایان فشار تحریمها بر ایران را ندارند. در سال 2019 اندکی کاهش یافت. از آن زمان تاکنون ایران توانسته فروش نفت خود را به آرامی افزایش دهد و به رشد اقتصادی مثبت دست یابد و این رشد محدود که از سال 2019 آغاز شد و در سال 2014 تقریباً 3.55 درصد بود، از مرز 4 درصد گذشت. مارک و هنوز هم همان است.
آمارهای رسمی حاکی از آن است که بیشترین رشد سالهای اخیر (تا کنون در سال 2019) ناشی از کاهش تحریمها و افزایش فروش نفت است که بخشی از آن به دلیل بازگشت برخی ظرفیتهای بسته به دلیل کرونا و ایجاد اقتصاد جدید است. روابط با خارج از کشور اگر فشار تحریم ها افزایش یابد و فروش نفت کاهش یابد، رشد اقتصادی دوباره منفی خواهد شد.
همانطور که روی کار آمدن ترامپ جمهوری خواه منجر به تشدید تحریم ها علیه ایران و خروج آمریکا از برجام، کاهش فروش نفت ایران و کاهش روابط اقتصادی خارجی و در نتیجه کاهش شد. رشد اقتصادی به -4 درصد کاهش یافت که با تشدید تحریم ها این خطر در کمین ایران است. بنابراین بر اساس تمامی تحقیقات معتبر و تمامی آمارهای رسمی ایران می توان به قاطعیت گفت که تحریم ها اثرات مخرب جدی بر اقتصاد ایران داشته و حفظ آن از رشد بالای اقتصادی جلوگیری می کند.
بدون شک کسانی که ادعا می کنند با وجود روابط سرد خارجی و تحریم ها می توان رشد اقتصادی بالایی داشت یا با اقتصاد و اقتصاد ایران آشنایی ندارند یا تمایلی به رفع تحریم ها و بهبود وضعیت اقتصادی ایران ندارند یا به دیگران جفا می کنند. ادعاهای غیرعلمی و غیرحرفه ای بدون شک به تخریب ایران دامن می زند که در سال های 1388 و 1390 منجر به رفتن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل شد و تصویب قطعنامه تحریم ها علیه ایران تاثیر مثبتی بر اقتصاد ایران نخواهد داشت. تنها تفکر علمی و با تجربه در جهان می تواند رشد اقتصادی پایدار بالا را تضمین کند. البته اگر حوزه های دیگری وجود داشته باشد و عوامل موثر در کشور مانع از پیمودن مسیرهای دیگر نشود.
23302