سه سال پس از ترور لاله صحخانیزان ، همسر ناصر محمد خانی ، فوتبالیست مشهور دهه 1980 و 1980 ، توسط شهلا جهید ، همسر ناصر ، عبدالمد سمد خراموشهی ، وکیل شهلا و مهدی و مهدی ابراهیمی ، مجله ای در این مقاله.
پرونده بدون عنوان شهلا جهید
HAMSHAHRI ONLINE – رویدادها: 2 سال پس از قتل لاله صحخانیزان ، همسر ناصر محمد خانی ، فوتبالیست مشهور دهه 1980 و 1980 ، توسط شهلا جهید ، همسر ناصر ، هنوز هم در این پرونده با ابهام روبرو است. برنامه سرنخ تلویزیون همشاهری ، که مجدداً در مورد موارد بحث برانگیز دهه های اخیر مجدداً مورد توجه قرار گرفته است ، با حضور عبدالمد سامد قرومشاهی ، وکیل شهلا و مهدی ابراهیمی ، روزنامه نگار در این رویداد برگزار شد. برنامه ای که توسط بسیاری از بحث برانگیزترین موارد گفته شده است. در این گزارش ، ما از این برنامه خودداری خواهیم کرد.
چرا وکیل شهلا شدی
KHORRAMSHAHI: پنج سال از این حادثه گذشت ، اما افکار عمومی هنوز پرونده را دنبال می کند. اما من از ابتدا در روند پرونده گفتم ، و اکنون می گویم: قبل از شروع محاکمه شهلا ، رسانه ها اعلام کردند که شهلا قاتل است در حالی که شهلا متهم به قتل بود. افکار عمومی علیه شهلا بود. وقتی خانواده شهلا نزد من آمدند ، من در خط مقدم بودم. بسیاری از دوستانم گفتند پرونده را قبول نکنید. با این حال ، من با شهلا صحبت کردم و پذیرفتم. این پرونده مربوط به زمانی است که دادستان ها از بین رفته بودند و یک قاضی هم در حال تحقیق و رأی دادن بود و این بزرگترین مشکل بود. قاضی گفت در زمان تحقیقات ، شهلا قاتل بود و سپس همان قاضی پرونده را مورد بررسی قرار داد و به دلیل اظهار نظر ، این امتناع قاضی بود.
اتفاقی که در صحنه بازسازی قتل افتاد
ابراهیمی: در آن زمان من گزارشگر روزنامه ایرانی بودم و وقتی فهمیدیم که صحنه قتل در حال بازسازی است ، ما با عکاس روزنامه در خانه ناصر رفتیم و منتظر ماندیم. آنها مجاز به ورود به ما نبودند. 5 دقیقه برای ورود بود. سپس فهمیدیم که دوربین شناسایی دوربین شکسته است و به ما اجازه ورود و عکس گرفتن را می دهد. بازسازی از ابتدا انجام شد و ما عکاسی گرفتیم. شهلا مکانی را نشان داد که شب قبل پنهان بود و صحنه ادامه داشت. او دائماً در مورد این حادثه صحبت می کرد. او چیزهایی را که هرگز نگفته بود گفت. به عنوان مثال ، او گفت اولین ضربه ای که او به آن ضربه زده بود. همانطور که او گفت ، صبح که میهمان خانه و بچه های لاله ای از خانه خارج شدند ، لاله ها نیز آهن را بستند و شهلا که در داخل آن بود ، ناخواسته در خانه گرفتار شد. من معتقدم که شهلا برای قتل به آنجا نرفته بود. اگر او این اهداف را داشت ، چاقو ، دستکش و غیره خواهد بود. شب قبل ، زیرا او لاله ها را می دانست و بچه ها به یک مهمانی رفته بودند ، تصور می کردند که شب با کلید یدکی در خانه می ماند. او بارها و بارها وارد خانه ناصر شده بود که به قطر یا شیراز رفت و اشرافی داشت. به همین دلیل وقتی او در آنجا بود و دیدم لاله در آنجا پنهان شده است تا راهی برای فرار پیدا کند. او تا فردا صبح راهی پیدا نکرد. این موارد توسط پلیس شناخته نشده بود و پس از بازسازی و سخنان شهلا ، متوجه شد. او ابتدا با یک چوب لاله را زد و سپس با چاقو شروع به اصابت کرد.
آیا شهلا قاتل بود؟
KHORRAMSHAHI: در دفاع من ، شواهدی را ارائه دادم که شخص یا افراد دیگر در صحنه قتل حضور داشتند و یک مباشر داشتند. به عنوان مثال ، سیگار در صحنه باقی مانده بود در حالی که شهلا سیگار نمی کشید. ما از ما پرسیده ایم که سیگار با چه کسی مرتبط است. در صحنه ، آنها نشان دادند كه شهلا شب تا صبح پنهان شده است. آیا ممکن است یک نفر از شب تا صبح در آنجا باشد و صدایی از او وجود ندارد و می خواهد صبح او را بکشد؟ وقتی دو زن درگیر هستند ، طرف مقابل دفاع می کند. اثرات خراش ، مو ، پوست و غیره باید در پزشکی پزشکی قانونی مورد بررسی قرار می گرفت ، اما هیچکدام انجام نشد ، و اینها در شهلا و متوفی نبودند. در این مورد ، چهار قاضی اظهار داشتند. قاضی در مراحل بالاتر اعلام شهلا جرم نبود.
چگونه این جنایت انجام داد
ابراهیمی: من بازسازی صحنه قتل را دیدم و همه را دیدم. در درگیری بین شهلا و لاله سحرکیزان ، نوک چاقو به پای لاله برخورد کرد. لاله در خواب بود و شهلا ابتدا به لاله برخورد کرد و او از خواب بیدار شد. هنگامی که او بلند شد ، شهلا اولین شلیک را زد و به سمت در فرار کرد. لاله موهای خود را از پشت گرفت و آنها در اینجا چهره می شوند. شهلا با چاقو و لاله زخمی لگد می زند. من این نکات را در بازسازی صحنه دیدم. در دادگاه ، شهلا مرا پشت تریبون صدا کرد و من صحبت کردم. او می خواست بگوید که شخص دیگری قاتل است. از من خواسته شد تا به شهلا بگویم که بگوید چه بگوید و من گفتم نامناسب نیست.
اتفاقی که در دادگاه افتاد
KHORRAMSHAHI: شهلا در دادگاه گفت هزار بار مرا بردار و به قتل چهار نفر رسید. من از دادگاه خواستم تا آگاهان و شاهدان را احضار کند ، اما این اتفاق نیفتاد. پرونده ناقص بود. صحنه بازسازی جرم دلیل محسوب نمی شود. دلایل دادرسی کیفری مشخص است. اعتراف شهادت شاهدان ، علم قاضی است. علم قاضی از کجا آمده است؟ اعتراف متهم درست نبود؟ در دادگاه با شنیدن فیلم صحنه نمایش داده شد. در حالی که فرزندان قربانی که جوان بودند در درب حضور داشتند. در حالی که قانون حضور فرزندان در دادگاه را ممنوع می کند. آنها احساسات را تحریک کردند. دادگاه باید در یک محیط آرام و خنثی باشد. فضا احساسی بود.
همدست شهلا کی بود؟
Khorramshahi: پرونده بسته است و ما به قضات احترام می گذاریم. آنچه برای من مبهم بود این بود که شهلا به نوعی داشت. به عنوان مثال ، افراد دیگر آن را مرتکب شدند و برخی از اعتبار را داشتند و نمی خواستند بگویند. در آنچه داشتیم ، قسم می خورم که این کار را نکردم. حتی تا روز اعدام ، قوه قضاییه هیچ قدردانی از اجرای حکم نداشت. اما شهلا مصر برای اعدام بود. او حتی نامه ای برای اجرای این جمله نوشت. گفتم چرا اینقدر اصرار داری؟ وی گفت شاید ناصر و دم رضایت داشتند. من از این وضعیت خسته شده ام. این همیشه برای من سوال بود. روز اعدام آقای لاریجانی به عنوان رئیس قوه قضاییه ، قاضی رحیمی را به عنوان نماینده فرستاد. آنها گفتند که کار کیست. من صلاحیت متوقف کردن اجرای حکم را دارم ، اما شهلا چیزی نگفت. حالا ، شهلا چه بود ، جایی که او در آنجا چیزی نگفت. مورد به سادگی نبودبشر ناصر محمد خانی نبود و او هیچ تلاشی برای بخشش او نکرد ، و این برای من است که شهلا چه داشت. نتیجه دفاع من این بود که نقش شهلا می تواند معاون باشد ، نه یک مباشر.
تصدیق الملاله از شهلا
ابراهیمی: شهلا اعتراف کرد. در ابتدا او گفت که من در خانه نشسته ام. آشنای خواستار رفتن به خانه ناصر شد. من رفتم تا ببینم هیچ خبری وجود ندارد و به داخل رفتم. بدن را دیدم و ملافه او را انداختم و رفتم. ثانیا ، من در آنجا پنهان شدم. مردان برای کشتن لاله ها آمدند و فرار کردند و من صحنه را دیدم. سوم ، من خودم را کشتم. پلیس نمی دانست که چگونه شهلا وارد خانه شده بود تا اینکه ناصر سرنخ اصلی را به پلیس داد و گفت: “یک روز من برعکس به خانه مشترکم با شهلا در خیابان زفر بازگشتم. نبود و ناراحت بود او توضیح داد که من شب را که در خانه بودم چه کاری انجام می دادم. گفتم ، بنابراین شما در خانه ما بودید و در آنجا پنهان شده اید. من به خانه رفتم ، دیدم که او روی ورق ها نشسته است. به همین دلیل ، پلیس و قوه قضاییه به این نتیجه رسیدند که شب قبل از حادثه شهلا می توانست پنهان شود.