به گزارش بازتاب آنلاین روزنامه شرق، وی نوشت: این در حالی است که مدت هاست این گونه بوده است. برای دومی تصمیم گرفت، یعنی حفظ سلامت مردم، و دستور توقف احتراق سوخت صادر شد. به همین منظور سخنگوی دولت، ایرنا و سایر رسانه های حامی دولت به سرعت دست به کار شدند تا این اقدام «جسورانه» را تحسین کنند. اما دو ماه پس از دستور توقف سوختن نفت کوره، مشخص شد که محاسبات وزیر نیرو نادرست بوده و سوزاندن نفت کوره ادامه دارد!

مشخص نیست چرا محاسبه ای با این سطح از حساسیت و اهمیت اشتباه انجام شده است. در اینجا گفته نمی شود که چنین گزارشی ناشی از سهل انگاری است یا یک روال در نظام اداری کشور است که آمارها و وضعیت موجود را با سلیقه، خواسته و انتظارات مقام بالاتر تنظیم می کند.

اما تاکید می شود با توجه به ماهیت تکلیف و تکالیف قانونی، وزارت نیرو یکی یکی از مهم ترین مؤسساتی است که در ساختار آن کارشناسان، مهندسان و کارشناسانی وجود دارند که در تمام فعالیت های خود وظایف محوله را قاعدتاً با محاسبات دقیق، چشم میکروسکوپی و حساسیت عددی انجام می دهند و آشنا هستند. با فناوری‌های مدرن، هرچند محاسباتی خشن، کار می‌کنند درست است که مردم و شهروندان نگران این خطاها در دستگاه‌های دیگر هستند.

1- تصور کنیم که ارائه محاسبات به دولت و رئیس جمهور نتیجه می دهد که قطعی برق دو ساعته می تواند سوختن مازوت را متوقف کند به دلیل اشتباه محاسباتی بوده است. آیا اشتباه محاسباتی ادعا شده بر اساس گزارش پژوهشگاه ها و مراکز تحقیقاتی و فعالیت کارشناسان وزارت نیرو بوده است یا اینکه خود وزیر محاسبه را انجام داده و در نهایت به نتایج نادرستی رسیده است؟ اگر این اشتباه بزرگی که کشور را متاثر کرد، ناشی از اشتباه مراکز علمی، پژوهشی و کارشناسی بوده است، باید دانست که چرا چنین اشتباهی رخ داده و اشتباهی که منجر به چنین اشتباه بزرگی شده است که رئیس جمهور مجبور به عذرخواهی شود، کجا بوده است؟

آیا تضمینی وجود دارد که تا به حال چنین اشتباهات بزرگی اتفاق نیفتاده باشد و در حوزه های دیگر مانند بخش آب شاهد چنین اشتباهاتی نباشیم؟ آیا چنین اشتباهات بزرگی در مراکز مشابه و سایر وزارتخانه ها و سایر نهادها و سازمان ها در حوزه اداره امور کشور رخ داده است؟ به عنوان مثال، آشکارساز کرونا توسط اعلام شده است یکی آیا به دلیل چنین اشتباهاتی از سوی مسئولین کشور است که نتیجه تحقیقات به دست شهروندان نرسیده است؟ در این خصوص باید توجه داشت که اشتباهات جدی کارشناسی عواقب جدی و خطرناکی برای کشور و شهروندان دارد. آیا کسی حاضر است مسئولیت چنین اشتباهاتی را بپذیرد؟

اگر اشتباه ناشی از محاسبات واحدهای کارشناسی، تحقیقاتی و پژوهشی نبوده، بلکه با محاسبات ساده وزیر و منصوبان و مشاوران وزیر وی صورت گرفته است، باید به این سوال پاسخ داد که چرا بودجه های هنگفتی صرف می شود. کارشناسان – و امکانات تحقیقاتی وزارت نیرو می توانند

آیا غیر از این است که این نهادها و اقدامات کارشناسی برای این مناسبت ها طراحی شده اند تا با محاسبات دقیق نتیجه را در اختیار مسئولان کشور قرار دهند؟ یعنی وزیر مسئول خود را زائد بر کار کارشناسی می داند؟ با این حال، این اطلاعات نادرست منجر به خطای فاحشی شد که منجر به اعلام یا تصمیم نادرست دولت شد و به اعتماد عمومی آسیب رساند و به فرسایش سرمایه اجتماعی کمک کرد. آیا حکمرانی منطقی و خوب با چنین خطاهایی برخورد می کند؟ و در صورت بروز خطا چه اقداماتی برای اصلاح خطا انجام می شود؟

2- تصور کنیم که این خطا ناشی از اشتباه محاسباتی وزیر یا نهادهای علمی و کارشناسی وزارتخانه نیست، بلکه ناشی از ارائه اطلاعات نادرست و نادرست است که به یک رویه در دستگاه قضایی تبدیل شده است! در چنین شرایطی چه باید گفت؟ این را با یک مثال توضیح می دهم. سال پیش یکی وی به دوستانی که مسئول سامانه برنامه ریزی و آمار سازمان بودند، گفت: آمار را به وزیر مربوطه ارائه دهند تا در اختیار رئیس دولت قرار گیرد. وی گفت: آمارهای استخراج شده وضعیت نامناسبی را نشان می دهد. دادم به معاونت، گفت کمی آمار را عوض کنم وگرنه رئیس قهر می کند. به نظر می رسد پس از دستکاری آماری که به رئیس داده می شود، او نیز عصبانی می شود و برخی از آنها را خودش دستکاری می کند و آنها را به مقام بالاتری منتقل می کند. این دوست پیش بینی کرد که مقام ارشد آمارها را دستکاری کرده و به وزیر داده تا موفقیت خود را نشان دهد و ممکن است این روند ادامه پیدا کند. اگر چنین چیزی به جای استثنا در ساختار حکومتی کشور تبدیل به امری عادی شود، چالش های بزرگتری برای کشور ایجاد نمی کند؟ برای مقابله با آمار از چه ابزارهایی می توان استفاده کرد؟

3- اگر مشکل محاسبه اشتباه در خصوص قطعی دو ساعته برق برای رفع احتراق گازوئیل در برخی از مهمترین نیروگاه های کشور به سایر نهادها، وزارتخانه ها و ادارات نظام اداری کشور نیز سرایت کرده باشد، یعنی از این قاعده مستثنی نیست. ، وضعیت بسیار نگران کننده می شود. یعنی اگر در نهادی مانند وزارت نیرو که اقدامات و فعالیت های آن بر اساس محاسبات و اعداد دقیق و مکانیکی است تا هم وضعیت فعلی را توصیف کند و هم برای آینده برنامه ریزی کند، چنین خطاهای فاحشی در سایر نهادها اعم از کوچک و بزرگ رخ می دهد. کشوری که لزوماً با محاسبات و ارقام عددی سروکار ندارند – مانند: ب- حوزه های فرهنگی، اجتماعی و سیاست خارجی – محاسبات بر اساس وضعیت کشور بر چه اساسی است؟ آیا اساساً بخش بزرگی از مشکلات امروز ایران، چه ناشی از سوء مدیریت و چه تحت تأثیر تحریم ها و عوامل دیگر، ناشی از محاسبه نادرست وضعیت کشور توسط بخش های مختلف نظام حکومتی نیست؟ اگر اینطور است و البته آثار سود مادی و رانت های ناشی از گزارش های نادرست را نیز به عوامل تأثیرگذار اضافه می کنیم، آیا نباید در حسابرسی سیستم حسابداری کشور تجدید نظر اساسی کرد؟

21302

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما