در بالا: به تازگی ، یک فیلم برجسته از صحبت های امیر حسین قیاس در مورد ارتباط با خانواده ، واکنش های کلی دریافت کرده است. در واقع ، در این ویدئو ما با نسخه دیگری از امیر حسین غوتاسی هستیم. نسخه ای که از فضای سرگرم کننده و سرگرم کننده جلوگیری می کند و با لحنی بسیار جدی سروکار دارد: معاشرت با خانواده.
اما قیاس چیست؟ ظاهراً او از رفتار غالب جوانان ایرانی نسبت به خانواده انتقاد کرده است. اما دیدگاه او بسیار برعکس بوده است. کاوش در مرکز خانواده و عدم مشارکت در دوره های خانوادگی این روزها به حداکثر نقطه خود رسیده است. در حقیقت ، مردم در چنین شرایطی به تلفن همراه خود پناه می برند. این دقیقاً نکته قیاسی است. چرا باید از آن اجتناب کرد و تجربه کسب کرد؟ البته برخی معتقدند که موضوعات شخصی و تقریباً بی ربط برخی از اقوام و آشنایان حافظه خود را ایجاد می کنند و ترجیح می دهند زمان کمتری را در این محافل بگذرانند. به هر حال ، نوروز جلوتر است و دوره دوره نزدیک می شود. در اینجا نظرات کاربران تلفن همراه شما آورده شده است.
دختر آبی نوشت: همه کمی مشهور می شوند ، یک میکروفون در مواجهه با رابطه بین افراد و روانشناسی و غیره آغاز می شود. همه در یک صفر یا یک صد ، یا یک کار خوب یا یک کار نادرست.
شاهرزاد معتقد است: این انجمن بسیار عالی و ضروری است. هر زمان که به حریم خصوصی دیگری احترام بگذاریم و در مورد مشکلات شخصی که ممکن است طرف مقابل حاضر به پاسخگویی نباشد ، سؤال نکنیم.
Massud: می بینید که این می تواند با یک سری کلمات صحیح و سوء تفاهم بسته بندی شود و آن را به مردم تحویل دهد. شما نمی توانید تمام این بسته ها را در یک مکان بگویید ، زیرا برخی از مکان های آن اشتباه است. اگر جامعه پذیری را به جوامع ترجمه کنیم ، بله ، می دانیم که این اثرات مخربی بر فرد دارد زیرا یک سری از ارزش های اخلاقی در فرد ایجاد نمی کند یا ناقص می شود. در عین حال ، هنگامی که یک فرد 20 ساله نمی تواند روی یک شخص 70 ساله تأثیر بگذارد ، این نادر نیست و می گوید “شما اشتباه می کنید ، تقریباً یک پیشنهاد نادرست نیست”.
ماهان همچنین نظر قابل توجهی دارد: جامعه پذیری من با اعتقادات و عقاید مختلف مشکلی ندارم ، اما بگذارید کسی که هر بار مرا می بیند و چشمانم را در ظاهر من بگذارد و مرا پایین بیاورد …
کوپر همچنین با مقایسه مخالف است: لطفاً تقدیس برخی از مفاهیم را رها کنید و معتقد باشید که “نه لزوما” که این یک خانواده خوب یا خانواده نابودی نیست ، یک انسان خوب ، همه انسانها یکسان نیستند ، بنابراین همه قسمت های خوشبختی را ندارند.
رابرت اما تقریباً با: هنگام گوش دادن به روایت زندگی هر شخص ، یک بار دیگر در آن زندگی زندگی می کنیم (مانند دیدن یک فیلم یا یک سریال) و گوش دادن به آن روایت با جزئیات بیشتر و لمس کردن تجربه ما به واقعیت آن زندگی نزدیک تر خواهد بود ، تا بتوانیم زندگی بیشتری کنیم!
علی: چرا به چشم انداز دیگری نگاه نمی کنید؟ نگاه کنید که یک خانواده یا حتی والدین با همکار بودن که مضرات روانی نیستند! آنها چه مؤلفه هایی انجام دادند! چه نوع صنایع دستی نیست! خوب ، البته ، کار این نیست که هدف اصلی را مرتبط کنیم! چگونه همان شخص با رفقای خود در ارتباط است؟
امین نیز تئوری خود را ارائه داد: صحبت از هر کاری که می توان انجام داد ، از جمله موضوع انجمن ، قبل از “با” و “آن”. چه خانواده ، چه خانواده ای ، چه دوست. وقتی آنها به چشمان شما نگاه می کنند و دروغ می گویند ، جلوی می گویند و می خندند ، اما در قلب آنها چیز دیگری است ، چه رابطه ای؟ یک فرد سالم از معاشرت لذت می برد ، اما با چه کسی؟
سارا همچنین از ادبیات قیاسی انتقاد کرد: می دانید ، نکته این است که مهم نیست که شما چه می گویید و حق یا اشتباه است. وقتی بد صحبت می کنید ، هیچ کس به شما گوش نمی دهد. به عنوان مثال ، شما نمی توانید از لحظه ای که می گویید اشتباه می کنید به آن گوش دهید.
و بینام: هنگامی که نیازهای اساسی زندگی شما با وضعیت نامناسب تورم مرتبط باشد ، همه چیز با زخم ها و اضطراب ، آینده ، هدف ، ازدواج ، آموزش … تاریخ زندگی و ارتباط فعال می شود و این نسخه ها احتمالاً سخنران خواهند بود.
منبع:برترینها