حسین قره: سینما و هنر ایران به شکلی بزرگتر در سه سال اخیر درگیر این وضعیت شده است، تولیدات اجتماعی و هنری و تنوع ژانر تقریباً از دستور کار سینما حذف شده و تنها ژانر کمدی در دسترس مخاطب باقی مانده است. سینمای بدنه و سایر تولیدات سینمایی علاوه بر سفارش سایر نهادهای دولتی و حاکمیتی، در اختیار نهادهای عالی رتبه و حاکمیتی مانند سازمان سینمایی، سازمان فارابی، حوزه هنری، تلویزیون و غیره است. که تولیداتی را سفارش داده اند که مطابق با اهداف خود هستند. در شرایط کنونی تعداد قابل توجهی از تهیه کنندگان، کارگردانان، تهیه کنندگان، بازیگران و… سینما یا به سریال های نمایش خانگی روی آورده اند یا از صحنه و تولید کناره گیری کرده اند.
درباره فرهنگ و هنر امروز و وعده های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سید جمال ساداتیان گفتگویی با این تهیه کننده پیشکسوت سینما انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:
آقای ساداتیان، در روزهای اخیر کاندیداهای ریاست جمهوری در برنامه های فرهنگی تلویزیونی شرکت کردند و قسمت کوچکی از صحبت های ایشان به هنر اختصاص داشت، هرچند همیشه در این بخش قول هایی داده می شود، به نظر شما امکان تحقق آن وجود دارد؟ وعده های انتخاباتی نامزدها
صادقانه بگویم، من فکر می کنم این بعید است، زیرا همه عوامل در کنترل فرد نیستند و نیروهای زیادی هستند که دست به دست هم می دهند تا تصمیم بگیرند که آیا چیزی اتفاق می افتد یا خیر. زنده یاد ابراهیم رئیسی در سه سال اخیر وعده داده است، میگویند آیا میشود شبکههای اجتماعی را فیلتر کرد، آیا میشود کسب و کار و زندگی مردم را در اینترنت تعطیل کرد، این یعنی چه وقتی بیایم همه تعطیل میشویم. خیابان ها و این چه شایعاتی است که علیه ما کردند و… اما دیدیم که در شرایط خاصی نمی تواند در مقابل جریانات غیرقانونی کشور مقاومت کند و مثلا اینستاگرام فیلتر شد و کسب و کار بسیاری از مردم و جوانان. مردم بر اساس آن گم شدند. این یک واقعیت است، جریان هایی در کشور هستند که به مسئولان فشار می آورند، دولت ها تا حدی می توانند با آنها برخورد کنند، اما در نهایت این جریان اراده خودش را به دولت ها تحمیل می کند. نه اینکه مشکل ربطی به دولت رئیس جمهور داشته باشد و نه در دولت خاتمی و هاشمی همین وضعیت را داشتیم، در دولت آقای هاشمی آقای میرسلیم وزیر فرهنگ و ارشاد بود. این جریان طبقه بندی شده و سنتی قدرت دارد و فشار وارد می کند. در دولت آقای روحانی کار فرهنگی و هنری تقریباً کنار گذاشته شد، این جریان بیشترین تأثیر را داشت و در همه دولت ها اعمال شد.
در سه سال اخیر چه چیزی در فرهنگ و هنر به ویژه سینما قابل توجه بوده است؟
در سه سال اخیر سینمای ایران به نقطه صفر حضور فعال بین المللی رسیده است، دیگر حضور رسمی در جشنواره های بین المللی و معتبر نداریم و آثاری که زیرزمینی تولید می شوند به جشنواره ها راه پیدا می کنند.
این یک فاجعه است، زمانی که حضور سینمای ایران به یک جشنواره جهانی اعتبار می بخشید. اما امروز به صفر رسیده است و ما سه سال غیبت داریم، مهمتر از همه این است که هیچ کس ارزیابی از این وضعیت ندارد، کسی مسئول چنین حادثه ای نیست. نکته این است که اگر فردی بیاید و هر کاری را در مدیریت خود انجام دهد و هیچکس از آنها نپرسد که در هنگام خروج چه کرده اید، گزارش عملکرد نیست. هیچ کس ارزیابی نمی کند و قبل و بعد توسط مدیریت ارزیابی نمی شود.
آیا می توان سه اولویت اصلی هنر به طور کلی یا سینما را که دولت ها می توانند برای ساماندهی وضعیت هنر و سینما اجرا کنند، بیان کنیم؟
هر چه می گویم مسکن است، همان اولویت های قبلی و همه وعده هایی که داده شده، همه مسکن دردی است که عمیق شده و برای زخمی که در لایه های زیرین وجود دارد. مشکل این است که هنر اصلاً برای نخبگان مهم نیست، در حالی که هنر روح را صاف می کند و بسیاری از بزرگان و فلاسفه به اهمیت آن اشاره کرده اند. هنر لازمه ارتقای روح و روان جامعه است و باید آن را آبیاری کرد. این موضوع را باید از ریشه در نظر گرفت. با سه اولویت و پنج اولویت به جایی نمی رسیم. باید به ریشه و عمق ماجرا توجه کرد. ببینید فیلسوفی مثل فارابی در مورد موسیقی چه می گوید و شرایط امروز موسیقی چگونه است. مشکل ما این است که در تعریف کلی هنر مشکل داریم. اما هر بار در انتخابات، کاندیداها حرف هایی می زنند که به آن عمل نمی کنند و هیچکس از آنها نمی پرسد که چرا به این وعده عمل نشد. می بینند وعده هایی که در خصوص تورم، بورس، تحریم و… داده اند، محقق شده است یا خیر. ما دو مشکل بزرگ داریم که مثل آتشفشان در مقابل منافع ملی ما ایستاده است. یکی مشکل اسرائیل و انرژی هسته ای است. اگر دقت کنید، تمام اقدامات ما به این دو حوزه مرتبط است. راه حل های این مشکل در وعده های نامزدها نهفته است. اما اجرا و نتیجه همه دولت هایی که آمدند چه بود؟
میخواستم دوتا سوال دیگه ازت بپرسم یکی این طور است که در هر انتخابات نامزدها با چند هنرمند ملاقات می کنند و از آنها عکس می گیرند و قول هایی نیز در آنجا رد و بدل می شود. نکته دیگر اینکه آقایان معتقدند مشکلات هنر و فرهنگ با دستور حل می شود. مثلاً اگر یک سری دستورالعمل داشته باشند و دستور بدهند، آثار هنری مطابق میل آنها ساخته می شود و مشکل به صورت حل شده حل می شود. آیا با این جلسات و این نکات دستوری مشکل هنر حل می شود؟ و آیا می توان آن را با هنر دستوری درمان کرد؟
در مورد نکته اول هم بگویم برای ما ازرمان الشمس است که از این جلسات چیزی بیرون نمی آید. در این گونه جلسات ما و همکارانمان چند نکته را می گوییم و کاندیداها هم چند نکته را می گویند و بعد هر کدام سراغ کار خود می رویم. حرف هایی که اجرا نمی شود، عمدتاً شعارهای پوپولیستی، به هیچ نتیجه ای منجر نمی شود.
بسیاری از کشورها نیز دیدگاه فرمان را تجربه کردند. چین مائو چه مشکلاتی داشت؟ زیرا او می خواست یک نگاه دستور زبان غیرحرفه ای ایجاد کند. اکنون 40 میلیون نفر جان خود را از دست داده اند تا به سیستم روشن شود که نگاه دستوری افراد غیر متخصص تاثیری ندارد. ببینید دیدگاه علمی بسیاری از سوالات را روشن کرده است، نظر کارشناسی می گوید چاپ پول بدون پشتوانه باعث تورم می شود، پس می توانید دستور دهید که تورم پیش نیاید ولی نتیجه ای نداشته باشد. نمی توان گفت سیل در ایران خسارت وارد نمی کند. اما در هند، پاکستان، ترکیه و هلند ویرانگر است، سیل در همه جا ویرانگر است و ما باید به نحوه کنترل آن فکر کنیم. اگر امروز شعارها به جایی نمی رسند، به این دلیل است که خیلی تکرار می شوند. مردم آنقدر شعارهای تکراری شنیده اند که دیگر مسکن نیست.
به نظر شما بخشی از جامعه از چنین شعارهایی فاصله گرفته است؟
اجازه بدهید فقط از منظر سینما به این سوال پاسخ دهم. این روزها سینما با چند فیلم کمدی فروش خوبی دارد، من از آن حمایت می کنم و قصد تخریب سینمای کمدی را ندارم و پشت آن می ایستم زیرا بسیاری از امور سینما با همان ساختاری که این سینمای کمدی مدیریت کرده ام پیش می رود. جذب 5 تا 6 میلیون نفر به سینما که این هم خوب است، اما ایران جامعه 90 میلیونی است، این 5 تا 6 میلیون نفری که به سینما می آیند حدود 5 تا 7 درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند. آیا برنامه ای برای 93 درصدی که به سینما نمی آیند وجود دارد؟ داریم، برای نیازهای آنها چه کرده ایم، سلیقه آنها در دستور کار ما و مردم دولت کجاست؟ پاسخ ما به آن و تنوعی که آن را دوست دارد تقریباً نزدیک به صفر است.
5757