به گزارش خبرگزاری بازتاب آنلاین، عمادالدین باقی، فعال حقوق بشر درباره این مفهوم صحبت کرد “فدراسیون پیدا شد” وی تصریح کرد: دلیل ماندن هماهنگی در سطح شعار این است که «موافق با من» و «همه با من» همیشه معیار است، در حالی که هماهنگی به معنای پذیرفتن آن در دین و عقیده حقیقت دیگر است. وفاق به معنای کثرت گرایی، پذیرش دیگران و احترام به مخالفان ایدئولوژیک است.

به نقل از جماران، در ادامه سخنان مهم عمادالدین باقی را می خوانید؛

با این حال، “کنکورد” مفهوم جدیدی نیست یکی این یکی از قدیمی ترین مفاهیمی است که بشر از زمان های بسیار قدیم در تلاش برای دستیابی به آن بوده است.

* برخی از شعارها و نظرات محصول شرایط خاصی است که باید در همین شرایط و با در نظر گرفتن زمینه های ناشی از آن بررسی شود. با توجه به تضاد شدید بین مسئولان و صاحبان قدرت در جامعه ما، برخی از افرادی که در یک نظام هستند و دغدغه حفظ نظام را دارند به این فکر می‌کنند که این درگیری‌ها مانع از حل مشکلات و در نتیجه باعث ابراز نارضایتی مردم می‌شود. دنیای خارج این دایره حرکت کرده است. از این رو خواستار آشتی شدند و به نظر می رسد چندان رویاپرداز نیستند که بدانند آشتی میان گروه هایی که درگیری عمیق فکری و تضاد منافع دارند امکان پذیر نیست، بلکه منظور از آشتی کاهش تنش است.

*اگر شعار هماهنگی را به سخره بگیرند و به سخره بگیرند نشان می دهد که نه وجود افراد و گروه های متفاوت و متضاد را می پذیرند، نه معنای هماهنگی را می فهمند و نه ضرورت آن را درک می کنند. چنین رویکردی کاملاً سیاسی، شخصی و متمایز است.

*الفاق باید در دو سطح کلان اقتصادی و استراتژیک و همچنین در سطح عملیاتی تفکیک شود. در سطح عملیاتی، به موضوعاتی مانند اداره، انتخابات، احزاب و انجمن ها می پردازد. در حزب، اجماع به معنای تبدیل شدن حزب به کشتی نوح و مجموعه اضداد نیست. زیرا در این صورت دیگر یک مهمانی نیست، بلکه توده ای است که به زودی از هم می پاشد. اهمیت اجماع در عمل حزبی در این است که طرف از حقوق دیگران دفاع و مدارا کند. در انتخابات، اهمیت اجماع در تضاد با نظارت بر انتخابات است. تصمیمات ایدئولوژیک در تضاد با اجماع است.

اول از همه: با چه کسی و بر اساس چه اصولی؟ مثلاً آیا می توان با کسانی که دستانشان به خون آلوده است موافق بود؟ پاسخ یک سیاستمدار و یک مدافع حقوق بشر در این زمینه یکسان نیست. مثلاً در انجمن دفاع از حقوق زندانیان، داوطلبانی داشتیم که برخی از آنها سابقه حقوقی داشتند. یکی یکی از شروط ما این بود که کسی که واقعاً به حقوق بشر اعتقاد دارد، اما در گذشته مسئولیت هایی به دست خون داشته است، بتواند مدافع حقوق بشر باشد، اما نمی تواند عضو یک سازمان حقوق بشری باشد.

*بر سر اصولی مانند منافع ملی نیز می توان به توافق رسید، اما این توافق فقط با کسانی امکان پذیر است که تابعیت را بپذیرند. برای یک ناسیونالیست، کشور و منافع ملی ممکن است مهم باشد، اما اولیه نیستند و در درجه دوم ناسیونالیسم قرار می گیرند. علاوه بر این، قبل از توافق باید توافق شود که چه چیزی مصداق منافع ملی است و چه چیزی مخالف آن است.

*دوم، از تجربه شخصی، نمونه های زیادی با افراد در نهادهای سیاسی یا حقوقی، علیرغم اختلافات جدی و حتی اساسی داریم که به وضوح اختلافات را بیان کردیم، اما بر اساس احترام متقابل و اصرار بر رعایت صریح قانون داشتیم، اختلافات را مورد بحث قرار دادیم. و به توافق رسیدند. البته شکست هایی هم داشتیم. ذکر مصادیق این موارد در اینجا محدود نمی شود، پرهیز از تبلیغ این موارد خلاف رویه ما است و شاید ارائه جزئیات به صلاح عده ای نباشد.

*تعریف مثبت الفاق به معنای «وحدت» و «توافق» نه تنها راه حل نیست، بلکه به دلیل ابهاماتی که ایجاد می کند می تواند مشکل ساز باشد. به همین دلیل باید به تعریف منفی آن یعنی «بدون درگیری» توجه کنیم. وحدت به معنای کنار گذاشتن تنوع قومی، زبانی و مذهبی و دستیابی به وحدت بی معنا، غیرممکن، بیهوده و بحث برانگیز است.

* اما هماهنگی به معنای «بدون درگیری» است، یعنی اقوام و مذاهب مختلف با یکدیگر همزیستی دارند و هیچ کدام قادر به طرد دیگری نیست، در این صورت این امر هم ممکن است و هم مفید. چنین فدرالیسمی تنوع قومی، زبانی و مذهبی را به فرصتی برای غنی سازی فرهنگی تبدیل می کند و انسجام ملی را تقویت می کند.

*در طول تاریخ زمان هایی برای اتحاد به دلایل خاص سیاسی، اقتصادی یا ایدئولوژیک و همچنین زمان های درگیری وجود داشته است. گاهی اوقات تلاش می شد تا صلح یا عدم درگیری را با ثبات تر کند. در جوامع قبیله ای ازدواج را از طریق ازدواج قبیله ای و همچنین بدون رضایت دختر یا پسر انجام می دادند. اما یکی یکی از بهترین روش ها روش پیامبر اسلام بود که با رعایت حقوق مسیحیان و یهودیان و شعائر آنان این پیمان را ایجاد کرد.

* در علوم سیاسی، توافق بین نیروهای سیاسی مختلف چندان معنا ندارد، زیرا از منظر علم سیاسی و جامعه شناسی سیاسی، تعارض در ماهیت سیاست و قدرت نهفته است. اما زمانی که بر سر منافع ملی توافق صورت می گیرد، با وجود اختلاف و اختلاف می توان بر سر منافع ملی نیز توافق کرد.

*در شرایط خطرناک اقتصادی و امنیتی کنونی و پس از عقب‌نشینی‌های تکان‌دهنده چند ماه اخیر که احتمالاً ناشی از حضور مزاحمان یا عملکرد کسانی است که هنوز پاسخگو نبوده‌اند، هیچ انعطافی برای زندانیان وجود ندارد. . بدتر از آن، افرادی مانند آقای محسن رنانی در اصفهان محاکمه می شوند، آقای حسین یزدی از فعالان معتدل و مدنی به حبس محکوم می شود و قبل از آن آقای علی معینی و همسرش مدتی در اصفهان بازداشت شده بودند. و سپس به زندان محکوم شد

*این وضعیت نشان می دهد که صحبت از آشتی در شرایط فعلی مانند خواستگاری است که فقط یک طرف می خواهد و طرف دیگر تمایلی ندارد. سکانداران هنوز میزان فاجعه و تهدیدها را درک نکرده اند و می خواهند نشان دهند که نمی توانند مخالفانی مانند آنها را به اندازه عوامل وضعیت فعلی تحمل کنند. رفتار شما به این معناست که نباید به ما امیدوار باشید که ایران را نجات دهیم.

۲۹۲۱۹

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما