عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی- مارک ان. کاتز نوشت: نه ایالات متحده و نه اسرائیل نباید با ایجاد انگیزه برای دولت جدید سوریه به پوتین کمک کنند تا بتواند پایگاه‌های خود را در سوریه حفظ کند.

    مارک ان. کاتز (Mark N. Katz) استاد بازنشسته حوزه دولت و سیاست در دانشکده سیاست و دولت دانشگاه جرج میسون و عضو ارشد غیر مقیم در شورای آتلانتیک در یادداشتی که در کیف پست (kyivpost) منتشر کرد به موضوع حضور روسیه در سوریه بعد از سقوط بشار اسد پرداخت. 

   در این یادداشت امده است: وضعیت سوریه از جمله موضوعاتی بود که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در کنفرانس مطبوعاتی خود در 19 دسامبر در مورد آن صحبت کرد. پوتین در پاسخ به سؤالات کیئر سیمونز(Keir Simmons) از NBC News، رد کرد که آنچه در سوریه اتفاق افتاد شکست روسیه بود. در عوض، او آن را به عنوان چیزی شبیه به موفقیت به تصویر کشید.

   پوتین گفت: ما ده سال پیش به سوریه آمدیم تا از ایجاد یک منطقه تروریستی در آنجا جلوگیری کنیم و به طور کلی به این هدف دست یافتیم.
به گفته پوتین، «گروه‌هایی که در آن زمان علیه رژیم اسد می‌جنگیدند، دستخوش تغییرات داخلی شده‌اند» و بنابراین به گفته پوتین: تعجبی نیست که بسیاری از کشورهای اروپایی و ایالات متحده اکنون در تلاش برای توسعه روابط با آنها هستند. اگر آنها سازمان های تروریستی بودند، آیا این کار را انجام می دادند؟

 جالب اینجاست که گفت‌وگوی دولت‌های غربی با نیروهای پیروز سوریه توسط پوتین دلیلی بر این است که آنها دیگر تروریست نیستند. پوتین سپس گفت: این بدان معناست که آنها تغییر کرده اند، اینطور نیست؟ بنابراین، هدف ما تا حدودی محقق شده است.

پس به نظر می رسد پوتین به دلیل تغییر این گروه ها اعتبار می‌گیرد. اما چگونه؟ شاید روسیه قبلاً آنها را بمباران کرده بود به نوعی آنها را به میانه رو تبدیل کرد.

پوتین ادامه داد که روسیه «هیچ نیروی زمینی در سوریه مستقر نکرده است. آنها در آنجا حضور نداشتند.»  او گفت که حضور روسیه “تنها از دو پایگاه تشکیل شده است: یک پایگاه هوایی و یک پایگاه دریایی.” 

وی تصریح کرد: هیچ رازی وجود ندارد که نیروهای مسلح سوریه توسط «یگان‌های رزمی حامی ایران» حمایت می‌شوند.  اگرچه او اعتراف کرد که نیروهای عملیات ویژه روسیه در سوریه مستقر شده اند، اما او گفت که آنها عقب نشینی کرده اند و وارد جنگ نشده اند.

پوتین ابراز نگرانی می کند که کیف در حال پاسخ دادن است و همان مجازات مخربی را در داخل روسیه اعمال می‌کند که موشک‌ها و پهپادهای او همچنان در اوکراین انجام می دهند.

پوتین در ادامه سقوط رژیم اسد را زمانی دانست که تعداد زیادی از نیروهای سوری و واحدهای طرفدار ایران در مقابل پیشروی های تعداد کمی از “شبه نظامیان” عقب نشینی کردند. با این حال، دخالت روسیه در این وضعیت فقط مفید بود.  همانطور که روسیه قبلاً به انتقال واحدهای ایرانی به سوریه کمک کرده بود: ما انتقال 4000 نیروی ایرانی را از پایگاه هوایی حمیمیم به تهران تسهیل کردیم. (این اظهارات توسط مقامات ایرانی رد شده است – مترجم)

پوتین سپس به ابراز امیدواری برای برقراری صلح و ثبات ادامه داد و خاطرنشان کرد که ما با همه گروه‌هایی که اوضاع را در آنجا کنترل می‌کنند و با همه کشورهای منطقه گفتگو می‌کنیم.

اینها همه معقول به نظر می‌رسید. اما پس از آن پوتین ادعای خارق‌العاده‌ای کرد: «اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها برای حفظ پایگاه‌های نظامی ما در سوریه ابراز علاقه کرده‌اند.» 

   این بدان معناست که اگرچه روسیه سال‌هاست مخالفان اسد را بمباران می‌کند، روسیه می‌خواهد پایگاه‌هایی را که برای این کار استفاده می‌کرد، حفظ کند. پس از سقوط سایگون، ایالات متحده از کمونیست‌های ویتنامی پرسید که آیا ایالات متحده می‌تواند پایگاه خود را در خلیج کام ران (Cam Ranh Bay) نگه دارد یا خیر.

  پوتین اما خاطرنشان کرد که حفظ پایگاه های روسیه کاملاً قطعی نیست. او گفت: «منافع ما باید هماهنگ باشد. اگر بمانیم، باید به نفع کشور میزبان عمل کنیم.»

«این منافع چه چیزی را در پی خواهد داشت؟ چه کاری می توانیم برای آنها انجام دهیم؟» پوتین پرسید. وی سپس خاطرنشان کرد: پیشنهاد ما به کارگیری پایگاه هوایی حمیمیم برای ارسال کمک‌های بشردوستانه به سوریه بود که با تفاهم و تمایل به همکاری مواجه شد. همین امر در مورد پایگاه دریایی طرطوس نیز صدق می کند.

پس واضح است که پوتین می‌خواهد پایگاه‌های دریایی و هوایی روسیه در سوریه را حفظ کند و فکر می‌کند که حاکمان جدید سوریه ممکن است متقاعد شوند که با این خواسته موافقت کنند.

   با این حال، کمک‌های بشردوستانه برای ارسال به پایگاه‌های نظامی نیاز ندارد. مسکو می‌تواند کمک‌ها را از طریق هوا به دمشق یا سایر فرودگاه‌های عادی در سوریه و از طریق دریا به بنادر موجود سوریه ارسال کند.

   احتمالاً پوتین می‌خواهد پایگاه‌های خود را در سوریه حفظ کند تا در خدمت منافع ژئوپلیتیک روسیه (یا حداقل پوتین) در مدیترانه و آفریقا باشد. و از آنجایی که او اساساً در شرایط ژئوپلیتیکی فکر می‌کند، باید فرض کند که حاکمان جدید سوریه نیز چنین می‌کنند و دلیل اصلی آنها برای اجازه دادن به روسیه برای حفظ پایگاه های خود در سوریه، خدمت به منافع ژئوپلیتیکی آنها خواهد بود.

اینها چه می‌توانند باشند؟ شاید پس از دریافت کمک ترکیه در پیروزی بر اسد، حاکمان جدید بخواهند با اجازه دادن به روسیه برای ماندن، از اعمال نفوذ بیش از حد ترکیه در سوریه جلوگیری کنند. در روابط بین الملل ناسپاسی چیز ناشناخته‌ای نیست.

یا شاید آنها ادامه حضور روسیه را کمک به مهار اسرائیل می‌دانند که تصرف خاک سوریه و بمباران اهداف سوریه دقیقاً نشان دهنده تمایل به دراز کردن دست دوستی (اسرائیل) به سوریه پس از اسد نیست.

  یا شاید پوتین صرفاً سعی دارد روسیه را از ایالات متحده متمایز کند. واشنگتن از سال 2014 که مبارزاتش علیه داعش در سوریه آغاز شد، حدود هزار نیرو را در داخل سوریه نگه داشته است. ایالات متحده هرگز از رژیم اسد برای استقرار آنها در داخل سوریه اجازه نخواست. اخیراً، دولت بایدن تعداد نیروهای آمریکایی در سوریه را دو برابر کرده و به 2000 تن رسانده است – باز هم بدون درخواست اجازه برای انجام این کار.

  اگر حاکمان جدید سوریه از نیروهای آمریکایی بخواهند که سوریه را ترک کنند اما آنها این کار را نکنند، جای تعجب نخواهد بود اگر دولت جدید سوریه از روسیه بخواهد که پایگاه‌های خود را به عنوان مقابله با حضور آمریکا حفظ کند. با این حال، اگر دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده، به درخواست خود مبنی بر عدم دخالت آمریکا در سوریه عمل کند، ممکن است این انگیزه ایجاد نشود.

  البته پوتین مایل است که پایگاه های روسیه در سوریه بماند، چه نیروهای آمریکایی بمانند و چه بروند. با این حال، گزارش‌ها مبنی بر انتقال تجهیزات نظامی روسیه از سوریه به شرق لیبی حاکی از آن است که مسکو ممکن است روی این موضوع حساب باز نکند. نه ایالات متحده و نه اسرائیل نباید با ایجاد انگیزه ای برای دولت جدید سوریه به پوتین کمک کنند تا بتواند پایگاه های خود را در سوریه حفظ کند.







logo-vid

منبع:عصرایران

اخبار مرتبط

ارسال به دیگران :

آخرین اخبار

همکاران ما